07-10-2011, 09:20 PM
Russell نوشته: درود دوبارهراسل جان من هم ظاهرا نتوانستم سئوالم را به روشنی بیان کنم . حالا اینگونه میگویم امیدوارم روشن شده باشد .
گرامی من امیدوار بودم که توضیح من روشن بوده باشد و این توضیح نهایی اگر پاسخ ندهد احتمالاً با هیچ توضیح بیشتری نمیتوانم مفهوم را منتقل کنم.
مطلب من این بود که اولاً در پرسش مطرح شده فرضهای غیر صحیح و غیر ضروری وجود دارد.سپس پرسش را اینگونه مطرح کردم که "چرا برخی انسانها اخلاقی عمل میکنند؟" که بدنبال آن خود پرسش "اخلاق چیست؟" مطرج میشود که از پرسشهای مهم و اصلی فلسفیست.
من سعی کردم به شما توضیح دهم که میل انسانها به اخلاقی بودن نوعی رفتار فرگشتیست.مانند اینکه چرا دو جنس مخالف با هم سکس دارند(البته پیچیده تر است).این پرسشها با پیشرفت علم روز به روز بیشتر رنگ علمی بخود میگیرند تا فلسفی.علت رفتار اخلاقی انسانها این بوده که باعث افزایش شانس بقایشان میشده و هیچ جامعه انسانی نتوانسته بدون اخلاق دوام بیاورد.
حال اصل مبارزه طلبی شما میپردازیم.استدلال پنهان شما را میسنجیم.
1-اگر خداناباوری درست است خداناباور باید بتواند به سوال "..." پاسخ دهد.
2-شما نتوانستید به پرسش "..." پاسخ دهید.
3- پس،خدا وجود دارد.
حال آنکه بار پاسخ به چنین پرسشی بر دوش خداناباور نیست.
من هم میتوانم برای مثال از شما بپرسم وسط زمین کجاست و بروید متر کنید و اگر نتوانستید متر کنید من درست میگویم.اساساً ارتباطی بین گزاره های این استدلال وجود ندارد.
این استدلال بنوعی همان "خدای حفره هاست".مثلاً فرض کنید که من به سوال شما پاسخ دهم که چون دراکولا از اسب شاخدار خوشش نمیاد انسانها اخلاقی هستند.آیا این گره ای را میگشاید؟این پاسخ از نگر من همان اندازه قانع کننده و مفید است که پاسخ خدا اخلاق را به انسان آموخته قانع کننده است.
من حسین بیخدا منشاء اخلاق را فرگشت میدانم و میل من به خوبی و بدی هم نتیجه فرگشتی است که فعلا بصورت ژنهایی در سلولهای بدن من وجود دارد و البته من میدانم که رفتار اخلاقی موجب پیشرفت جامعه میشود .
خب حالا خوب گفتم . امیدوارم درست آموزشهای شما را بازگو کرده باشم .پس ادامه بدهم
حالا حسین بیخدا در سال 2011 است و براساس تخمینهایی که توسط سایتهای علمی زده میشود حدود 50 سال دیگر خواهد مرد . فعلا از خانم همسایه خوشش آمده و البته خانم همسایه هم بی اشتیاق نیست ! حالا شما راسل جان بفرمایید حسین بیخدا چه کند ؟ با توجه به اینکه حسین بیخدا اساسا فعلا پولی در بساط ندارد و از طرفی فعلا به ازدواج فکر نمیکند و میخواهد جوانی کند ! به نظر شما آیا باید بخاطر جامعه مثلا 50 سال دیگر از لذت چشم بپوشد ؟ که چه بشود ؟ یا فعلا که ژنهایی تمایل قویتر از ژنهای اخلاق عمل میکنند پس تقصیر حسین بیچاره چیست ؟
اما در پایان من هیچگاه نخواستم از بی پاسخی بیخدایان به این پرسش به اثبات خدا برسم که شما برهان مرا مناقشه انگیز میدانید ! من فقط گفتم پاسخ این پرسش در جهان بینی مادی چیست ؟ همین !