11-09-2013, 07:06 PM
مزدك بامداد نوشته: اینهم بیجاست، سرشت کهن هومنی[1] همان جانوری چند میلیارد ساله استبیجاست. بشر یا یک موجود اجتماعی ست یا نیست. اگر اجتماعی است دیریست که اجتماعی شده است. یعنی خیلی وقته اجتماعی شده! بنابر این خود میل به آزادی و تملک و آز و حرص و طمع هم میوه ی فرگشت است و در جوار اجتماعی بودن بشر رشد پیدا کرده.
و فرایافت[2] نوین آزادی و برابری و برادری و حقوق بشر و دادگری[3] همبودین[4] ...
دیری نیست که پدید امده و با ان "آزادی" که جانور گونه بوده، که من آزادم
که هر جا بخواهم برینم و هرچه خواستم بکنم، یکی نیست.
[COLOR="royalblue"]
چو بخت عرب بر عجم چیره گشت --- هـمـه روز ایـرانیـان تـیـره گـشـت
جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
[/COLOR]جهـان را دگـرگونه شـد رسم و راه --- تـو گـویـی نتـابـد دگـر مـهر و مـاه
ز مـی نشئه و نغمه از چـنگ رفـت --- ز گل عطر و معنی ز فرهنگ رفت
ادب خــوار شــد، هـنـر شـد وبــال --- بـه بستـنـد انـدیشـه را پـر و بــال
«توصیف فردوسی بزرگ از تازش اسلام به ایران»
خردگرایی و ایمان ستیزی