01-04-2014, 12:05 PM
چرا بعضی کودکان از کودکی بدبخت هستند و حتی فرصت درس خواندن و پیشرفت هم ندارند؟
بعد از ظهرها در یک جایی کار میکنم همراه با چند نفر دیگر.
کودکانی از محلات فقیر نشین همیشه در آن اطراف میچرخند که با چند نفر از آنها دوست هستیم و میایند در محل کار ما برای استراحت، گرم شدن، و گاهی با گوشی دیگران بازی میکنند.
این کودکان بجای درس خواندن، بازی کردن، در گرما و امنیت خانه بودن مجبورند صبح تا شب توی خیابان ها در این سردی هوا پرسه بزنند. گاهی هم قویترهایشان به ضعیف تر هایشان زور میگویند و آزارشان میدهند.
یکی دو روز پیش یکیشان به محل کار ما پناه آورده بود و دو نفر دیگر دنبالش بودند که میخواستند جوراب هایی را که میفروخت به زور ازش بگیرند! پسر بیچاره ترسیده بود و از ما اجازه گرفت تا زنگ بزند به پدر و مادرش.
گاهی حسرت، ناراحتی، خشم و نگرانی حال و آینده را در وجود تمامی این کودکان احساس میکنم. نشانه هایش را در می یابم.
از خدا و دینت بپرس و پاسخش را برای من بیاور، که چرا سرنوشت این کودکان از ابتدا اینطور رقم خورده است؟ چرا مثل خیلی کودکان دیگر امکانات و آسودگی و امکان درس خواندن و بازی کردن آزادانه را ندارند؟ و آیا خیلی از اینها همان دزدها، قاچاقچی ها، کلاهبردارها، قاتلان، و معتادان آینده نخواهند بود؟
خدا با اینها چرا اینچنین میکند و در نهایت چه خواهد کرد؟ قصدش چیست؟ چرا این همه تفاوت وجود دارد؟ چرا حتی فرصت درس خواندن را هم از دست میدهند؟ چگونه انتظار میرود آیندهء خوبی داشته باشند؟
بعد از ظهرها در یک جایی کار میکنم همراه با چند نفر دیگر.
کودکانی از محلات فقیر نشین همیشه در آن اطراف میچرخند که با چند نفر از آنها دوست هستیم و میایند در محل کار ما برای استراحت، گرم شدن، و گاهی با گوشی دیگران بازی میکنند.
این کودکان بجای درس خواندن، بازی کردن، در گرما و امنیت خانه بودن مجبورند صبح تا شب توی خیابان ها در این سردی هوا پرسه بزنند. گاهی هم قویترهایشان به ضعیف تر هایشان زور میگویند و آزارشان میدهند.
یکی دو روز پیش یکیشان به محل کار ما پناه آورده بود و دو نفر دیگر دنبالش بودند که میخواستند جوراب هایی را که میفروخت به زور ازش بگیرند! پسر بیچاره ترسیده بود و از ما اجازه گرفت تا زنگ بزند به پدر و مادرش.
گاهی حسرت، ناراحتی، خشم و نگرانی حال و آینده را در وجود تمامی این کودکان احساس میکنم. نشانه هایش را در می یابم.
از خدا و دینت بپرس و پاسخش را برای من بیاور، که چرا سرنوشت این کودکان از ابتدا اینطور رقم خورده است؟ چرا مثل خیلی کودکان دیگر امکانات و آسودگی و امکان درس خواندن و بازی کردن آزادانه را ندارند؟ و آیا خیلی از اینها همان دزدها، قاچاقچی ها، کلاهبردارها، قاتلان، و معتادان آینده نخواهند بود؟
خدا با اینها چرا اینچنین میکند و در نهایت چه خواهد کرد؟ قصدش چیست؟ چرا این همه تفاوت وجود دارد؟ چرا حتی فرصت درس خواندن را هم از دست میدهند؟ چگونه انتظار میرود آیندهء خوبی داشته باشند؟