03-24-2013, 09:27 PM
دیگه اینطوریه دیگه
ولی من شخصا با این وجود فکر میکنم لزوما این تناقضات دلیل بی تردیدی نمیشه برای اینکه همه چیز از اساس دروغ باشه.
خودتون میدونید که هیچ مذهبی هم نیستم و از خدا و جهنم مذهبیون هم نمیترسم (اصولا چنان خدا و جهنمی بخاطر تضادش با عقل و وجدان برام قابل باور منطقی نیست) و خدا باشه و نباشه اعتقاد داشته باشم یا نداشته باشم ابدیتی باشه یا نباشه دیگه آنچنان فرقی برام نداره. یکیش هم بخاطر همین بدبختیهایی که کشیدم و بخاطر همین مزخرف بودن دنیا و اینکه پر از این همه تناقض و دروغ و زورگویی و انواع نادانی و حماقت است و آدمها اینقدر مضحک و مبتذل هستن و بخش بزرگی از تاریخ و اعتقاداتشون.
ولی با وجود تمام اینها بازم جایی برای امکان داشتن بودن این مسائل ماورایی میبینم. و بارقهء امیدی. اینکه واقعا یه خدای خوب و منطقی درکار باشه، و اگر هر اشکالی که هست از او نباشه. شاید نتونم ثابت کنم و مثال بزنم و بگم چطوری، ولی میدونم این دلیل نمیشه که بگم نمیشه!
وقتی میبینم تمام اینا حداقل یه حاصلی ممکنه داشته بوده باشه، و اون اینکه من قویتر و پخته تر شدم و رشد کردم و فرق بدی و خوبی رو فهمیدم و آگاهانه سعی کردم خوب باشم.
پس نمیشه گفت لزوما هیچی به هیچی.
نسبت به گذشته خودم رو خیلی کاملتر و خوشبخت تر میبینم.
و شاید این روند رشد همینطور ادامه پیدا کنه و آخرش به همون چیزی که امیدوارم وجود داشته باشه و درست باشه برسم. و شما هم برسید انشاا...
ولی من شخصا با این وجود فکر میکنم لزوما این تناقضات دلیل بی تردیدی نمیشه برای اینکه همه چیز از اساس دروغ باشه.
خودتون میدونید که هیچ مذهبی هم نیستم و از خدا و جهنم مذهبیون هم نمیترسم (اصولا چنان خدا و جهنمی بخاطر تضادش با عقل و وجدان برام قابل باور منطقی نیست) و خدا باشه و نباشه اعتقاد داشته باشم یا نداشته باشم ابدیتی باشه یا نباشه دیگه آنچنان فرقی برام نداره. یکیش هم بخاطر همین بدبختیهایی که کشیدم و بخاطر همین مزخرف بودن دنیا و اینکه پر از این همه تناقض و دروغ و زورگویی و انواع نادانی و حماقت است و آدمها اینقدر مضحک و مبتذل هستن و بخش بزرگی از تاریخ و اعتقاداتشون.
ولی با وجود تمام اینها بازم جایی برای امکان داشتن بودن این مسائل ماورایی میبینم. و بارقهء امیدی. اینکه واقعا یه خدای خوب و منطقی درکار باشه، و اگر هر اشکالی که هست از او نباشه. شاید نتونم ثابت کنم و مثال بزنم و بگم چطوری، ولی میدونم این دلیل نمیشه که بگم نمیشه!
وقتی میبینم تمام اینا حداقل یه حاصلی ممکنه داشته بوده باشه، و اون اینکه من قویتر و پخته تر شدم و رشد کردم و فرق بدی و خوبی رو فهمیدم و آگاهانه سعی کردم خوب باشم.
پس نمیشه گفت لزوما هیچی به هیچی.
نسبت به گذشته خودم رو خیلی کاملتر و خوشبخت تر میبینم.
و شاید این روند رشد همینطور ادامه پیدا کنه و آخرش به همون چیزی که امیدوارم وجود داشته باشه و درست باشه برسم. و شما هم برسید انشاا...