09-06-2015, 01:21 PM
Rationalist نوشته: از آنجا که در تراز متافیزیک نظام فکری من، اصالتِ هستی، تنها یکی بودن، و یگانگی آن اصلی فربودین محسوب می شود؛در همین ریاضیات ما عددی بنام "یک" داریم که نماد وحدت است و دو نماد کثرت است .
در حالیکه در ریاضیات ما با کثرت(اعداد) و مفهوم صفر مواجه هستیم، پس ریاضیات نمی تواند در دسته ی متافیزیک قرار گیرد.
اما مفهوم صفر و یا همان هیچ که در ریاضیات مطرح است . در انجیل آمده است که "و در آغاز هیچ نبود ، کلمه بود، و آن کلمه، خدا بود"
اینکه شما با علمی طرف هستید که مفهوم هیچ را دربر می گیرد و از دل ِ این هیچ به وحدت (یک ) می رسد آیا نمی توان آن را در دسته ی علوم مابعد الطبیعه قرار داد؟
Rationalist نوشته: اما قطعا ارزش و اهمییت یک پژوهش، به استقلال روش و استفاده از منابع مختلف توسط پژوهنده ارتباط زیادی دارد. از این رو من در تلاش هستم تا به طور مستقل آرا و نظریات گوناگون از مکاتب فکری گوناگون را مورد بررسی قرار دهم و از هر یک آنچه را در دستگاهی فلسفی همخوان و درست می بینم، مورد توجه قرار دهم. به همین خاطر نمی توانم صرفا با دیدگاه فارابی، فیثاغورث و یا شخصی دیگر ابراز موافقت یا مخالفت کنم.خب اینکه ریاضیات نقش ابزاری در علوم دیگر دارد درست است در علوم مهندسی و فیزیک و.. اما در هنر موسیقی و معماری نیز همین نقش ابزاری را دارد و بالاتر از اینها ریاضی محض وجود دارد یعنی ریاضی در اختیار ریاضی !
اما آنچه تاکنون دریافته ام، ریاضیات نقش ابزاری را دارد برای دسته بندی، اندازه گیری، مقایسه و توصیف روابط میان دانش های تجربی. ولی قطعا در بستری که این پژوهش صورت می گیرد، هنوز پنداشتی خام و سطحی از ریاضیات است.
در ضمن شما فرمودید "دستگاهی فلسفی" منظورتان چه نوع دستگاهی است؟ ما با انواع فلسفه روبرو هستیم از مشایی بگیرید تا دکارتی و اگزیستنسیالیستی! در ضمن پیش از پیدایش فلسفه عدد وحود داشت پس ریاضی بود و فلسفه مگر بدنبال حقیقت هستی و طبیعت نیست و مگر زبان طبیعت و هستی ریاضی نیست؟ مگر در فلسفه حال از هر نوعش ما با منطق و گزاره ها روبر و نیستیم و مگر همین گزاره های منطقی ریشه و آبشخورشان ریاضی نیست؟ پس فلسفه هم از دلِ این ریاضی بوجود آمده است! همین هندسه که زیر مجموعه ای از ریاضی است بسیار علمی شهودی است و بر پایه "کشف و شهود" بنا شده است . حتما جمله ی معروف افلاطون را که بر سر در آکادمیش نوشته بود را می دانید "هر کس هندسه نمی داند وارد نشود" ببینید ما بایک علم عجیب و غریب روبرو هستیم همه ی گفته های این حکما و فلاسفه و عرفا در مورد این علم بیشتر ما را متحیر می سازد !
حکیم خیام هم سروده است :
ای آمده از عالم روحانی تفت
حیران شده در پنج و چهار و شش و هفت
بنظرتان خیام همینطوری الکی این اعداد را ردیف کرده است؟؟ برای اینکه قافیه تنگ نیاید!!!؟ و نکته ی جالبتر آنکه از کلمه ی "حیران" در کنار اعداد استفاده کرده است.......
بحث بسیار است......بنظرم بهتر است کلا بر روی مفهموم ریاضی متمرکز شویم و شما بیشتر صحبت کنید و آنچه را تاکنون از مطالعاتتان بدست آورده اید را بیان دارید .
در ضمن دوست عزیز این لینک ذیل را حتما ببینید
سید حسام الدین سراج: معماری نقش جهان در دستگاه ماهور است
پیشنهاد می کنم کتاب "از گذر گل تا دل" ایشان را هم حتما بخوانید که در مورد رابطه ی موسیقی و معماری است ایشان چون در هردو هنر موسیقی و معماری صاحب نظر می باشند بخوبی به رابطه بین این دو هنر با هم پرداخته و حتی نت بناهای ایرانی را هم نوشته اند:)
Rationalist نوشته: سپاس گزارم:e303:
Rationalist نوشته: با مفصل بودن گفتگو در آن موضوع مشکلی ندارید؟ یا با آنچه در موردش بیان داشتید؟
با مفصل بودن بحث مشکلی ندارم :)
بنده خودم رشته ی دبیرستانم ریاضی بود و در دانشگاه هم ریاضی زبانِ رشته ام!!!
اما یک چیزی که از همان کودکی ذهنم را درگیر کرده بود این بود که وقتی با مسائلی از ریاضی روبرو می شدم که درجه صرف بودن ریاضیاتش بالا بود آن مسائل را می شد با داشتن هر سطح سوادی از ریاضی حل کرد دقیقا مثل شعر می شد مثل آینه و از همینرو بود که ریاضی برایم علم عجیبی می آمد و می آید ......