10-16-2013, 06:21 PM
kourosh_bikhoda نوشته: یا به درجه ای از اندیشه رسیدید که بیخیال ماجراهای جدی و واقعی هستید و سعی میکنید خوش بگذرونید.
حالا قسمت اولش که نمیتونم تایید کنم. ولی واقعا بیخیال زندگی شدم.. باور کنید در زندگی ریسک هایی میکنم که رستم هم جرات این رفتار ها رو نداشت..
خوشبختانه با متاسفانه کسی رو ندارم که منتظر من باشه و یا دلواپسم..
آینده ام هم برام هیچ اهمیتی نداره :-)
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!