04-12-2013, 11:11 AM
. ^ far+hud::Farhud || فرهود: فرهوده; هوده=حق; حقیقت Ϣiki-En truthh
اینجا هوده بن کارواژه ی فرهوده است؟
+
. ^ Sohidan || سهیدن: حس کردن MacKenzie to sense
و اینجا سهیدن در این قسم از صحبتتون:
همهیِ پیشههایِ خوب و آسان زنان ٥٠-٥٠ چند سدهای میشود سهیم[SUP][4][/SUP] شدهاند,
اینجا معنای سَهیم (سَهم داشتن از چیزی)هم داره و البته سَهیم بیشتر معنا داره
وقتی اعراب گذاری نشده باشه از کجا بپنداریم سُهیم هست؟
اینجا هوده بن کارواژه ی فرهوده است؟
+
. ^ Sohidan || سهیدن: حس کردن MacKenzie to sense
و اینجا سهیدن در این قسم از صحبتتون:
همهیِ پیشههایِ خوب و آسان زنان ٥٠-٥٠ چند سدهای میشود سهیم[SUP][4][/SUP] شدهاند,
اینجا معنای سَهیم (سَهم داشتن از چیزی)هم داره و البته سَهیم بیشتر معنا داره
وقتی اعراب گذاری نشده باشه از کجا بپنداریم سُهیم هست؟