06-07-2015, 05:57 AM
sonixax نوشته: هر سه تاش نهایتن در خدمت شکم و زیر شکم هستند!
پس هر چه قدر هم که عالم و ورزشکار و باهوش باشی نهایتن اساسی ترین خوشیهای زندگیت خلاصه میشه در خوردن، خوابیدن، کردن/دادن.
چرا کسب علم میکنی ؟!
برای اینکه پول در بیاره که باهاش بخوری، بخوابی، بکنی .
چرا ورزش میکنی تا قدرت بدنی بیشتری داشته باشی ؟!
برای اینکه دختر/پسر بیشتری رو جذب خودت بکنی!
چرا دنبال جذب دختر/پسر هستی ؟!
برای اینکه بکنی یا بدی!
همه این کارها رو کردی! خسته و کوفته میری میخوابی - فرداش روز از نو روزی از نو .
حتا اگر به خفن ترین شهر بازی دنیا هم که بری یا با دوست دختر/پسرت میری! یا اگر با اونها نری حتمن یه پشمکی چیزی میخوری!!! چون بالا پایین رفتن خالی توی یک سری ماشین خطرناک، تک و تنها طوری که در جهت تحریک طرف یا خودنمایی نباشه لذتی نداره و به نظر بی فایده میاد.
هوش هم که مشخصه ژنتیکیه! نمیشه کم و زیادش کرد - کسی که کودن و کم هوش به دنیا میاد، ممکنه دکتر هم بشه (در نتیجه خر خونی زیاد) ولی نهایتن کودن و کم هوش هم از دنیا میره. دست خودش هم نیست. توانایی مغزیش برای پردازش و درک مفاهیم و دخیره اطلاعات (که اسمشون رو گذاشتیم هوش) بیشتر از اون نیست. کسی هم که باهوش یا نابغه به دنیا میاد، ممکنه هیچ پُخی هم نشه! ولی باهوش یا نابغه هم از دنیا میره! (ولی اگر پُخی نشه با اینکه باهوش بوده اسمش میشه نخاله).
حالا اگر یک آدم باهوش در شرایط مناسب قرار بگیره میشه بیل گیتس!
اگر یک آدم کودن در شرایط مناسب قرار بگیره میشه احمد خاتمی یا جنتی!!!
اگر یک آدم باهوش در شرایط مناسب قرار نگیره میتونه هر کسی بشه - اگر در شرایط فاجعه بار قرار بگیره توی اتوبوس راهیان نور موقعی که داشته میرفته یک سری خاک و خُل ببینه میره ته دره میمیره!!!
اگر یک آدم کودم در شرایط مناسب قرار نگیره میشه کارگر فلان بقالی! اگر در شرایط فاجعه بار قرار بگیره میشه عملی آخرش توی جوب میمیره!!!
ولی همه شرایط فرضی بالا اغلب تاثیری در میزان هوش و درایت طرف نداره - کودن، کودن میمیره - باهوش هم باهوش میمیره.
ولی نهایتن اساسی ترین نیازهای هر موجود زنده ای (+ انسان) چیه ؟!
خواب
سکس (تولید مثل)
خوراک
پس تمام لذتهای دنیا نه برای انسان بلکه برای هر موجود دیگه ای همین سه تا هستش - ما بقی توضیح و تفسیر اضافی هستند که نهایتن هم منجر میشند به همین سه تا.
همه اینا که گفتی درست، بحث من این بود که در راحت طلبی و عیاشی اگر افراط و نابخردانه کار بشه خسارت و ضرری که بعدا میتونه ببار بیاره و رنجی که به آدم تحمیل میشه، از لذت هایی که محروم میشه، بیشتر از اون لذت و راحتی موقتیه.
در کارتون پینوکیو یادتون باشه گیر یه مرد شیاد میفته و با دوستش مدتی در شهربازی فقط تفریح میکنن، پینوکیو و دوستش یه روز سرانجام به الاغ تبدیل میشن و مرده اونا رو برای بارکشی و بیگاری میفروشه.
من تاحالا آدم عیاشی ندیدم که مشکل نداشته باشه. و خیلی از این افراد رو دیدم که به سرنوشت های بد دچار شدن یا اینکه در چنین مسیری قرار داشتن بطور طبیعی و منطقی، و حداقلش از خیلی جهات آدمهای واقعا ضعیفی بودن.
آدم اگر دائم روی قوی کردن خودش کار نکنه، ورزش جسمی و فکری نکنه، روان خودش رو کنترل نکنه، تحلیل میره و به جاهای بد کشیده میشه. البته بین آدمها در این زمینه و شدت و ضعف و دیر و زودش شاید تفاوت هایی وجود داشته باشه.
اینه که شما حتی بقول دوستمون اگر 10 میلیارد هم پول داشته باشی، بازم بنظر من عاقلانه نیست که زندگیت رو صرفا در استراحت و تن آسایی و عیاشی و تفریح سپری کنی. البته ایشون هم به ورزش اشاره کرد که نشون میده حداقل متوجه این یکی شدن. ولی من میگم بیش از این هم نیازه. مثلا ورزش فکری هم حتما باید باشه. باید دنبال علم و یادگیری هم همیشه باشی. خمودگی و تن آسایی و تفریح مداوم، خیلی زود آدم رو ضعیف میکنه، و آدم ضعیف در برابر خیلی خطرات و رنج ها آسیب پذیره و حتی دنیایی ثروت هم نمیتونه این ضعف ها و خطرات رو جبران کنه.
یه چیزهایی هم حالا فرگشتی در وجود ما ایجاد شده. شما میگی همه چیز از خوردن، خوابیدن، و سکس میاد. تمام انگیزه ها. در این بحثی ندارم، اما بنظر من هدف و لذت لزوما اینقدر مستقیم با اینا در ارتباط نیست. مثلا وقتی ورزش میکنی قوی میشی حتی اگر اهل دختربازی و سکس نباشی بازم یه احساس خوب و لذت و مزایایی داره و از خودت حال میکنی. خب این میتونه درواقع به علت همین انگیزه های اولیه و فرگشت بوده باشه و بقول شما نهایتا ریشه هاش به همین خوردن، خوابیدن و سکس برسه، ولی موضوع اینه که بهرحال فرگشت کور و غیرهوشمنده و الان شما میتونی حتی بدون اینکه مستقیما به این اهداف فکر کنی و اینقدر تمرکز و عجله روشون داشته باشی، از ورزش و قدرت جسمی یا ذهنی لذت ببری، پس نیازی نیست لزوما این قدرت برای رسیدن به مثلا سکس استفاده بشه تا لذت بخش باشه، همینطوریش هم تاحد قابل توجهی لذت بخش هست، چون فرگشت این رو برای رسیدن به همون مسائل در وجود ما گذاشته. همونطور که خود سکس هم درواقع هیچ مفهوم و معنا و لذت ذاتی نداره و بخاطر بقای نسل هست که فرگشت این رو در دید ما لذت بخش قرار داده.
البته شما یه چیز، یه انگیزهء بنیادین و پایه رو فراموش کردی، و اون امنیت است. حفظ بقا و امنیت قدم اول قبل از موارد دیگر است. شاید بخاطر همینه که اینقدر قدرت جسمی و اینها برای انسان جذابیت داره. چون با قدرت، شما احساس امنیت میکنی و در درجهء اول بقای خودت دربرابر تهدیدهای خارجی مثل صدمهء فیزیکی از جانب انسانهای دیگر و حتی حیوانات حفظ میشه یا حداقل بیشتر تضمین میشه.
پس من از قدرت جسمی لذت میبرم، از قدرت ذهنی لذت میبرم، از دانستن، از توانستن، حالا چه به سکس برسم چه نرسم، بهرحال این به خودی خودش هم لذت بخشه. ولی البته تایید میکنم که یک بخش بزرگ هدف و لذت اینها به همون بحث امنیت، خوردن، خوابیدن، سکس برمیگرده. این بخش خودآگاهه. مثلا من میدونستم و میدونم و تجربه کردم و بهم ثابت شده که هرچی دانش و توانایی های بیشتری داشته باشم خب نیاز هست کمتر کار سخت بکنم، احترام و جایگاه اجتماعی بهتری دارم، بیشتر میتونم استراحت کنم (خوابیدن) و اوقات فراغت داشته باشم، پول بیشتر دربیارم غذا بهتر بخورم، ... . اینا همه هست.
اما گذشته از تمام این توجیه های فرگشتی و تماما مادی، من لزوما تفکر و تجربیات خودم رو محدود به این نمیدونم. من احتمال میدم این مسائل ابعادی بیش از این هم داشته باشن. ابعاد روحی و اینها! هرچند نمیشه به این راحتی ثابتش کرد، ولی من فکر میکنم اینکه فقط به همون شکل بدوی و فرگشتی و مادی فکر کنم یک مقدار ناعاقلانه است چون حس ها و تجربیات شخصی خودم رو در این زمینه داشتم و دارم. هرچند شاید بشه گفت، بقولی هم مثل هرم مازلو، که موارد فرگشتی/مادی، طبیعتا پایه ای تر هستن و لازم و اول پیش میان. یعنی تا شما امنیت نداشته باشی، شکمت سیر نباشه، بقدر کافی استراحت و تفریح نکنی، نمیتونی به ابعاد و تعالی روحانی در این باب هم دست پیدا کنی، چون هنوز مسائل اولیه تر و پایه ای تر و غرایز حیوانیت تامین و ارضاء نشده.
بنظر میرسه آدمی حداقل یک ابعاد و نیروهای ناشناخته ای هم داره. این احتمال هست. حالا نمیگم حتما به شکل خاصی مثل خدا و روح و ادیان، ولی یک چیزهایی شاید باشه بهرحال. مثلا در همین هنرهای رزمی و شائولین کارها و اینها که قبلا هم بحثش شده و روایت و فیلم و مطلب زیاد هست که میگن نیروهای عجیبی درشون پیدا میشه. من خودم چندتا فیلم دیدم مثلا طرف با نیروی «چی» یه کارهایی میکنه نمیدونم آجر رو میزنه از چند متری میندازه، یکی بود طرف حیوانات رو خواب میکرد!! و خیلی از این موارد که دیگران تعریف میکنن دیدن.