07-18-2013, 07:40 PM
Alice نوشته: کژفرنود ملاصدرا در پیش انگاشت او بود، در اینجا یادکرد چند نکته ی دانشیک بایسته است. مغز ما یک چینش
از سیناپسها و نورون هاییست که یک پدیده و فنومن ویری را پدید میاورد؛ «من» در مغز یک آبجکت فیزیکی
نیست که جانشینی یاخته های مغزی به چم دگرش آن باشد، به زبان ساده تر جانشینی هر یاخته در درازنای
زمان، شیوه ی چیدمان و "خودآگاهی" کلان مغزی را برهم نمی زند! پس نگارندهی برهان گمان می کرد که "من"
یک آبجکت فیزیکیست که لابد جایی لابلای مغز نهفته است و با جابجایی آن یاختهی ویژه، "من" هم باید دگریسته
شود؛ ناآگاه از اینکه اینها همگی پدیده های "چیدمانی" مغز هستند که با همکاری میلیون ها نورون یک پدیدهی کلان
را میسازند. برای نمونه یک چینش ویژه در مغز شما یادمان (حافظه) را پدید میاورد که شاید در یک کوبش این چینش
دگریسته شود و یادمان شما فروبریزد!
این فرنودها دیر زمانیست که ناکارآمد شده اند و شوربختانه هنوز در دانشگاه های ما از سر و کلهی آنها آویزان میشوند و
این عقاید پارینه سنگی را به مغز دانشجویان چکش میکنند.
احساس میکنم زبان شما مثل هخامنشان است :-) واقعا دوست دارم اینجوری صحبت کنم. سخته؟
واسه هرکلمه ای، یک برابر پارسی وجود داره.. از بس پارسی شده ، من تمرکزم برای درک این جملات بهم میریزه و بیشتر سعی میکنم بتونم بخونم :-))
فرودگاه ها بوسه های بیشتری از سالن عروسی به خود دیده اند و
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!
دیوارهای بیمارستان بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!