03-14-2013, 11:48 PM
Mehrbod نوشته: care to elaborate?چون خودشیفتگی مساوی دوست داشتن خود نیست مسئله پیچیده میشه.
من تنها گرفتم که «خودشیفتگی» ات با «سودگرایی ات» آب اشان در یک جوی نمیرود آندد جان, ولی اگر اینچنین بود باید مایهیِ نگرانی باشد,
زیرا به نگر [فرنودین] من زابهایِ خودین نیاز به پشتوانه ندارند, یعنی برای خودباورش نباید خودباوری امان به برداشت ما از خودمان و برداشت دیگران
از ما وابسته باشد; همین فرایند را برای خودشیفتگی نیز درست میانگارم, اگر خودشیفتگی من نیازمند پدافند از خویش باشد, آنگاه نگران خواهم بود.
کسی که خودش رو دوست داره با اندیشهبرتری لزوما این حسش تقویت نمیشه(یا تاثیرش زیاد نیست) و بعکس ضعف به به طور عادی تاثیرات گسترده ای نداره روش.یعنی شخص میتونه بپذیره که برتری ها و ضعف هایی داره ولی این دو رو دلیل اصلی دوست داشتن خودش نمیبینه:) (حداقل از دید من)
در مقابل یک خودشیفته ضعف های خودش رو ناچیز و و برتری خودش رو زیاد میبینه بنابراین هرچیزی که با پیشفرض خودشیفته در مورد مفهوم ضعف و برتری هماهنگی نداشته باشه معمولا دو سرنوشت بیشتر نداره یک خودشیفتگی رو به کل ویران میکنه( که نادره)یا اینکه در مقابل خودشیفتگی تعظیم میکنه و چنین جنگی رو اصلا شروع نمیکنه:))
To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
Tacitus-