08-02-2015, 07:02 AM
Agnostic نوشته: درود تیمسار گرامی
لازم نیست عقایدت را با همسرت درمیان بگذاری. دین بر جهل و احساس مردم سوار است و مردم اکثرا اهل فکر نیستند پس دیندارند. اگر همسرت از بی دینی تو می ترسد چه لزومی دارد بگویی صد اسلام هستی؟ دیگر نماز نخوان قرآن گوش نده و هیات نرو ولی لزومی نداره برای همسرت بحث ضد دینی بکنی.
بسیار عالی تنها راه درست همینه، به این رسیدم که نباید دیگه بحث ضد دین بکنم. من اکثر اوقات پای تلویزیون میشینم شبکههای BBC -VOA، رادیو اسرائیل، شبکه پارس، ایرانِ آریایی که ضد نظام و ضد دین هستن میبینم حتی سر اینها بحث داریم که چرا این شبکهها رو میبینی! منم که اگر اینها و اینترنت رو ازم بگیری با یک انسان مرده هیچ فرقی نمیکنم حداقل از اینها نمیتونم بگذرم.
اون به من میگه درست شو، من هم بهش میگم تو درست شو افکارت رو درست کن. از کجا میدونی این چیزایی که بهت یاد دادن درسته نمیخوای یک در صد هم عقلانی در مورد دینت تحقیق کنی؟
حرفش اینه که باید مثل قبل بشم ایمان بیارم و ضد دین نباشم از طرفی سخته من بخوام نقش بازی کنم و بگم دین درسته و فلانی درست گفته
تنها راه اشتباهی که من رفتم این بود که پس از خارج شدن از دین جو گیر شدم و گفتم من دیگر نه نماز میخوانم و نه روزه میگیرم و نه کاری به دین دارم خداحفظ شما، اگر اینها را پنهان میکردم کارم به اینجاها نمیکشید.
خیلی سخته تو یه محیطی باشی نتونی افکار و عقاید خودت رو بیان کنی! :) انسان برای خالی کردن خودش نیاز داره حرف بزنه و با اون چیزی که مخالف هست رو بیان کنه، شما خودت جناب Agnostic اشخاص مذهبی در منزلتون هست با اینها چگونه برخورد میکنید؟ البته همسر با برادر و خواهر فرق میکنه نهایت اونها کنار میان و کاری به کار همدیگر ندارند ولی در زندگی مشترک این مسئله پیچیدهتر بنظر میاد.
نمیدانم چگونه اعتماد از دست رفته را برگردانم؟