12-12-2013, 08:07 PM
Rationalist نوشته: منظورتان این است که به طور مستقیم(بدون اندیشیدن زبانی) به مفهوم مورد نظر در ذهن بنگریم؟ این گونه ارتباط مستقیم می شود؟
برای مثال هنگامی که در برابر خود چراغ مطالعه را می بینم؛ از اندیشیدن زبانی و پرداختن به ویژگی های آن بدین شکل خود را رها کرده و به طور مستقیم مفهوم "چراغ مطالعه" را در ذهن دریابم؟
منظورتان از "عرفان" خواندن "خودآگاهی" ، ادراک بی واسطه و بنیادین آن برای ما است؟
من گاهی در مراقبه های خردگرایی خود، بر خودآگاهی متمرکز می شوم، به گونه ای که ادراکات دیگرم محو شوند؛ یا در بسیاری موارد، در حالت خلسه خود را رها از زمان و مکان می یابم؛
آیا منظور شما از "عرفان" نیز، چنین چیزهایی می باشد؟
این تمرین را انجام بدهید: بنشینید و چشمان را ببندید و هرچه به ویر(ذهن)تان می آید را نگاه کنید. آن چیز را تحلیل نکنید. داوری نکنید. فقط به آن نگاه کنید. اینجوری آن اندیشه ناپدید میشود.
مهم است که با دید تحلیلی به آن ننگرید. فقط با نگریستن به آن ، آن را دریابید.
ببینید دید تحلیلی چگونه است؟؟؟ شما اندیشه آلفا می آید سراغتان. شما تجزیه و تحلیل می کنید و از آلفا به بتا می رسید و اگر روند تحلیل و اندیشه را ادامه دهید به تتا میرسید.
ولی اگر با دید مراقبه ای و نگریستن، به آن بنگرید ، مثلا وقتی آلفا سراغتان می آید ، با نگاه کردن به آن آلفا متوقف می شود و به بتا تبدیل نمی شود.
این میشود دید خودآگاهی و عرفانی.
در مورد چراغ مطالعه. شما به چراغ می نگرید . بیگمان اندیشه هایی با دیدن آن سراغتان می آید. آن اندیشه ها را بنگرید. آنقدر اندیشه های برآمده از چراغ مطالعه راببینید که به حضور برسید و دیگر هیچ اندیشه ای نیاید. شما آرام میشوید و ارتباط مستقیم با آبجکت پیدا می کنید.
در پارک که راه میروید به اندیشه هایتان آگاه شوید. دیریازود ویرتان آرام میگیرد. و با چیزها ارتباط مستقیمی خواهید داشت.
امیدوارم توضیحات به کارتان بیاید.