06-07-2011, 05:15 AM
Ouroboros نوشته: ایشان ادعا نکرده که «هر واکنشی به محرکات بیرونی برابر است با احساسات»، بلکه میگوید احساسات نوعی واکنش هستند به برخی محرکاتی که در روند انتخاب طبیعی ضروری تلقی شدهاند.
دوست ارجمند!
هنگامی که ایشان میفرمایند «احساس فقط واکنش به پیرامون است» یعنی اینکه تنها لازمه ی «احساس» بودن، «واکنش-به-پیرامون» بودن است. این بدین معناست که هر وانکشی - در نگر ایشان - بایستی احساس باشد؛ که گویا همگی بر نادرست بودن این تعریف اتفاق نظر داریم.
Ouroboros نوشته: آنچه پیرامون ِ «دربارگی» گفتهاید به نظر جالب میرسد. اگر درست فهمیده باشم میگویید ارتباط میان «دیدن» و «درخت» در «دیدن ِ درخت» نمیتواند مادی باشد. این ارتباط به گمان من نوعی موقعیت زبانیست تا یک «چیز»منظور شما از "موقعیت زبانی" چیست؟ آیا منظور قرار داد زبانی (linguistic convention) میباشد که ارزش حقیقی ندارد؟
در این صورت خیر. «دربارگی» یک رابطه است - و چنانچه پیشتر توضیح دادیم - رابطه ایست که یک شئ مادی نمی تواند حاملش باشد.
به همین سان نه نرون ها و نه هیچ ذره ی مادی، قادر به شرح این ویژگی خاص نخواهد بود.
"fiat lux"
اet facta est lux