07-30-2025, 09:08 AM
من واقعاً گمان میکردم نویسندگان و کاربران اینجا اهل خرد و آگاهیاند، نه صرفاً مشتی تماشاگر فکری که با آپلود چند تصویر گمان میکنند ضربهای جدی به مفهوم اپوزیسیون وارد کردهاند.
تصویر یک پرچم با آرم اسرائیل، انگلیس، ساواک، شیر و خورشید یا هر نماد دیگر — به خودی خود نه سند است، نه تحلیل، نه نقد. یک نفر در گوشهای از دنیا میتواند یک پرچم بسازد، خودش را اپوزیسیون معرفی کند، و بعد شما همان را دستاویز تخریب کل تلاش برای تغییر یک نظام ویرانگر کنید.
این منطق اگر مسخره و خطرناک نباشد، قطعاً نابالغانه است. سؤال من این است: با این تصاویر چه چیزی را میخواهید ثابت کنید؟
اگر کسی امروز پرچمی در دست گرفته یا حرفی بیپایه زده، آیا آن میشود معیار سنجش تمام مخالفان جمهوری اسلامی؟
اگر در گوشهای از فروم یا توییتر، کسی نمایشی کودکانه اجرا کرده، آیا آن نمایندهی جریان تغییرخواهی ملت ایران است؟
یعنی تا همین حد سطحی با مفاهیم جدی مثل تغییر ساختار سیاسی، ساختن دولت مدرن، یا نوسازی اجتماعی برخورد میکنیم؟
مثالی میزنم:
در کشوری مانند سوئیس، نهتنها هر کانتون پرچم خودش را دارد، بلکه در بسیاری از مناطق، هر محله یا منطقهای هم نماد و پرچم خاص خودش را طراحی کرده است.
کسی نه به سخره میگیردشان، نه آن را دلیلی برای «تجزیه» یا «خیانت» میداند.
در فردای ایران هم، آن پرچمی رسمیت دارد که مردم انتخاب کنند و دولت منتخب ملت تأیید کند.
و اگر کسی بخواهد برای خودش، خانهاش یا محلهاش پرچمی طراحی کند — با هر نمادی — این نه تهدید است و نه جرم.
مگر قرار است در ایران بعد از جمهوری اسلامی، باز هم کسی مثل ج.ا به رنگ، طرح، یا عقیدهی مردم گیر بدهد؟
چرا از همین حالا در ذهن خود، سانسور را به جای تفکر نشاندهاید؟
انسان آگاه، بهجای تمسخر، سؤال میپرسد.
از اپوزیسیون، اگر راست میگویید نگران آیندهاید، بپرسید:
اهداف شما چیست؟
برنامهی شما برای دولت گذار چیست؟
نگاه شما به آیندهی ایران چیست؟
چه برنامهای برای وحدت ملی، توسعه، عدالت، آموزش، سیاست خارجی، حقوق اقوام و زنان دارید؟
و اگر پاسخ قانعکنندهای ندارند، آنگاه با تحلیل و استدلال نقدشان کنید — نه با نمایشهای تصویری که بیشتر به شوی بچهمدرسهایها شباهت دارد تا گفتوگوی سیاسی.
در این فضای تیره و رنجزده، اپوزیسیون واقعی باید پاسخگو باشد — اما منتقد واقعی هم باید مسئول باشد. این نوع "نقد تصویری" نه فقط سطحی، بلکه در شرایط امروز، مضر است.
چرا؟ چون بهجای شفافسازی، فضا را گلآلودتر میکند. بهجای تفکیک سره از ناسره، همهچیز را درهم میکوبد. در پایان، من میگویم: خطری که از این «تمسخر مداوم» و تحقیر اپوزیسیون بالقوه میآید، کمتر از خطری نیست که از اشتباهات خود اپوزیسیون میآید. چون در هر دو حال، امید عمومی به تغییر را تضعیف میکند — و این دقیقاً همان چیزیست که ج.ا سالهاست با صرف میلیاردها دنبال آن بوده.
تصویر یک پرچم با آرم اسرائیل، انگلیس، ساواک، شیر و خورشید یا هر نماد دیگر — به خودی خود نه سند است، نه تحلیل، نه نقد. یک نفر در گوشهای از دنیا میتواند یک پرچم بسازد، خودش را اپوزیسیون معرفی کند، و بعد شما همان را دستاویز تخریب کل تلاش برای تغییر یک نظام ویرانگر کنید.
این منطق اگر مسخره و خطرناک نباشد، قطعاً نابالغانه است. سؤال من این است: با این تصاویر چه چیزی را میخواهید ثابت کنید؟
اگر کسی امروز پرچمی در دست گرفته یا حرفی بیپایه زده، آیا آن میشود معیار سنجش تمام مخالفان جمهوری اسلامی؟
اگر در گوشهای از فروم یا توییتر، کسی نمایشی کودکانه اجرا کرده، آیا آن نمایندهی جریان تغییرخواهی ملت ایران است؟
یعنی تا همین حد سطحی با مفاهیم جدی مثل تغییر ساختار سیاسی، ساختن دولت مدرن، یا نوسازی اجتماعی برخورد میکنیم؟
مثالی میزنم:
در کشوری مانند سوئیس، نهتنها هر کانتون پرچم خودش را دارد، بلکه در بسیاری از مناطق، هر محله یا منطقهای هم نماد و پرچم خاص خودش را طراحی کرده است.
کسی نه به سخره میگیردشان، نه آن را دلیلی برای «تجزیه» یا «خیانت» میداند.
در فردای ایران هم، آن پرچمی رسمیت دارد که مردم انتخاب کنند و دولت منتخب ملت تأیید کند.
و اگر کسی بخواهد برای خودش، خانهاش یا محلهاش پرچمی طراحی کند — با هر نمادی — این نه تهدید است و نه جرم.
مگر قرار است در ایران بعد از جمهوری اسلامی، باز هم کسی مثل ج.ا به رنگ، طرح، یا عقیدهی مردم گیر بدهد؟
چرا از همین حالا در ذهن خود، سانسور را به جای تفکر نشاندهاید؟
انسان آگاه، بهجای تمسخر، سؤال میپرسد.
از اپوزیسیون، اگر راست میگویید نگران آیندهاید، بپرسید:
اهداف شما چیست؟
برنامهی شما برای دولت گذار چیست؟
نگاه شما به آیندهی ایران چیست؟
چه برنامهای برای وحدت ملی، توسعه، عدالت، آموزش، سیاست خارجی، حقوق اقوام و زنان دارید؟
و اگر پاسخ قانعکنندهای ندارند، آنگاه با تحلیل و استدلال نقدشان کنید — نه با نمایشهای تصویری که بیشتر به شوی بچهمدرسهایها شباهت دارد تا گفتوگوی سیاسی.
در این فضای تیره و رنجزده، اپوزیسیون واقعی باید پاسخگو باشد — اما منتقد واقعی هم باید مسئول باشد. این نوع "نقد تصویری" نه فقط سطحی، بلکه در شرایط امروز، مضر است.
چرا؟ چون بهجای شفافسازی، فضا را گلآلودتر میکند. بهجای تفکیک سره از ناسره، همهچیز را درهم میکوبد. در پایان، من میگویم: خطری که از این «تمسخر مداوم» و تحقیر اپوزیسیون بالقوه میآید، کمتر از خطری نیست که از اشتباهات خود اپوزیسیون میآید. چون در هر دو حال، امید عمومی به تغییر را تضعیف میکند — و این دقیقاً همان چیزیست که ج.ا سالهاست با صرف میلیاردها دنبال آن بوده.