09-11-2015, 04:17 PM
سارا نوشته: در ابندای خلقت یک بوجود آمد که نماد "وحدت" است و اصیل است و بعد در امتداد آفرینش به دو می رسیم که بیانگر "کثرت" است و از عدد یک و دو به سه می رسیم . حال این سه عد 1و2و3 را داشته باشید فعلا تا بعد.چنانچه برایم قابل حدس بود، آنچه من در فلسفه متافیزیک می خوانم، با آنچه در ذهن شماست متفاوت است!
اما پرسشم اینجاست که این اعداد در توضیح و شکل گیری جهانِ مادی و یا پدیداری چه ویژگی منحصر به فردی دارند؟ برای مثال چرا ۲ را نماد کثرت می خوانید و نه ۱۰۰ را؟ و یا اینکه از ۱و۲ می توانیم به ۳ برسیم؟در این موضوع چه چیز خاصی را نمایان می کند که در سایر اعدادقابل مشاهده نیست؟
سارا نوشته: دوست عزیز اول بگذارید این "اعداد" و ریشه ی متافیزیکی ریاضی را به یک سر منزلی برسانیم بعد به هندسه هم خواهیم پرداخت که خود مبحثی بس سنگین و پر چالش می باشد و با یکی دو جمله نمی توان در مورد هندسه و مبنای شهودیش صحبت کرد.در هر صورت امیدوارم که از سخنانتان چیزی دستگیرم شود!
زیرا تا آنجا که تجربه ی گفتگو با اهالی عرفان و شعرهای عرفانی(؟!) را داشته ام، سخنانشان برایم مبهم، گنگ و بی معنا بوده است!
سارا نوشته: شما با کمک این دو عمل ضرب و جمع فقط و فقط به این اعداد خواهید رسید : 4 و5و6و7من همچنان ویژگی های آنچنان خاصی را درک نمی کنم! این ویژگی آن اعداد است. چنانچه بسیاری از اعداد دیگر هم ویژگی هایی جالب دارند. مانند عدد۱۶و یا اعداد اصلی هندی/عربی که ریاضیات را کاملا متحول کردند: {۰و۱و۲و...و۹}
همانکه خیام در شعرش اشاره کرده است یعنی هر چهارتای این اعداد بطور مستقیم و بی واسطه از اعداد اصلی بوجود آمده اند .
همین بود زندگی؟! پس تحقیر بیشتر، شکست بیشتر، رنج بیشتر...