09-08-2013, 04:58 PM
آلیس نوشته: مزدک ارجمند، تا جاییکه من میدانم "اژدهاگان" واژهی درست و درخوری نیست، نمونهوار چندینههای زیر را ببینید:
جانور ==> جانور+ان
دانــا ==> دانــا+ی+ان
در چندینهی دومی صامت /ی/ به نشانهی جمع افزوده شده است، برای اینکه دو مصوت در کنار هم خوانشپذیر نیستند و
چندینهی "دانــا" به ریخت "دانــاآن" نادرست است، از همین رو صامت میانجی را برای این واژگان، که در این نمونه واج /ی/
نمایندهی آن بود میاوریم. ولی صامت میانجی /گ/ که شما آن را بکار بردید برای واژگان مختوم به /ه/ بکار میرود، مانند خوانندگان،
شنوندگان، زندگان، تشنگان و ... از این رو چون اژدها به مصوت /آ/ در آمده است واژهی اژدهاگان چندینهی سزاوار و درستی
برای اژدهـآ نمیباشد.
هماگونه که پیشتر نوشتم، گزینه ی نخست اژدهایان بود، چرا که از "ی" پنهان در اژدها(ی) سود جستیم، دانا هم در بیخ همان دانای است که در پهلوی داناک بوده که کم کم "ک" بسوی "ی" ساییده شد و سپس خود "ی" هم افتاد .پس این "ی" بیخود در چندیده نیامده و از بیرون هم نیامده است.
[ATTACH=CONFIG]2356[/ATTACH]
همین گونه از آژیداهاگ، اژدها پدید آمد. ( نام ضحاک هم از همین اژدهاک گرفته شده.
[ATTACH=CONFIG]2357[/ATTACH])
ابر کتف ضحاک جادو دو مار
برست و برآورد ز ایران دمار
سر بابت از مغز پرداختند
مر آن اژدها را خورش ساختند.
Ferdowsi
پس ما اگر داناگان هم بگوییم درست است ولی به ریخت کهن.
خرد، زنـده ی جــاودانی شنـــاس
خرد، مايــه ی زنــدگانی شنـــاس
چنان دان، هر آنكـس كه دارد خرد
بــه دانــش روان را هــمی پــرورد