01-06-2014, 08:12 PM
Anarchy نوشته: خب شما که درس خواندید به جای حرف های حاشیه ای بگید از چه جنسی هست ، چون احتمالا جنسش خوبه :e405: !! البته پاسخ احتمالی یا این هست که مصلحت خدا بوده یا اینکه هنوز صلاحیت و مراتب وجود ممکنات ، به حدی نرسیده بود که بخوان خلق بشن !!خداوند معدومات را موجود نمیکند . چون موجود کردن عدم محال است . اصلا در مساله خلقت سخن از موجود کردن معدوم نیست بلکه سخن از ایجاد اشیاء است. در کلمه ایجاد دقت بفرمایید. قبل از خلقت عالم خداوند با علم ازلی خود ، نقشه جهان هستی را ترسیم میکند که چه چیزی را میخواهد خلق کند.
ثابت کنید بدون تغییر و هدف مجزا میشه فعل جدیدی رو انجام داد...
به تعبیر بسیار دور و بعید برای مثال عرض کنم که همانگونه که یک نقاش قبل از کشیدن نقاشی خود ، در ذهن خود انچه را که میخواهد بکشد ، ترسیم میکند و سپس به انچه در ذهن ترسیم کرده است عینیت
میبخشد ، خداوند نیز در علم ازلی خود ، به مخلوقات خود علم دارد .
این علم است که منشاء پیدایش عالم میشود . این علم به اشیاء قبل از خلقت در حقیقت همان علم به ماهیت اشیاء است . قبل از اینکه خداوند اراده ایجاد عالم را بکند ، این اشیاء و ماهیاتی که خداوند در علم خود ایجاد میکند ، هیچ گونه تعین و تشخص و شیئیتی ندارند . بعد از ایجاد ماهیت اشیاء در حقیقت اینها متعین و متشخص میشوند و در علم حق تعالی وجود علمی پیدا میکنند . همانگونه که نقاشی نقاش ، ابتدا در ذهن او وجود علمی میابد. میدانید که وجود علمی هم مصالح نمیخواهد و ... .
انگاه خداوند به این ماهیاتی که در علم او موجودند وجود میدهد و انها را ایجاد میکند و وجود خارجی میدهد. حالا همه حرف در اینجاست که این وجودی که خداوند به اشیاء میدهد چیست ؟؟؟؟ ایا از وجود خود به اشیاء میدهد ( که در اینصورت لازمه اش اینست که همه چیز واجب الوجود بشود و واجب الوجود تجزیه بپذیرد و ... ) یا اینکه از وجود دیگری به اشیاء اعطا میکند ( حال انکه وجودی جز وجود واجب الوجود در عالم نیست تا بخواهد به این اشیاء داده شود. )
نکته دقیق مطلب اینجاست که خداوند نه از وجود خود به این ماهیات اعطا میکند و نه وجود دیگری به اینها عطا میکند بلکه از وجود خود در انها تجلی مینماید.
برای درک دقیق مطلب باید دوکلمه تجلی و تجافی را توضیح بدهم . تجافی به اینصورت است که از یک شیء به شیء دیگر چیزی عطا شود به صورتی که ان چیز عطا شده دیگر در نزد عطا کننده نباشد و در حقیقت با اعطای این عطا ، از ان فرد عطا کننده کم شود. مثلا وقتی از اب یک حوض مقداری اب در یک لیوان بریزید ، به همین اندازه از اب حوض کم میشود و این ابی که از حوض برداشته شده دیگر متعلق به حوض نیست نیست . و در اینصورت به همین مقدار نقص در اب حوض حاصل میشود این را میگویند تجافی اب حوض
اما تجلی به اینصورتست که از یک شیء به یک شیء دیگر چیزی عطا شود به صورتی که از خود فرد عطا کنند چیزی کم نشود و فرد عطا کننده هم بهره ای بیابد . این مطلب را با مثالی برای شما قابل فهم میکنم. مثلا عالمی را در نظر بگیرید که مشغول تدریس است و دارد به عده ای علم عطا میکند. این فرد عالم در زمان عطای علم به دیگران ، نه از علم خودش چیزی را جدا میکند و به دیگران میدهد و نه معدومی را موجود میکند. بلکه علم او در بقیه نیز تجلی میکند. سایر افراد این علم را ندارند و از تجلی علم ان عالم ، صاحب این علم میشوند . در حالیکه نه چیزی از علم عالم کم شد و نه معدومی در عالم موجود شد ( چون این علم موجود بود و تنها در دیگران تجلی کرد نه اینکه چیزی که موجود نبود و معدوم بود ، موجود شد) .
خلقت عالم به نحو تجلی است نه به نحو تجافی. چون ذهن ما بیشتر در مادیات و عالم طبیعت سیر میکند و انسی با مفاهیم ملکوتی و ماوراء طبیعت ندارد ،فکر میکند که همه اعطا ها در عالم باید به نحو تجافی باشد . در صورتی که نمیداند اصلا نوعی از اعطا به نام تجلی نیز هست
مطلب را جمع بندی کنم:
خدا عالم را نه از لاشیء افریده ونه از شیء . بلکه در ابتدا در علم خود صور و هیات اشیاء را ایجاد فرموده و بعد به نحو تجلی انها را موجود میکند . نه از وجود ش چیزی کم میشود ( چون در تجلی از وجود اعطا کننده چیز ی کم نمیشود ) نه مابقی اشیاء واجب الوجود میشوند ( چون تجلی عین متجلی نیست بلکه معلول متجلی است ) . نه معدوم را موجود میکند ( چون خود موجود است و ماهیت اشیاء نیز به وجود علمی در علم حق تعالی موجودند و در این ماهیات علمی ، تجلی عینی میشود) و بالاخره تمام فروع و اشکالاتی که در مساله هست ، حل میشود.
[URL="http://hooallahahad.mihanblog.com/post/64"]منبع
[/URL]
نقل قول:اتفاقا میشه پرسید چرا آب خیس و مرطوب هست... این نپرسیدن ها یا خاص افراد ماله کش هست یا افراد شستشوی مغزی شده !!بفرمایید توضیح دهید که چرا آب خیس است؟
به عبارت دیگر رطوبت هر چیزی از آب است، رطوبت آب از کجاست؟
نقل قول:شما ثابت کنید خلقتی رخ داده ، بعد دنبال خالق بگردید نه اینکه با این قیاس مع الفارق در پی مصادره به مطلوب باشید !شما اسم موجودات را هر چه می خواهید بگذارید بالاخره از یک جایی آمده اند.
نقل قول:اینها تخیلات و توهمات شماست...شما از واقعیات صحبت کنید تا مستفیض شویم !