11-18-2015, 10:54 PM
Mehrbod نوشته: پ.ن.
رویهمرفته درونمایهیِ پیک نخست شما این برداشت را میدهد که گفتگو سر این چیزها
بیهوده است و بهتر از بیخ به چرایی اسلام پرداخت, که گرچه این میتواند درست باشد,
ولی همچُنانی پیوندی به فرایند واکرانی ندارد. آماج درونی من هم اینجا
نه پذیراندن نکتهای از اسلام, نه نشان دادن این دانشمندی با مسلمانی
سازگار است, بساکه نشان دادن شیوهیِ درست در واکرانی بوده است.
اینها درست، ولی پست نخست من درونمایه/نیت بدی نداشت. به منظور
درک بهتر بود و باز کردن بعدی تازه.
Mehrbod نوشته: و سخن این بود که مرگرانه از رانهیِ جنسی نیرومندتر است و اگر هم بخواهد به چیستی دین و
چرایی پاگرفتن آن وسراجام دوشاخه شدن یهودیت و اسلام از آن پرداخته شود, بیشتر با این سر
و کار خواهد داشت تا نگرشی که برخاسته از رانهیِ جنسی و استراتژیهایِ برخاسته از آن باشد.
همچنان شما استراتژی تولید مثل را که مفهومی بیولوژیک/فرگشتیست است را با رانه ی جنسی
که مفهومی روانشناسانه است جابجا میکنید.
Mehrbod نوشته: اینجور نیست, تعریف یا پارسی آن, واکرانش (واکرانیدن = to define) چنانکه از نام آن برمیاید برای کرانمند ساختن و نشان
دادن مرزهای یک مفهوم است. در اینجا برای اینکه دریابیم کسی مسلمان است یا نیاز به یک واکرانی از اینکه اسلام
چیست میرود; در اینجا این واکرانی میتواند هیچ توضیحی دربارهیِ هیچ چیز ندهد, بجز بخشیدن توان دستهبندی و مرزبندی.
در همانجا هم یک امام کمتر و بیشتر در واکرانی شیعه یا سُنّی میافتد.
در هر چهرهای, تعریف را نمیشود با توضیح یکی انگاشت یا گفت دومی بیشتر به درد میخورد, پس تعریف نمیخواهد.
تعریف انسان در یک بالابر میتواند چندکیلو گوشت باشد تعریف آن در پزشکی
چیزی دیگر، اینجا تعریف پیوند دارد به تئوری پردازی برای نظریهیِ علمی.
حداقل منظور من از بکاربردن تعریف این بوده.
"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" —Ezra Pound