06-02-2012, 05:59 AM
sonixax نوشته: دلیل اصلیش همین جمهوری اسلامی و تبلیغات دروغینش در باره جنگ است .
برای مثال شما به افسانه ی حسین فهمیده توجه کنید - برای همه یک قهرمان ملی شده و زمانی که نامش میرود همه از دم دست از فکر کردن میکشند .
در مورد حسین فهمید :
- تا به حال کسی به قرار گرفتن فهمیده در کنار نام حسین توجهی کرده ؟!
- تا به حال کسی فکر کرده که چه طور نارنجک کمری تونسته یک تانک !!!! رو منهدم کنه ؟!
- تا حالا کسی فکر کرده که بر فرض هم که یک تانک این طوری از بین رفت چرا بقیه سر خر رو کج کردند و فرار کردند ؟! اگر در جنگ یکی از همرزمان شما از دشمن ضعیف تر تیر بخورد فرار میکنید ؟!
- تا به حال کسی فکر کرده که چرا حسین فهمیده خودش با نارنجک رفته زیر تانک ؟! وقتی تونسته تا تون حد نزدیکش بشه چه طور بوده که نارنجک ها رو زیرش ننداخته ؟! بچه بوده - خر که نبوده !
- تا به حال کسی فکر کرده که بدن خود فهمیده میتونسته از شدت انفجار کم کنه ؟! اون هم انفجار نارنجک کمری (ضد نفر) که برای تانک از نیش پشه هم بی اثر تره ! حالا هر چند تا که میخواد باشه .
- از همه مهم تر ، کدوم خری در اون شرایط بحران مهمات - اون همه نارنجک رو ول کرده به امون خدا که یک بچه ۱۳ ساله بره برشون داره و باهاشون حمله کنه ؟! یعنی یک مدیریت منابع نبوده در اون جنگ کذایی ؟!
تا هم حرف میزنی طرف میاد میگه فوفولِ فولون فولون شده مگه تو جبهه بودی که این طوری میگی ؟! آره جبهه نبودم ولی یک چیزی به نام عقل دارم و اندکی مطالعه - گوسفند وار یک چیزی رو قبول نمیکنم .
از شخصیت های داستان های خیالی جمهوری اسلامی هم برای خودم قهرمان نمیسازم .
حسین فهمیده یک کودکی بوده از جنس همون تخریبچی هایی که فیلمش رو دیدید ، مغز شویی شده و بعدش پریده روی مینی چیزی حالا به خاطر اسم خاصی که داشته یا قیافه ای که داشته ازش یک افسانه ساختند و بعدش شده بت جامعه ی ایرانی .
یا یک خالی بندی که توی مدرسه مدام توی مخ ما میکردند - سردار فلانی داشته روی کویر پرواز میکرده روز فلان مهدی موعود هم بوده توی بیابون یه دفعه یک کابل برق فشار قوی میبینه (روی هوا بدون پایه !) میکشه بالا که به کابل نخوره (ارتفاع کابل رو داشته باشید) یه دفعه ای از زیرش یه موشک دشمن عراقی رد میشه ! (اف ۱۴ روی رادارش توی عمق خاک ایران دشمن عراقی رو ندیده بوده ! یعنی عراق هواپیمای رادار گریز داشته !!!) .
یا خالی بندی های دیگه ای از این دست :
http://www.youtube.com/watch?v=2F2Eh6gNbDM
روایت آقای صالحی درباره زخمی شدن خود و دیدن واقعه را بیان كنید؟
روایت ایشان اینگونه بود كه درمدرسهای در خرمشهر مستقر بودند كه زخمی میشوند. از محل درگیری به محله 400 دستگاه میروند. سه نفر به آن منطقه اعزام میشوند كه یكی از آنها حسین فهمیده، دیگری محمدرضا شمس و نفر سوم را نمیدانیم كیست؟ نفر سوم كه مجهول است باز میگردد و میگوید محمدرضا شمس و حسین فهمیده در حلقه محاصره گرفتار شدهاند. شهید فهمیده، محمدرضا شمس را كه مجروح شده بود به منطقه امنتری در عقب بازگرداند. وقتی نیروهای كمكی به استمداد محمدرضا شمس میروند، او میگوید به كمك حسین فهمیده بروید كه خودش به تنهایی به سمت پل خرمشهررفته است.محمدرضا شمس در این روز به شهادت می رسد. زمانی كه به كمك شهید فهمیده رفتیم دیدیم كه كار از كار گذشته است. ستون تانكهای عراقی در حال حركت بود و حسین به سمت تانك سرستون حركت كرده بود. سید مجتبی هاشمی تاكید كرده بود كه تانك ها نباید از پل خرمشهر عبور كنند چرا كه در آن صورت آبادان هم سقوط می كرد.
تیر بارچی روی تانك ایشان را هدف قرار داده بود اما با پای مجروح به سمت تانك حركت میكرد. با رسیدن تانك، نارنجكها را باز میكند، انفجار تانك باعث متوقف شدن تانك سرستون میشود. تانكها دچار آشفتگی میشوند و نیروهای رزمنده خودشان را باز مییابند كه این واقعه باعث نجات جان بسیاری میشود. پیكر مطهر حسین آن روز آنجا میماند و فردای آن روز كه تكاورها راه را باز میكردند پیكر مطهر ایشان را بازگرداندند. نقلی كه به گوش حضرت امام(ره) رسیده است، همین است.
http://dolabiclub.cloob.com/club/post/sh...id/5981841