10-06-2013, 07:25 AM
مزدك بامداد نوشته: من یک پرسش دارم که شما پس از شنیدن این داستان بدان پاسخ دهید:
داستان:
دختری در آیین خاک سپاری مادرش، مرد خوش تیپ ولی
ناآشنایی را می بیند و دلباخته[1] اش میگردد. ولی پس از آیین،
آن مرد ناپدید شده و دیگراین دختر او را پیدا نمیکند. چند
روز پس از آن، این دختر ، خواهر خودش را میکشد.
پرسش : چرا؟
خب مگه پوآرو نبوده؟ :-)
سوال جوری نوشته شده که در نگاه اول میگن خب خواهرش رو کشته تا دوباره اون مرد رو ببینه
شاید خواهرش دوست دختر اون مرده بوده
شاید خواهرش در مرگ مادرش نقش داشته
شاید اصلا کشتن خواهرش عمدی نبوده
شاید اصلا این ذختره خواهرش رو نکشته!
شاید مرد عاشق خواهرش بوده
شاید یه کاری کرده و خواهرش فهمیده و از ترسش خواهرش رو کشته. مثلا خود دختره در مرگ مادرش نقش داشته!
این آخری رو بیشتر میپسندم :-)
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!