11-28-2014, 10:32 AM
هه هه! باز این کوشا اومد یه مشت چرندیات خودش رو لای زرورق پیچید!
تو خودت نمونه ای از موجودی هستی که به سمت مذهب کشیده میشه یا موجودی که مذهب پرورش میده! یه سری چیزهایی میگی کم و بیش منطقی و یک مقدمه نسبتا خوب و معقولی، ولی بعدش لابلاش هر چرندی رو میچپونی.
مذهب هم دقیقا همینه، از عقل و منطق و علم تنها برای مقدمه و مفروضات تاحدی که میتونه استفاده میکنه، بعضی وقتا هم لابلا برای استفادهء درونی خودش، و بقیه هیچی! دیگه هرجا نقص و تناقض منطقی باشه بیخیال میشه و درموردش براحتی مغلطه و سفسطه و حتی دروغگویی و فریب میکنه.
الان مثلا از کجا میدونی سایت زندیق بازدید چقدر داره و چقدر افراد ازش استفاده میکنن و تاثیر میگیرن؟ و سوال همیشگی که اگر اینقدر پیش پا افتاده و کم تاثیره پس چرا فیلترش کردن؟ تازه سایتش بنظرم اخیرا از نظر ظاهر و دسته بندی و اینها بروز شده.
بعدم این طرف آرش بیخدا که میگی در سنین نوجوانی و اینها اینا رو نوشته و جمع آوری کرده پس هوش خوبی داشته چون مطالبش هنوزم قابل توجه است و پاسخی برای خیلی هاش تاحالا ابدا ندیدم (مثلا اون مقاله که شخصیت و رفتار خود پیامبر رو با سند و دلیل نقد میکنه و میگه تروریسم از ابتدا در اسلام بوده و خودم پیامبر هم اون رو ایجاد کرده). و اینکه میبینیم انسانهای زیرک و باهوش اکثرا نسبت به مذهب بی اعتقاد میشن و حتی منتقد و مخالف اون. و اینکه این ادیان چقدر سطحی و بی سر و ته و کودکانه هستن که اینقدر راحت میشه اینقدر ایراد از توشون درآورد و اینقدر چالش درست کرد براشون. واقعا چقدر مستحکم و روشن و خورشید حق هستن!!
ضمنا هرکس توی همین جامعه ایران باشه گستردگی و شدت بی اعتقادی رو میبینه و اینکه اعتقاد و پایبندی مردم به مراتب و به سرعت کمتر شده و این روند همچنان هم کم و بیش ادامه داره. کار به جایی رسیده که خیلی ها دیگه علنا ابزار بی اعتقادی و حتی توهین میکنن به بالاترین مقدسات اسلام و ترس زیادی از این کار ندارن. اینا که میگم تقریبا تجربیات روزمره خود من در محیط کار و همکاران و غیره هست و کاملا عینی و واقعی. تاجاییکه خیلی وقتا فکر میکنم کاش آدم هرچی میدید و میشنید بطور خودکار ضبط میشد که بعدا میشد برای هرکس که این مسائل رو انکار میکنه پخش کنی، از رسانه ها و اینترنت پخش کنی، و خلاصه سندی باشه و مشتی بر دهان یاوه گویانی که میگن اینطور نیست و مردم ما هنوز اعتقاد درست و حسابی دارن. نه عزیزم، فقط عدهء بسیار کمی هستن که ایمان قوی دارن و واقعا هرچی مذهب میگه رو قبول دارن.
ضمنا خیلی از همین مواردی که اشاره شد و توسط افراد و منابع منتقد و مخالف ادیان و اسلام و خداشون تولید/نشر شده رو من بارها از زبان همین افراد ولو به شکلهای مختلف شنیدم، که این نشون میده این مطالب در جامعه به گردش درآمده و توسط عدهء زیادی پذیرفته شده و تاثیر خودشون رو کم و بیش گذاشتن. مثلا همین مسئله که پیامبر دختربچه رو به همسری گرفته و چند همسری و غلام و کنیز داشتن پیامبر/امامان رو خیلی از مردم بصورت کنایه داری یا برای توجیه هوس ها و اعمال خودشون بارها دیدم که بهش اشاره کردن. همینطور یکسری مسائل دیگر مثل اینکه اسلام با زور شمشیر به مردم ایران تحمیل شد و ظلم ها و تجاوزهایی که عربها به ایرانیها کردن و غیره. بله همهء اینا رو دیگه امروز همهء مردم از طرق مختلف شنیدن و روی خیلی از اونا هم تاثیر گذاشته. اینقدر که اینها مثل جک های تکراری شده و دیگه نیازی به انتشار اونا نیست (هرچند گاهی بعضی موارد مثلا در نرم افزارهای چت موبایل هم منتشر میشن - مثلا تازگی تصویری که فروش زنان ایرانی در صدر اسلام توسط عربها رو به تصویر کشیده بود در وایبر دیدم).
خلاصه خشتک اسلام تاحالا بقدر کافی پایین کشیده شده!
حالا تو دلت رو خوش کردی به اون عدهء معدود و قلیل که اکثرا هم شواهد و دلایل داره که مخ تعطیل و قاطی و آیکیو پایین و کم سواد هستن و یکسری افراد سانسورچی و جیره خور و مزدور و کلاهبردارها و سوء استفاده چی هایی که منافع و امنیتشون در اینطور چیزهاست، که بله ببینید اینها رو هرکاری بکنی دست از اسلام برنمیدارن و این نشانهء فطرت است و این چرندیات!!
نه عزیزم اون اتفاقا نشانهء فطرت نیست. من میتونم بگم چیزی که در وجود منه و این نیمچه اعتقاد و احتیاط و اصول بنیادین درونی که نسبت به معنویت و خدای واقعی برای خودم دارم خیلی بیشتر میتونه نشانهء فطرت واقعی باشه تا اون چیزهای مسخره در وجود آدمهای مسخره ای که تو نشانهء فطرت میدونی!
فکر کنم باید براش باید تاپیک جداگانه بزنی که بشه درست روش بحث کرد.
البته من خودم یک خداناباور قطعی نیستم و در این باب بیشتر ندانم گرا هستم و در باب اصول بنیادین و قابل درک معنویت و انسانیت و مشترکات معقول میان ادیان سعی میکنم احتیاط کنم. یکسری چیزهایی خودم به تجربهء زندگی بهشون رسیدم. ولی ادیان و این بازیهای مذهبیت و این حرفا یک چیز خیلی گسترده تر و پیچیده تر و پرهزینه تری هست به مراتب که اتفاقا فکر میکنم باید سوال رو برعکس بکنیم و بپرسیم واقعا چرا باید این همه چرندیات و آیین عریض و طویل و پرهزینه رو براحتی باور کنیم بعنوان یگانه راه رستگاری و نجات و این همه هزینه بابتش بپردازیم و عمری خودمون رو درگیر پیچیدگی های بیشمار و حل تناقضات و مشکلات و پاسخگویی در باب اونا بکنیم که دلمون خوش باشه آره حالا حتما درسته و خداشون اون دنیا بابتش بهمون جایزه های بزرگ میده و شکنجمون نمیکنه! بنظر من ادیان واضحا خیلی سطحی و کودکانه هستن و بیش از حد گسترده و پیچیده و پرهزینه و پر از ظواهر و تبلیغات، که من یکی شخصا هیچ دلیل کافی ندارم که بخوام وارد بازی های واضحا مسخرهء اونا بشم!
تو خودت نمونه ای از موجودی هستی که به سمت مذهب کشیده میشه یا موجودی که مذهب پرورش میده! یه سری چیزهایی میگی کم و بیش منطقی و یک مقدمه نسبتا خوب و معقولی، ولی بعدش لابلاش هر چرندی رو میچپونی.
مذهب هم دقیقا همینه، از عقل و منطق و علم تنها برای مقدمه و مفروضات تاحدی که میتونه استفاده میکنه، بعضی وقتا هم لابلا برای استفادهء درونی خودش، و بقیه هیچی! دیگه هرجا نقص و تناقض منطقی باشه بیخیال میشه و درموردش براحتی مغلطه و سفسطه و حتی دروغگویی و فریب میکنه.
الان مثلا از کجا میدونی سایت زندیق بازدید چقدر داره و چقدر افراد ازش استفاده میکنن و تاثیر میگیرن؟ و سوال همیشگی که اگر اینقدر پیش پا افتاده و کم تاثیره پس چرا فیلترش کردن؟ تازه سایتش بنظرم اخیرا از نظر ظاهر و دسته بندی و اینها بروز شده.
بعدم این طرف آرش بیخدا که میگی در سنین نوجوانی و اینها اینا رو نوشته و جمع آوری کرده پس هوش خوبی داشته چون مطالبش هنوزم قابل توجه است و پاسخی برای خیلی هاش تاحالا ابدا ندیدم (مثلا اون مقاله که شخصیت و رفتار خود پیامبر رو با سند و دلیل نقد میکنه و میگه تروریسم از ابتدا در اسلام بوده و خودم پیامبر هم اون رو ایجاد کرده). و اینکه میبینیم انسانهای زیرک و باهوش اکثرا نسبت به مذهب بی اعتقاد میشن و حتی منتقد و مخالف اون. و اینکه این ادیان چقدر سطحی و بی سر و ته و کودکانه هستن که اینقدر راحت میشه اینقدر ایراد از توشون درآورد و اینقدر چالش درست کرد براشون. واقعا چقدر مستحکم و روشن و خورشید حق هستن!!
ضمنا هرکس توی همین جامعه ایران باشه گستردگی و شدت بی اعتقادی رو میبینه و اینکه اعتقاد و پایبندی مردم به مراتب و به سرعت کمتر شده و این روند همچنان هم کم و بیش ادامه داره. کار به جایی رسیده که خیلی ها دیگه علنا ابزار بی اعتقادی و حتی توهین میکنن به بالاترین مقدسات اسلام و ترس زیادی از این کار ندارن. اینا که میگم تقریبا تجربیات روزمره خود من در محیط کار و همکاران و غیره هست و کاملا عینی و واقعی. تاجاییکه خیلی وقتا فکر میکنم کاش آدم هرچی میدید و میشنید بطور خودکار ضبط میشد که بعدا میشد برای هرکس که این مسائل رو انکار میکنه پخش کنی، از رسانه ها و اینترنت پخش کنی، و خلاصه سندی باشه و مشتی بر دهان یاوه گویانی که میگن اینطور نیست و مردم ما هنوز اعتقاد درست و حسابی دارن. نه عزیزم، فقط عدهء بسیار کمی هستن که ایمان قوی دارن و واقعا هرچی مذهب میگه رو قبول دارن.
ضمنا خیلی از همین مواردی که اشاره شد و توسط افراد و منابع منتقد و مخالف ادیان و اسلام و خداشون تولید/نشر شده رو من بارها از زبان همین افراد ولو به شکلهای مختلف شنیدم، که این نشون میده این مطالب در جامعه به گردش درآمده و توسط عدهء زیادی پذیرفته شده و تاثیر خودشون رو کم و بیش گذاشتن. مثلا همین مسئله که پیامبر دختربچه رو به همسری گرفته و چند همسری و غلام و کنیز داشتن پیامبر/امامان رو خیلی از مردم بصورت کنایه داری یا برای توجیه هوس ها و اعمال خودشون بارها دیدم که بهش اشاره کردن. همینطور یکسری مسائل دیگر مثل اینکه اسلام با زور شمشیر به مردم ایران تحمیل شد و ظلم ها و تجاوزهایی که عربها به ایرانیها کردن و غیره. بله همهء اینا رو دیگه امروز همهء مردم از طرق مختلف شنیدن و روی خیلی از اونا هم تاثیر گذاشته. اینقدر که اینها مثل جک های تکراری شده و دیگه نیازی به انتشار اونا نیست (هرچند گاهی بعضی موارد مثلا در نرم افزارهای چت موبایل هم منتشر میشن - مثلا تازگی تصویری که فروش زنان ایرانی در صدر اسلام توسط عربها رو به تصویر کشیده بود در وایبر دیدم).
خلاصه خشتک اسلام تاحالا بقدر کافی پایین کشیده شده!
حالا تو دلت رو خوش کردی به اون عدهء معدود و قلیل که اکثرا هم شواهد و دلایل داره که مخ تعطیل و قاطی و آیکیو پایین و کم سواد هستن و یکسری افراد سانسورچی و جیره خور و مزدور و کلاهبردارها و سوء استفاده چی هایی که منافع و امنیتشون در اینطور چیزهاست، که بله ببینید اینها رو هرکاری بکنی دست از اسلام برنمیدارن و این نشانهء فطرت است و این چرندیات!!
نه عزیزم اون اتفاقا نشانهء فطرت نیست. من میتونم بگم چیزی که در وجود منه و این نیمچه اعتقاد و احتیاط و اصول بنیادین درونی که نسبت به معنویت و خدای واقعی برای خودم دارم خیلی بیشتر میتونه نشانهء فطرت واقعی باشه تا اون چیزهای مسخره در وجود آدمهای مسخره ای که تو نشانهء فطرت میدونی!
نقل قول: مطالب زندیق بسیار سست و بی اساس و در یک کلام یک سری جفنگیاتی است که سرهم بندی شده و طرف چون سن و سالش کم بوده فکر کرده فیل هوا کردهشما همون مقاله خاص که اشاره کردم رو با سند و دلیل روشن و محکم رد کن ببینیم!
نقل قول:فرض کنید که معارف اسلام دارای نقائصی است اما آیا مبانی خداناباوری از استحکام لازم و کافی برخوردار است که دست از آن شسته و به دامن این پناه بیاوریم؟سوال مقداری مبهم و مغلطه آمیز بنظر می آید.
فکر کنم باید براش باید تاپیک جداگانه بزنی که بشه درست روش بحث کرد.
البته من خودم یک خداناباور قطعی نیستم و در این باب بیشتر ندانم گرا هستم و در باب اصول بنیادین و قابل درک معنویت و انسانیت و مشترکات معقول میان ادیان سعی میکنم احتیاط کنم. یکسری چیزهایی خودم به تجربهء زندگی بهشون رسیدم. ولی ادیان و این بازیهای مذهبیت و این حرفا یک چیز خیلی گسترده تر و پیچیده تر و پرهزینه تری هست به مراتب که اتفاقا فکر میکنم باید سوال رو برعکس بکنیم و بپرسیم واقعا چرا باید این همه چرندیات و آیین عریض و طویل و پرهزینه رو براحتی باور کنیم بعنوان یگانه راه رستگاری و نجات و این همه هزینه بابتش بپردازیم و عمری خودمون رو درگیر پیچیدگی های بیشمار و حل تناقضات و مشکلات و پاسخگویی در باب اونا بکنیم که دلمون خوش باشه آره حالا حتما درسته و خداشون اون دنیا بابتش بهمون جایزه های بزرگ میده و شکنجمون نمیکنه! بنظر من ادیان واضحا خیلی سطحی و کودکانه هستن و بیش از حد گسترده و پیچیده و پرهزینه و پر از ظواهر و تبلیغات، که من یکی شخصا هیچ دلیل کافی ندارم که بخوام وارد بازی های واضحا مسخرهء اونا بشم!