11-09-2013, 08:21 PM
kourosh_bikhoda نوشته: بیجاست. بشر یا یک موجود اجتماعی ست یا نیست. اگر اجتماعی است دیریست که اجتماعی شده است. یعنی خیلی وقته اجتماعی شده! بنابر این خود میل به آزادی و تملک و آز و حرص و طمع هم میوه ی فرگشت است و در جوار اجتماعی بودن بشر رشد پیدا کرده.
اینها رویهم چیزی بیشتر از سفستهیِ فرگشت نیستند. در فرگشت ما میل به کشتن یا دستدرازی (تجاوز) را هم داریم, پس اینها پذیرفتنیاند؟
زابهایِ آز و آزمندی هم در کنار فروزههایِ آزادیخواهی و گرایش به دادگری فرگشتهاند و در همبود درست یا جاهایی که نیازهای
نخستینی شما برآورده میشود, مانند همین اروپا و آلمان, میبینیم بیشتر مردم اشان در همسنجی با کشورهای سرمایهداری آزِ بسیار
کمتری دارند و یک زندگی آسوده و خوش را به کوشش بیخود برای دزدی و "زرنگی" و کلاهبرداری و پول روی پول گذاشتن, برمیگزینند.
kourosh_bikhoda نوشته: مگه من از این دفاع میکنم که براش گواه بیارم؟
حالتون خوبه؟
حال شما ولی انگار خوب نیست, نخست میگویید آزادی در سرشت هومنی است, سپس که از شما میخواهند نشان دهید چرا
پس نئاندرتالها بجای گرز و جنگ و درّیدن همدیگر دنبال آزادی و حقوق بشر نبودند (اگر این اندازه اینها در سرشت هومنی است) میگویید به من چه!؟
پس همین فروزههایِ آزادیخواهی و ... نیز بسیار بیشتر از آنکه برآمدهیِ ژن باشند, برآمدهیِ
فرهنگ و زیستبوم هم هستند و با کاهش آز و افزایش بهزیستی و آسودگی همگان, زیانی به کسی زده نمیشود.
پارسیگر
.Unexpected places give you unexpected returns