07-15-2015, 11:17 AM
m@hdi نوشته: بله پیامبر عزیز اسلام قبل و بعد اسلام یک زن داشت اونم خدیجه بود و مثل علی نمیتونست زن دیگه ای بگیره و همونطور که علی بعد فاطمه 4 زن و چندین کنیز داشت پیامبر اسلام هم بعد از خدیجه بیش از 4 زن (چون تو قرآن خودشونو استثنا کرده بودن!) بعلاوه ده ها کنیز گرفتن و حتی عدالت را بین زنانشان رعایت نمیکردند و آیه دادند و گفتند من همونطور که تو تعداد زن استثنا هستم تو رعایت کردن عدالت هم استثنا هستم! به هر حال کسخل نیستند که تا وقتی که دختر 18 ساله هست (البته پیامبر گرامی اسلام مقید به سن قانونی هم نبودند!) بیان زن 50 ساله رو بکنن!
قبل از اسلام هم حجاب بوده و زنان عرب لخت نبودن (!) ولی حجاب در حد گونی نبوده (!) و بعد از اینکه عمر (کاسه داغ تر از آش!) به پیامبر پرید گفت ملت زنان تو رو دید میزنن (البته پیامبر اسلام از روی رحمت ازدواج میکردن و اتفاقی زناشون داف ترین زنان موجود بودن!) پیامبر مجبور شد غیرتی نشون بده و آیه حجاب رو نازل کنه! (که بعدا عمر مدعی شد خدا تو این مورد با من توافق داشته! خیلی جالبه که خدا همزمان با عمر به اهمیت حجاب پی بردن!)
منظورتون از اون ماجرای ابراهیم و لوط و سارا رو نفهمیدم! هدفتون از بیان این مساله اشاره به کدام بخش از سخنان من است؟!
این هم که میفرمایید در جلسات فراوان تفسیر حضور داشتید خب از شما میپرسم کی براتون تفسیر کرده؟! غیر از این است که یک روحانی که منبع درآمدش اسلامه و برای تحمیق شما پول میگیره و برای سر کار موندن اونایی که بهش پول میدن حاضره قرآن رو جوری تفسیر کنه که با تفکرات اکثر مردم جور دربیاد براتون تفسیر کرده؟! برید سراغ منابع درجه یک اسلام و خودتون براحتی میتونید قرآن رو تفسیر کنید. اگه جایی هم ابهام داشت نگید من نمیفهمم آخوند 2 زاری مسجد محلمون میفهمه! عزیر من اگه قرآن رو کامل خونده باشی میفهمی که خود اعراب زمان محمد هم خیلی از آیات رو متوجه نمیشدن و محمد آیه ای صادر کرد که معروف شد به آیه محکم و متشابه و از ملت خواست مثل کسخلا عمل کنن و اونایی که میفهمن رو قبول کنن و اونایی که نمیفهمن رو هم قبول کنن (!) و گفته که جز راسخون در دانش (که بعدها آخوندا گفتن منظور محمد یا همون خدا ماییم!) این آیات رو کسی نمیفهمه حال آنکه در جایی دیگر محمد گفته بود این قرآن واضح هست تا کسی بهونه ای نداشته باشه (که بگه من نفهمیدم) حالا خودش کسشعر میگه هیشکی نمیفهمه بعد بهونه میاره میگه باید قبول کنید!
پس لطفا نگید من جلسه رفتم و همه چیز رو فهمیدم! شما پای حرف یک مشت شیاد نشستید بعد انتظار دارید اگه قرآن ایرادی هم داشت بگن؟! شما برید پیش یک کشیش به شما ایرادات انجیل رو نمیگه همونطور که یک خاخام ایرادات تورات رو نمیگه و به همین شکل یک آخوند و مفتی. تو این چند تا پستی که تو این تاپیک نوشتم 10 تا ایراد واضح از اسلام براتون گرفتم تاپیکای قبلیم رو بخونید به حداقل 100 ایراد واضح میرسید. (فقط بشینید کتاب نقد قرآن دکتر سها رو بخونید ایشون 1000 ایراد فقط از قرآن بیرون کشیدن چه برسه به سنت!)
حرف زدن از نقش ژن نژادپرستی نیست نژادپرستی یعنی اینکه من بگم همه ایرانیها فلانن. بله ایرانیها قبل از اسلام هم آزادی رو بخوبی نمیفهمیدن ولی بعد اسلام کلا مخشون تحت تاثیر آموزه های اسلام تعطیل شد!
من کی گفتم در جلسات تفسیر قرآن شرکت کردم و یک آخوند هم تفسیر می کرد؟ وقتی شما نه یکبار بلکه چند بار برداشت های نادرستی از حرف من می کنید پس کاملا مشخص است که چه برداشت هایی از قرآن می کنید ! !
آن جلسات آکادمیک بودند و بیشتر غیر مسلمانها بودند نوکیشان مسیحی و مسلمان و اگزیستنسیالیست ها بودند. حتی الان هم فروم هایی هست که این دوستان باهم به بحث بپردازند. مباحث جانبدارانه یا از روی کینه و غیظ نبود و بیشتر بر ماهیت وجود بحث می شود. خلاصه خیلی چالش برانگیز بود و سبب می شد مدام مطالعه و تحقیق کنم.
نه فقط این مباحث ، مثلا من سال ها پیش که با یک استاد فلسفه که یک اگزیستسیالیست بی خدا بود بحث می کردم در مورد وجود خدا ، خب اونموقع بچه بودم و احساساتم غالب بود ولی اون آقا راحت و ریلکس بود. یک چیز ارزش مندی که از اون آقا یاد گرفتم این بود که برای رسیدن یا درک حقیقت باید بی تعصب بود یا بهتره بگم مثل سیب زمینی بود.
الان این حرفای شما راجع به زنان پیامبر چند تا بودند و حجاب و.. دغدغه الان من نیست. چرا وقتی دختربچه بودم خیلی حساس و غیرتی بودم سر این قضیه و همین باعث شد شروع کنم به خواندن کتب تاریخی از همه جور نویسنده ای از مسلمان تا مسیحی. مثلا یک کتاب از یک نویسنده غربی خواندم که خیلی خوب این ازدواج ها و هدف از این ازدواج ها را توضیح می داد. شما اگر در این زمین حساسید خب دست بکار بشوید اول تعصب را کنار بگذارید و مثل یک فردی که تازه اسم اسلام بگوشش خورده شروع به تحقیق کنید (اینکاری است که همیشه من انجام میدهم!). البته سیستماتیک باید تحقیق کرد مثلا از شیوه زندگی آن دوران اعراب و سنت های رایجشان، بعد هم چگونگی شکل گیری این ازدواج ها. منابع تحقیق هم باید متنوع و بگونه ای کامل باشد یعنی از تمام دیدگاه ها و منظرها باید استفاده شود.
من قرآن را نه یکبار بلکه چند بار خوانده ام مثل سایر کتب مقدس. خیلی زمان ها یک آیه برایم ایجاد چالش می کند بجای انکار و ردش شروع به تحقیق می کنم. از تفاسیر المیزان و نمونه گرفته تا مثنوی معنوی مولانا و حافظ، بدنبال تفسیر و تاویل آیه میروم. بدون هیچ تعصبی باید بگویم زبان عربی زبان بسیار فصیحی است و بسیار قدرتمند. خیلی از اشکالاتی که داشتم و دارم مربوط به زبانشناسی می شود. مثلا در همین فروم دیدم که کسی فرق بین قتلو و قاتلو را نمی داند و برای خودش حکم صادر کرد که قرآن گفته بکشید ! خب یادگیری زبان عربی در حد عالی از دغدغه های من هست.
آن داستان سارا و ابراهیم و لوط هم به جمله بعدیم مربوط بود ، یعنی نمی توان سرسری بدون در نظر گرفتن کل در مورد جز نظر داد. برای تفسیر یک آیه باید قبل و بعدش را در نظر گرفت و شان نزول و........
بنده برخلاف شما شانس نشستن پای منبر آخوندها و البته مداح ها را نداشتم هرچند از تی وی حرفاشون را شنیدم. ولی اگه واقعا دنبال حقیقتید خب بی تعصب و مثل عین یک آدمی که اصلا تازه وارد این دنیا شده شروع کنید نه ایمان بیاورید و نه کفر بورزید با خوف و رجا حرکت کنید. برای شروع مثلا ریشه ادیان ها و سمبل ها و زبان ها و.. خوب است حتی می توان بعنوان یک رشته دانشگاهی نیز به آن نگاه کنید و ادامه تحصیل بدهید. دانشگاه محیط خوبی برای تحقیق و بحث هست. اصلا مهم نیست که در پایان ایمان بیاورید و خدا باور شوید یا بی خدا ، مهم حرکت و سعی برای رسیدن به درکی از هستی است.ولی اگر فکر می کنید که بحقیقت رسیده اید خب دیگر بحثی نیست.
سپاس