03-13-2014, 09:25 PM
Theodor Herzl نوشته: قاشق زنی چی کار میکردید یعنی؟ من یادم هست یه فامیل داشتیم شهرک اکباتان میرفتیم اونجا ، دیگه میدون جنگ بود یکی رو دیدم یک بشکه نفت از بالکن آتیش زد پرت کرد بیرون ، انگار بمباران هوایی شده بود!یه قابلامه دستمون بود با یه قاشق میرفتیم دم خونشون انقدر میزدیم که میومدن تو قابلامه برامون خوردنی و آجیل میریختن.
یکبار یادمه رادیو اسرائیل خیابان 150 تهرانپارس رو خطرناک ترین خیابان ایران در چهارشنبه سوری اعلام کرد. من رفتم اونجا، واقعن خطرناک بود. یک سال اونجا یه ماشین کلانتری چپ کرده بودند.
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی