08-04-2014, 04:14 PM
kourosh_bikhoda نوشته: داریوش جان شما کجا کار میکنید بگید ما بیایم اونجا کارمند شیم
حقوق پایه یا وزارت کاری الان همه جا مد هست. مهندسم که باشی بهت میگن حقوق پایه. البته طبق قانون وزارت کار حقوق پایه برای کارشناس بالاتره. فکر میکنم حدود 800 هزار باشه الان. ولی چرا باید 1 میلیون و 2 میلیون باشه؟ اون مواردی که مثال زدید همه انگشت شمارند. چیزی که کم باشه گران میشه. به همین خاطره که اکسیژن مجانیه جون کم نیست. بنابر این لینکوس دانِ حرفه ای هم قیمتش بالاست. همه که برنامه نویس نیستند شما هم فقط تخصص و کار خودتونو میبینید؟ ولی یک کارشناس تازه فارغ التحصیل که چیزی بلد نیست و جز غرور و باد در دماغش چیزی نداره، چطور این حقوق ها رو میگیره؟ خود من الان اگه یه جوان بی تجربه بیاد پیشم برای کار بهش میگم حقوق پایه. بیشتر از اون اگه میخوای باید سودآوری داشته باشی تا درسد بهت بدم. الان همه جا همینطوره.
یکی از شرکت های بسیار سودده و پولدار در ایران شرکت های پخش هستند. این پخشی ها هم با احتساب درسد سود حاصل از فروش و اینها دارند به لیسانس ها حداکثر 1 یا 1200 حقوق میدن. تازه برای کارهایی که تخصصی و اعصاب خورد کن هستند مثل مدیریت شبکه توزیع. مطمئن باشید جایی که به شما حقوق میلیونی بده در شرایط امروز ایران، شما رو بیشتر از 6 ماه یک سال نمیخواد.
کافر_مقدس نوشته: دقیقن می خاستم به همین نکته اشاره کنم. این هایی که داریوش گفت درست است، ولی از هر 10000 تن شاید تنها یکی دو تای آن ها اینگونه باشنددوستان جای این بحث در این جستار نیست. اما هر کسی باید بالاخره از یک جایی شروع بکند. چند ماه و هتا یکی دو سال که کار بکنید، کانکشن و رابط پیدا بکنید و راه و روش بیاموزید، واقعا بعید است که بیکار بمانید یا با دستمزد اندک کار بکنید. همانطور که گفتم من خودم ماهها با حقوق ِ 500 هزار تومان تا 800 هزار تومان در ماه نیز کار کردهام اما کم کم در تخصصهایم یک متخصص شدم و رزوومهام را پرمایه و قوی کردم و از همه مهمتر راه و روش پول درآوردن را آموختم. برای شما و خیلیهای دیگر به سختی قابلِ باور است که کسی چون من بتواند در ماه 3 میلیون تومان حقوق بگیرد ولی من تا چند ماهِ پیش با همین حقوق آنهم برای 4 روز کار در هفته کار میکردم، در حالیکه بسیاری از دوستانِ من که از من هم خیلی پرتجربهتر بودند و هم باسوادتر بودند به زور شاید در ماه یک و نیم میگرفتند. داستان از این قرار است که به من از طرفِ یک شرکتِ پیمانکاری پیشنهادِ کار در یک پروژهی چند میلیارد تومانی برای یکی از بانکهای خصوصی داده شد. در روزهای مصاحبه و مذاکره من نهایتا قراردادِ دو ماهه با حقوقِ یک و دویست تومان را امضا کردم، بعد از دو ماه که تقریبا 40 درصد از پروژه تکمیل شده بود، قرار دادِ من تمام شده بود و کارفرما آماده برای امضای قراردادِ جدید. وقتی که حداقل ِ حقوقِ دریافتی مرا برای ادامهی کار شنید، چیزی نمانده بود که چشمانش از حدقه در بیایند: حداقل سه میلیون و نیم در ماه برای چهار روز کار در هفته!
مایه ی تاسف است، ولی من اینجا در پیرامون خود افرادی را می بینم که آماده هستند با حقوق 100 یا 200 هزار تومان هم کار کنند، آن هم 10 ساعت در روز!
چرا؟! با خاطر معضل بیکاری! معضلی که گریبانگیر بسیاری از جوانان کشورمان شده است.
تازه من خودم را جزو قشر متوسط جامعه می دانم، بی تردید در لایه های پایین تر اجتماع اوضاع به مراتب اسفناک تر و دشواری ها بسیار بیشتر است
تقریبا با هم دست به یقه شدیم و من خوب میدانستم که او کجایش میسوزد! اگر مرا اخراج میکرد، تا میآمد کس جدیدی با همان تخصصهای نایاب را بیابد و تا آن شخص از پروژهی بسیار حساس و کارهایی که ما کردهایم سردربیاورد، حداقل سه ماه گذشته بود و از آن طرف هم اگر پروژه را سر وقت تحویل نمیداد، سه برابرِ قرارداد را میبایست به عنوانِ جریمه به بانک میپرداخت! این بود که بعد از دو روز خودش دوباره تماس گرفت و من هم به سه میلیون تومان در ماه رضایت دادم.
اگر چه این خاطره شاید هرگز از یادِ او نرود، اما همهی پولی که او به من داد (نزدیک به 30 میلیون تومان) در مقابلِ پولی که او به جیب زد همچون قطره است در مقابلِ دریا! با اینحال از اینکه توانستم چنین کاری با سرمایهدارِ زالوصفتی که میخواست از تخصص من سوءاستفاده بکند و سرمایه و شکماش را چاقتر بکند، بکنم، در پوستِ خودم نمیگنجیدم! ملتمسانه از من میخواست که به دیگر بچههای گروه چیزی در موردِ دستمزدم نگویم، من هم یک بیلاخ به او نشان دادم و موقع رفتن همه چیز را به دوستان گفتم.
البته او سرمایهدارِ کمتجربهای بود وگرنه همان ابتدا میبایست قراردادِ نه ماهه یا یکساله مینوشت که البته در آنصورت من رضایت نمیدادم!
اما به هر حال موضوع همین است که باید به خودتان تکان بدهید وگرنه همیشه همینیست که هست و جز آه و ناله چیزی وجود نخواهد داشت.
کسشر هم تعاونی؟!