07-24-2015, 06:17 AM
سارا نوشته: مقایسه بنده فقط در مبحث دموکراسی بود همین.
خب همون دموکراسی به مفهوم امروزین هم در یونان باستان وجود نداشته ... در مورد حق رای هم برای شما سند آوردم که اقلیت خاصی حق رای داشتند !! حالا این چه دموکراسی بوده من نمیدونم ...
مطلب دیگه ای که یکی از دوستان نوشته و شاید آوردنش خالی از لطف نباشه :
nsolhdoust نوشته:دموکراسی یونانیان!!!
The term originates from the Greek δημοκρατία (dēmokratía) "rule of the people",[1] which was coined from δῆμος (dêmos) "people" and κράτος (kratos) "power" or "rule" in the 5th century BCE
واژه [SIZE=2]δημοκρατίαرا به[/SIZE]δῆμος و κράτος تقسیم کرده اند و هرکدام از این لغات را به مردم و قانون/قدرت ترجمه کرده اند!!!
δῆμος = شهرستان/شهر؟!!
κράτος = دولت/حکومت؟!!
چرا دولت شهر ترجمه نکرده اند؟!
واژه مردم را در زبان یونانی باستان جستجو کنید به نتایج جالبی برخواهید خورد
لغت بالا یعنی دموکراسی به الفبای یونانی آن معنی دولت شهر می دهد و مفهوم آن وجود حکومت های مستقل شهری می باشد و نه حکومت مردم کوچه و بازار
تا آنجایی هم که من می دانم در مجلس های تصمیم گیری یک فرد از مردم عادی نمی توانست راه یابد مگر اینکه جزو خواص می گردید و این کرسی ها متعلق به خانواده های اشراف بودند و نه مردم عادی کوچه و بازار.
حال بگزارید خود واژه اصلی را بشکافیم:
[SIZE=2]δημοκρατία = [/SIZE][SIZE=2]δημο +[/SIZE] [SIZE=2]κρατία[/SIZE]
[SIZE=2]δημο = (معنی قابل قبولی برای آن نمی بابید[/SIZE])
[SIZE=2]κρατία = جمهوری[/SIZE]
فرض بگیریم همان معنی که مفسرین زبان غربی می گویند درست باشد آنوقت می شود:
جمهوری مردم؟!!!
جمهور خودش گروهی از مردم می باشد، آنوقت مردم گروهی از مردم یعنی چی؟
به هر حال اساتید با واژگان بازی می کنند و با کمی تغییر δήμιος را به δῆμος تغییر می دهند و جالب این است که δήμιος معنی جلاد می دهد.
و اگر [SIZE=2]δημο را به شکل اصلی آن یا گونه دیگر آن نگاه کنیم می شود [/SIZE] δήμιο یعنی جلاد.
لینک زیر که این بازی ها و گزینشی برخورد کردن ها را بیشتر نشان می دهد:
Georg Autenrieth, A Homeric Dictionary, δήμιος
[SIZE=2]δημοκρατία[/SIZE]
جمهوری/مردم جلاد؟!
شاه هان و سلاطین در فرهنگ مردم هم شکل جلاد و خون ریز را دارند و هم شکل شایسته ترین افراد و دادگران
اما مطلبی که در ارتباط با واژه جمهور و تغییر مفهوم آن به مفهوم آشنای امروزی آن باید کمی بیشتر سخن گفت.
جمهور = جم + هور = بسیار + خورشید/خدا = خدایان
و تصور نمی کنم مفهوم قدیمی آن با مفهوم امروزی آن یکی باشد. و آنطور که می بینید با فرم به اصطلاح یونانی خود نیز با معنی است.
شاه هان جلاد!!!!
البته جلاد هم معنی خونریز را دارد و هم مجری قانون
بستگی دارد مفسر چه چیز خوشش آید؟!!!
البته در ارتباط با واژه جلاد و جلال/شکوه (شاکوه) در حال جستجو می باشم و بعد از تکمیل برای اثبات بیشتر و همه جانبه گفته خود در پستی دیگر خواهم آورد.
قانون شاهان = دموکراسی
و اما این واژه دموکراسی که از دموکراتیای یونانی گرفته اند.
کراتیا = کراسیا = کرسیا = کرسی
کرسی = تخت
تخت = کرسیی که شاه در روز بار و سلام روی آن می نشیند.
دمو = Demo = آزمایشی = آزمودن ؟!! قانون/جلاد
این هم مفهوم دمو در زبان زنده امروزی انگلیسی
(راجع به آن تخت آزمونی که در اسطوره ها آمده است شنیده اید )
در شاهنامه مجالسی که برای گفتگو و تصمیم گیری ترسیم می شوند همه به یک تخت یا کرسی ختم می شوند. و بزرگ یا شاه بر تخت می نشست و دیگر گردان و پهلوانان در اطراف آن.
کراتیا = کرادیا = کراد = گراد = کرد = گرد
در ابتدای این پست آمد که
κράτος = دولت/حکومت/کشور؟!!
خود متخصصین زبان غربی آنرا κράτος (kratos) power or rule ترجمه کردند.
قدرت = نیرو
گرد و کرد و گراد امروز به معنی شهر هم استفاده می شوند.
درضمن،
دوستانی که به روستای حسنلو در جنوب دریاچه ارومیه رفته باشند و تپه حسنلو و ارگ/اریکه/تختگاه آن را دیده باشند محوطه ای در آن وجود دارد که جایگاه یا سکویی در وسط محوطه ای دارد که در دو و یا سه طرف آن، جایگاه نشستن افراد وجود دارد و بر روی سکو مرکزی تخته سنگی مکعب مستطیل شکل بصورت عمودی قرار دارد که گویا برای اجرای مراسم گردن زدن (جلادی) یا اجرای قانون بوده است.
توجه داشته باشید که نباید آن زمان را با این زمان مقایسه نمود و اگر این کار صورت می پذیرد صرفا جهت تعیین تغییرات و تفاوت ها باید باشد و اشتباه است که ملاک های خوب و بد را در گذشته و امروز یکی بدانیم. قانون گذشته شاید بی قانونی امروز باشد.
در تاریخ نوشتاری ایران و بخصوص شاهنامه این گونه مجالس دموکراسی را بسیار می بینید.
پاینده باشید
nsolhdoust نوشته:مطلب دیگری در ارتباط با عبارت [SIZE=2]δημοκρατία دموکراتیا[/SIZE][SIZE=2]
واژه دموکراتیا همانطور که اکثر زبان شناسان عنوان می دارند از دو بخش دمو و کراتیا تشکیل شده است که همانطور که در پست قبل آمد کراتیا را به قانون و قدرت ترجمه کرده اند که با اگر به مفاهیم درونی واژگان قدرت و قانون توجه کنیم حاکمیت یا حکمیت نیز در آن نهفته می باشد.
در لهجه انگلیسی واژه کورت/ Court به معنی دادگاه/ دیوان/ دربار می باشد که محل وضع و اجرای احکام در گذشته و حتی امروزه بوده و می باشد.
در ارتباط با واژه جلاد که در پست پیش در ارتباط با معنی دموس/دیموس یونانی گفتم، در وبلاگ دوست عزیز آقای انوش راوید به آن پرداخته اند که در لینک زیر می آید:
[/SIZE]
گفتمان دروغهای تاریخ
بانوی عدالت:
این بانوی شمشیر بدست (تیغ بلند) نماد عدالت و قضاوت در محاکم می باشد.
واژه کورت به معنی تختگاه/جایگاه/کرسی با واژه دمو در ابتدای آن همان مفهومی را داشته که امروز واژه کورت/Court به تنهایی یدک می کشد.
پاینده باشید
سارا نوشته: شما تنها کسی در این فروم بودید که برایم به قول دوستان فرنگی challenge ایجاد کردید و باعث شدید دوباره تاریخ باستان را مروری بکنم و دوباره همان دختربچه ی کنجکاو شوم . بسیار سپاسگزارم