09-06-2015, 01:47 PM
Rationalist نوشته: در مورد شعر(خصوصا چامه سرایان پیش از ظهور شعر نو و پست مدرن) من نه تنها اثرگذاری بیشتر روی مخاطب نمی بینم، بلکه آن گونه ی سخن و استفاده از آن صنایع ادبی را موجب پیچیده گی،خستگی و عدم وضوح کلام برای مخاطب در می یابم. در حالیکه شعر های ساده با انتخاب ظریف و دقیق واژگان را بسیار زیبا، شفاف و اثر گذار درک می کنم. برای مثال مقایسه کنید حافظ را با خیام. از اشعار حافظ می توان هر نوع برداشتی را داشت(البته اگر بتوان در آنها به برداشتی رسید!). اما اشعار خیام برای من که چندان رابطه ای با شعر و چامه سرایی ندارم، بسیار زیبا، ساده، اثرگذار و عمیق هستند. گو اینکه جهان را در اشعاری ساده به زیبایی وصف می کند. آیا اشتباه می کنم؟!
نه چرا اشتباه کنید دوست عزیز;) هر کسی مختصات فکری خاص خودش را دارد و تمام پدیده ها و آثار بیرونی را نسبت آن مختصات فکری می سنجد پس جواب هایی که بدست می آورد نسبت به آن مختصات فکری درست و صحیح می باشند. مثلا شما دستگاه مختصات کارتزین را تصور کنید. اگر ما بخواهیم حرکت یک دونده (سرعت و شتاب) را آنالیز کنیم و برای این کار چند دستگاه مختصاتی تعریف کنیم; یکی از این دستگاه مختصات را بر روی زمین ساکن در نظر بگیریم و دیگری را بر روی یک قطار در حال حرکت و آخری را هم بر روی کره ی ماه در نظر بگیریم. آنگاه جوابهایی که از این سه دستگاه مختصات بوجود می آیند با هم بسیار تفاوت خواهند داشت !!! در حالی که ما تنها یک دونده داشتیم ولی سه جواب از سرعت و شتابش بدست آوردیم!!
شعر هم همینطور است هرکش از یک نوع شعری خوشش می آید اما قربان شما فرمودید که از اشعار حافظ می توان برداشت های متعدد کرد ولی از اشعار خیام نه . و کلن شعری را مناسب می دانید که پیچیدگی اش کم باشد و تنها بتوان یک برداشت از آن کرد اینطور نیست؟ خب اگر قرار باشد که ما شعری بگوییم که فقط یک معنا و یک مفهوم سر راست دارد دیگر چه نیازی به سرودن است؟ ما که با یک معنای سر راست و بی پرده روبرو هستیم پس چرا باید از زبان شعر استفاده کنیم؟