10-20-2013, 07:53 PM
r.daramroei نوشته: سخن شما سخنی تماما شخصی ، و موضوع تاپیک تماما فلسفی است.به نظر می رسد برای فرار از پوچ شدن مدعای اولیه مبنی بر عدم وجود فرد در مواجهه با برهانی کاملا عقلی این ادعا را به میان انداخته اید، اینکه ابتدا به فهم کلی و مشترک از هستی برسیم کجایش شخصی است؟ از این فلسفی تر هم مگر ممکن است؟
نقل قول:شما ب هر ترتیب ممکن از ورود ب بحث خودداری میکنید و حتی نقطه ی تقابل خود را نیز مشخص نمیکنید . زیرا یک دیندار هستید .. و ایشان را عمریست در همین هیئت میبینیم.تقابل از این روشنتر؟ اینکه مدعی هستید فردی در هستی وجود ندارد و من با برهان عقلی نشان دادم که جز فرد قابلیت وجود ندارد نقطه مقابل نیست؟
این موضوع چه ربطی به دیندار بودن یا نبودن من دارد؟
نقل قول:صدالبته ک از آغاز این بحث معلوم بود ک چه رویه ای طی خاهد شد اما دلایل من برای ادامه ی بحث برای خودم جالب است. آخرین سخنم با شما اینست ک تا زمانی ک نقطه ی تقابل سخن خود با سخن مرا مشخص نکنید این بحث گامی پیش نخاهد رفت.اگر تقابلی نمی بینید مطمئن باشید که مدعا و منظور خود را نرسانده اید یکبار اشاره کردم اگر کسی فهمیده که شما چه می گویید با زبانی ساده به من هم بفهماند.
نقل قول: اما خدمت مخاطب عام عرض کنم: نگاه دینی ب دنیا و هستی همینقدر گنگ و غیرقابل تشخیص است و با این حساب دینداران هرگز جز از فتاوی خیش را ملاک تصمیم گیری در امور و معیار صدور حکم قرار نمیدهند. سؤال اینست ک اگر من بعنوان یک بیخدا ب همان چیزی میرسم ک دیندار عملا انجام میدهد (و در ظاهر منکر آن میشود زیرا دودمان الله بباد میرود) فرق ماچیست. گذشته از انتساب ب الله و انتساب ب خیش ک فصل من و دیندار است، تفاوتی در هیچیک از بنیادهای ما وجود ندارد. البته این ک در انتخاب راه زندگی هرکدام ب چه راهی میرویم این خارج از بحث است. بحث اصلی در تفاوتهای بنیادین است. اینجا نیز دیدید ک یک دیندار اگرچه با چشم بسته و بی آن ک بداند چه میگوید اما ب هر تقدیر تمام سخنان مرا تکرار کرد.. بنابراین سخن آخر من در تاپیک "رابطه" اینجا نیز تکرار میشود ک : انسانها فارغ از آن ک چه برچسبی ب خود میزنند و ب کدام خانواده میچسبند همه سر و ته یک کرباسند و نمیتوان اپسیلونی تفاوت در بنیادهای ایشان پیدا کرد. آیا این حقیقت در امور روزمره ب کار نمی آید؟مطمئنم مخاطب عام که جای خود دارد مخاطب خاص هم چیزی از حرفهای شما دستگیرش نشده است.
نقل قول:خطاب ب علمای دین میگویم ک هر آن دلیل عقلی ک برای پشتیبانی از احکام دین بتراشید دقیقا ابزاری در دست یک بیخدا خاهد بود و میتواند از آن برای اثبات حقانیت خیش مدد جوید. بنابراین دیری نخاهد پایید ک دیوار پوشالینی ک میان خود و واقعیت کشیده اید بدست عقول جامعه فروریزدیکی دو مورد مثال بزنید شاید از راه مثال درک و فهمی حاصل شود.