05-01-2013, 08:18 AM
نقل قول:شما که میگویی 30% به اسلام و 40% بودیسم باورداریببین باز خودتی که داری جعل میکنی.
من کجا همچین حرفی زدم؟ سندش رو میاری؟
فکر میکنی عقل کلی؟
نه عزیزم من به هیچ مذهبی بصورت کلیشه ای و دربست اعتقاد ندارم.
بلکه تفسیر و امکانهایی که من از واقعیت این همه جنگ هفتاد و دو ملت برداشت میکنم برخلاف نظر اکثریت است.
مثلا من اعتقاد ندارم که اعتقاد به نظام زندگیهای چندگانه در اسلام غیرممکنه. خوبه بدونید در اسلام هم مکاتبی (آخوندها بهشون میگن فرقه و شاید فرقه های منحرف) هست که به نظام زندگیهای چندگانه اعتقاد دارن. حالا صریحا اسم نمیبرم که جلب توجه نکرده باشم و براشون دردسری درست نکرده باشم.
درمورد بودیسم هم خب مگه چه مشکلی داره که اون رو هم قبول داشته باشم؟ البته اونم با تفسیر و منابع و کلیت و اساس گرایی ای که خودم صحیح میبینم. نه مثلا اون چیزی که الان تودهء بودایی ها اعتقاد دارن.
خود مسلمانها میگن ما مسیحیت و یهودیت و حتی زرتشتی رو قبول داریم. چه مشکلی داره؟ دلیل میشه شما بگی مسلمانها 70% اسلام باور دارن و 30% به اون چیزای دیگه؟ اصلا یعنی چی؟
از نظر من همهء این مذاهب در نهایت و اساس یک منشاء و منظور و هدف مشترک داشتن. و اختلافات اکثرا در سطح و جزییات و موارد فرعی هست و مواردی که میشه درشون شک کرد، نه موارد بی تردید و بنیادین.
حتی اینکه بگی بودا به خدا معتقد نبوده رو من قبول ندارم. و جالب اینه این حرف من تنها نیست و یکی از شخصیت های معروف که کلی پیرو داره، یعنی استاد چینگ های، به صراحت میگه که بودا هم خدا رو قبول داشته و بهش اشارهء ضمنی هم کرده (چیزی که همه چیز از اون میاد).
پس اینطور نیست که فکر کنیم اینکه واقعا دینها چی هستن و از کجا اومدن یک چیز بقدر کافی روشن و ثابت شده و مورد اجماعی هست.
تقریبا در هیچ چیزی این روشنی و قطعیت وجود نداره.
من اگر به بودا هم باور دارم، بخاطر اینکه تفسیر من و بینش و ظرفیتی که دارم و میبینم، تضادی با باور همزمان به اینکه هردوی اسلام و بودا (نه بودیسم که بعد بیاید بگید بودیسم تعریفش اینه و اونه) یک منشاء یکسان داشتن و در اساس و بنیادها متضاد نیستن، نداره.
اینطور نیست که بگم 30% از این و 40% از اون.
بلکه من یک برداشت کلی و تحلیل از موارد اساسی از همهء اینها دارم که بین همه مشترک است.
اون اساس و بنیادین های حداقلی و تحلیل کلی یکی بیشتر نیست و بین اسلام و بودا و مسیح و ابراهیم و خیلی های دیگه مشترکه.
من اصلا با جزییات دینها و مسائل و شاخ و برگ های بیشترشون زیاد کاری ندارم. نه میگم کدوم درسته و نه کدوم غلط. من دنبال اون موارد بنیادین بودم چون بنظرم فقط روی اونا میشه تاحد زیادی اشتراک و معنای قابل درک دید و تضادها و تناقضهاشون رو حل کرد.