07-13-2015, 08:29 PM
m@hdi نوشته: تعصب من کجا بود؟! من رو بقیه دوستان این تالار میشناسند حرف بدون سند نمیزنم اما اگه خیال میکنید من با تعصب حرف زدم و به دور از واقعیات خب یک مقدار اون چشمای قشنگتون رو بازتر کنید و یک نیم نگاهی به کشورهای اسلامی بیاندازید و ببینید آیا در کشورهای اسلامی نامسلمانان مجازند عقاید خود را تبلیغ کنند؟! (شاید در اندک کشورهایی بتونن اونم آنهایی که سکولار هستن. توجه کنید: سکولار!) در ایران اهل سنت که به قول حکام ایران مسلمان هستند ولی جاهل (!) میتونن تسنن رو تبلیغ کنن؟! در عربستان که شیعیان به زور حق حیات دارن (!) میتونن تشیع رو تبلیغ کنن؟! اینها تازه در مورد تبلیغ بود در مورد نقد که وضعیت وخیم تر است! نقد اسلام بنا به نظر علمای اسلام چه شیعه چه سنی مجازاتش مرگه! میفهمی؟! مرگ! منم اول مخالف جمهوری اسلامی بودم و میگفتم اسلام واقعی این نیست ولی عزیز من جمهوری اسلامی تازه نسخه بهبود یافته اسلام هست وگرنه الان شاهد سنگسار کشتن دگراندیشان کشتن مرتدان و خیلی چیزای دیگه بودیم! کور هم میتونه بفهمه که جایگاه آزادی بیان در کشورهای اسلامی کجاست!
چون شما زنید میگم اینکه الان زنان میتونن به غیر از چادر مانتو بپوشن یا حتی زنان چادری همین که میتونن گردی صورتشون رو بیرون بزارن میتونن برن مدرسه میتونن برن دانشگاه میتونن رای بدن میتونن برن شورای شهر میتونن برن مجلس میتونن وزیر بشن همه تحت تاثیر سلطنت پهلوی بود که در آن زنان نسبت به این مسائل احساس حق میکردن وگرنه اگه به امثال روحانیون اسلامی بود شما الان باید گوشه خونه میشستید و ظرف میشستید و بچه داریتونو میکردید! تو عصر قاجار زنها هیچ حقی نداشتن و روحانیون هم همگی موافق بودن و اگه زنها 2 زار حق و حقوق پیدا کردن تحت تاثیر حکومت رضا شاهی بود که به زنش میگفت بدون روسری بریم حرم هر آخوندی هم که زر زد دهنشو سرویس میکنم! تحت تاثیر حکومت محمد رضا شاهی بود که نیروهای گاردش آخوندا رو از بالای مسجد پرت میکردن پایین! وقتی که شاه حق رای به زنان داد خیال نکنید فقط خمینی اعتراض کرد بلکه روحانیون میانه رو و نزدیک به حکومت مثل شریعتمداری هم اعتراض کردن. چرا؟! چون پیامبر عزیز شما گفته با زنان مشورت نکنید در زنان سستی و ضعف هست! وقتی در ایران پر افتخار ساسانی پادشاه مرد و یک زن ملکه شد پیامبر عزیز شما گفت قومی که زنی رهبرش بشه گمراه میشه حال آنکه آنجلا مرکل صدر اعظم آلمان داره بزرگترین اقتصاد منطقه یورو رو اداره میکنه و آلمانی ها هم گمراه نشدن و دارن با سرعت پله های ترقی رو طی میکنن در حالی که در مملکت آقا امام زمان به این فکر میکنن که 10 سال دیگه تازه بشن بهترین اقتصاد بین کشورهای بدبخت خاورمیانه!
از کجا میدانید من راجع به دین نه فقط اسلام بلکه سایر ادیان تحقیق نکردم ؟ من همچنان مشغول تحقیق و مطالعه ام چون اینجور مباحث نقطه ی پایانی ندارند. من بین یهودی ها هم بزرگ شدم و راجع به دین و آیینشان مثل خودشان مطلع هستم . و آنقدر در مورد زرتشت یا بهتر است بگویم زرتشت ها و دین زرتشتی و مزدکی تحقیق کرده ام که دوست صمیمی ام که یک زرتشتی است به من می گوید ای کاش تو یک زرتشتی بودی و به محافل ما می آمدی و صحبت می کردی. چون همیشه اصل را بر ندانستن گذاشته ام . کسی که فکر کند کامل یک چیز را دانسته ، این نشانه ی خوبی نیست چون از حرکت باز می ایستد. میان کفر و ایمان هم هیچ مرزی نیست. من هم در اوج ایمانم به وادی کفر هم رفتم و همچنان شکم قوی تر از یقینم است. سایت هایی مثل زندیق و آرش بی خدا را هم دیده ام و خوانده ام.
کلاً در طول تاریخ زن ها همیشه زیر سایه مردها بودند و از این امر هم راضی بودند !ولی هرچه سطح آگاهی ها بیشتر شد زن ها باسوادتر آگاه تر شدند . مطمئن باشید اگر عصر پهلوی هم در ایران نبود زن ها بطور خودجوش باز هم برای آزادی و حضور در جامعه تلاش می کردند. الان در کشوری مثل افغانستان که وضعیت زنانش آدم را یاد قرون وسطا می اندازد . زن ها خیلی سعی بر با سواد شدن و حضور در اجتماع دارند و چه جنبش هایی هم در این زمینه شکل گرفته است. ولی در کشورهای عربی علیرغم رفاه بیشتر و سطح زندگی بالاتر (نسبت به افغانستان) زنان همچنان یک زن سنتی هستند. فرقی نمی کند شاهزاده باشند یا خدمتکار . هر چند مردانشان هم چندان مرد نیستند و تنها ازدواج کردن و بر شمار زنان خود افزودن را خوب یاد گرفته اند.
پس ببینید این اصلا ربطی به دین آدمها نداره ، فرهنگ خیلی مهم است. مثلا همین ایران از دیر باز تا حالا فرهنگ مردمانش همین بوده ، از انتقاد بیزارند و از شنیدن تعریف و مدح لذت می برند و دروغ و ریا! ارسطو گفته ایرانیان مردمانی لاف زن، دروغگو و ریا کارند در جلوی رویت مدحت رامی گویند و در پشت سر دشنامت می دهند. ما از زمان ارسطو تاکنون همینطوریم. در مدرسه در دانشگاه در محیط کار فقط باید مدح و مجیز بالادستی ها را بگوییم در حالیکه در درون مشغول فحش دادنیم. اگر کسی انتقاد کند کوچکترین انتقاد از یک کارمند ساده حتی زیر دست در بهترین حالت دچار غضب خفته فرد مقابل می شود. حالا شما تصور کنید که بالاترین فرد مملکت هم باشید و همه مدام مدحتان را بگویند، دیگر جز مدح و تمجید و کرنش چیز دیگری از مردم نمی خواهید و وای بحال کسی که بگوید بالای چشم شما ابرو است! در زمان هخامنشیان کامبیز چنین بود و هیچکس جرات انتقاد نداشت ، تا در عصر معاصر محمدرضا پهلوی که او هم دیکتاتور بود و از تعریف لذت می برد و حالا هم رهبری. می شود دین را براحتی تغییر داد می شود ظاهر را براحتی تغییر داد ولی فرهنگ را نه! اصلا فرض کنیم یک بی دین رهبر شود بازهم وضع همینطور خواهد بود. تا فرهنگمان را درست نکنیم هیچ چیز عوض نمی شود. فضای کشور ایران یا کلا خاورمیانه خیلی بسته است خیلی!