12-20-2012, 02:06 AM
Archive: goftegu.com - پاسخ به جفنگیات سایت قرآنولوژی - #22
***
Mazdak Bamdad
11-24-2008
پیک 190
kamran333 نوشته:
درخـتـان -
گـیـاهـان - مـیـوه هـا
(رعد
14)
[b]«و در زمین
مزرعه های کوچک ناهمگون در جوار همدیگر وجود دارد، در حالی که در آنها
باغهای انگور، کشت و درخت های خرما از نوع صنو و غـیر صنو وجود دارد،
که همه با یک آب آبیاری میشوند ولی از نظر غذائی آنها را بر یکدیگر
برتری میدهیم! دراین موارد برایکسانیکه فکر میکنند نشانه هائی وجود
دارد».[/b]
نکات آیه: 1ــ مزرعه های کوچک کنار هم ناهمگون
هستند.2ــــ صفات و خصوصیات میان درختان به صِنو و
غیر صِـنـو بودن آنها بستگی دارد. 3ـــ در موارد مزبور نشانه هائی وجود
دارد.
[font=arial]1ـــ مزرعه های کوچک کنار هم ناهمگون
هستند:
http://www.quranology.com/t-ketab/derakh...oochek.gif
[font=arial]در زمان محمد انسان می
دانست که خاکهای زمین با هم فرق میکنند، ولی اینکه خاک دو مزرعه کوچک
چسـبیده به هم نیز دقـیـقـاً یکی نیستند، از عـلـم امـروزی بشر است که
با امکانات پیچیده علمی امروزی آنرا بدست آورده
است.
[b][font=arial]2ــ صفات و خصوصیات میان درختان به صنو و غیر صنو بودن آنها
بستگی دارد:
http://www.quranology.com/t-ketab/derakh...-farsi.jpgدرختی
که از درخت دیگر روئیده باشد صِـنـْـونامیده می شود و درختی که از بذر
روئیده باشد غیر صنو نامیده می
شود.
آیه صفات و خصوصیات درختان را به صنو و غیر صنو بودن آنها مربوط
می داند. واقعیت هـم همین است. درخت صِنو (یعنی درختیکه از درخت دیگری
روئیده باشد) تمامی صفات و خصوصیات وراثتی درخت مادر خود را دربـردارد. یعنی از نظر رنگ، طـعـم،
مـزه و غــیـره دقـیـقـاً
مانـنـد درخـت مـادر است. ولی درخـتی که از بذر روئیده باشد، صفات و
خصوصیات آن ترکیبی است از صفات و خصوصیات درخت مادر بعلاوه صـفـات و
خصوصیات درخت پدر (که به درخت مادر تـلـقـیح شده
است).
3ـــ در موارد مزبور نشانه هائی وجود
دارد:
(منظور از وجود "نشانه ها"، وجود هـدایت خداوندی است). آیه این موضوع را مطرح
می کند که در صورت نبودن هدایت پشت پدیده ها اگر بنا می بود چیزی
بروید، در یک خاک و از یک آب منطقاً می بایست فقط یک نوع گیاه
می رویید، نه اینکه مثلاً
درخت خرما در انواع خاکها بروید.
چنانکه می دانیم در موجودات زنده از جمله
گیاهان عنصری وجود دارد که گیاه را هدایت می کند. این عنصر که ژن
نامیده می شود اطلاعاتی از ویژگیهای پدیدهخود را با خود دارد که بنابر
آن اطلاعات، پدیده خود را هدایت می
کند.
[/quote]
(رعد 4)
وَ فى الاَرْضِ قِطعٌ مُّتَجَوِرَتٌ وَ
جَنَّتٌ مِّنْ أَعْنَبٍ وَ زَرْعٌ وَ نخِیلٌ صِنْوَانٌ وَ غَیرُ صِنْوَانٍ
یُسقَى بِمَاءٍ وَحِدٍ وَ نُفَضلُ بَعْضهَا عَلى بَعْضٍ فى الاُكلِ إِنَّ فى
ذَلِك لاَیَتٍ لِّقَوْمٍ یَعْقِلُونَ(4)
[b]
بازگردان درست از تفسیر
المیزان:
در زمین ، قطعه هاى پهلوى هم هست و با باغهائى از انگور و
كشت و نخل ، از یك بن و غیر یك بن ، كه از یك آب سیراب مى شوند، و ما میوه
هاى بعضى از آنها را بر بعضى دیگر مزیت داده ایم ، كه در اینها براى گروهى كه
تعقل كنند عبرتهاست (4)
در اینجا هیچ اعجاز علمی نیست، زیرا قران چیزی را كه
برای
همگان آشكار بوده، نشانه ی توان خداوندی آورده است.
بدیگر زبان،
برای همگان روشن بوده كه یك باغ میتواند میوه
ها و فراورده های بهتری
داشته از باغ كناری ان داشته باشد
كه به چیزهایی مانند كود و اینكه در آن
زمین، در سال پیش
چه كاسته باشند و اینكه در جایی پوشیده تر از آسیب ها
باشد
یا اینكه درخت های اصیل تری داشته باشد بستگی دارد و سفسته ی
این
آیه این است كه انگیزه ی این گونه دیگرگونگی در خاك و فراورده ها
و جز آن
را كه برای برخی روشن نبوده، به توان های الله ! نسبت
داده است ، و گرنه
امروزه میدانیم كه انگیزه ی آن بدرستی چیست.
بیشرمی شارلاتان های سایت
قران شناسی هم در این است كه خودشان
هم انگیزه ی دانشیك چنین رفتارهای
گیاهی را كه اكنون بدست آمده،
مانند ژن و غیره، باز از آیات الهی ! شمرده
اند، در حالیكه در جای
دیگر، آموزه های ژنتیك و فراگشتی داروینی را پذیرا
نیستند !!
كوتاه سخن، ژن ها و دیگرگونی خاك ها و فراورده ها ، هیچ
پیوندی
با الله و قدرت او ندارد و دارای توضیح سراسر دانشیك است كه
در
آن فاكتور " الله" جایی ندارد. یعنی برای توضیح این پدیده ها
نیازیبه الله نمی باشد! •
***
kamran333
11-27-2008
پیک 191
[font=Arial]باغ در
بلندی
(بقره 265
)
« و نمونه کسانیکه دارائی خود را در
جستجوی خوشنودی خدا و استواری (ایمان) خود انفاق می کنند، مانند باغ پر درخت
واقع در بلندی (بالاتر از تل) می مانند که اگر بارش سنگین به آن ببارد ثمر خود را دوچندان می دهد و اگر
بارش سنگین به آن نبارد با بارشِ کمِ نیز ثمر خود را می دهد. و خدا به خوبی و
بدی همه آنچه انجام میدهید نگاه می کند و آنرا می شناسد (265)».
(«بِصارَة»بمعنی: نگاه کردن به خوبی یا بدی و درستی یا
غلطی و زشتی یا زیبائی چیز مشخصی است. و«بَصیر»: کسیاست که
به خوبی یا بدی، زشتی یا زیبائی، درستی یا نادرستی چیزی نگاه می کند و اندازه
خوب و بدی آن را می شناسد. و منظور از بصیر بودن خداوند پس از این مثال اینست
که همانگونه که خداوند به موقعیت خوب و بد یک باغ نگاه می کند و آن را می
شناسد همانگونه نیز به موقعیت خوب و بد کارهای ما نگاه می کند و
آنرا می شناسد).
نکته مورد نظر ما در
آیه اینست که
آیه می گوید باغی که در ربوة قرار داشته باشد با
بارش سنگین دوچندان ثمر می دهد و اگر بارش سنگین به آن نبارد با بارشِ کمِ
نیز ثمر خود را می دهد. ربوة به زمین مسطحی که در ارتفاع بالاتر از
ارتفاع تل قرار
داشته باشد گفته می شود.
پژوهشهای علمی نشان می دهد که بهترین محیط برای رشد و باردهی درختان میوه و
درختان ثمر دهنده محیطی است که در ارتفاع میان 300 تا 600 متر از سطح دریا
قرار دارد. و این همان بلندی و ارتفاعی است که در زبان عربی رَبوَة نامیده می
شود و آیه از آن صحبت می کند. محیط کِشتی که در چنین ارتفاعهائی قرار دارد
این ویژگیها را دارد: وزش باد و نسیم و تجدید هوا، مرطوب بودن جو، در معرض
تابش خورشید قرار داشتن، لطیف بودن جو، فراوانی آب، انبار نمودن آب به
اندازه لازم، بارانهای سنگین آفتهای آن و آنچه رشد گیاهان مختل می کند را می
شوید (چون آب از بلندی به زمینهای پست حرکت می کند و
در آن ارتفاعات نمی ماند)، امکان نفوذ ریشه های درختان به اعماق که بنوبه خود
ریشک های زیادتری را می رویانند و مواد غذائی بیشتری را می مکند و بنوبه خود ثمر درخت را زیاتر می شود، و مقاومت درخت در برابر بادها و
وزشهای تند نیز بیشتر می شود.
به این ترتیب باغی که در
ربوة (در ارتفاع میان 300 تا 600 متر بالای سطح دریا) قرار دارد، با بارش
سنگین ثمر خود را دوچندان می دهد، و اگر بارش سنگین به آن نبارد با بارشکم
نیز به دلیل وجود ویژگیهای
نامبرده در آن محیطها باز هم درخت ثمر خود را می دهد.
***
Mazdak Bamdad
11-30-2008
پیک 192
اینجا هم هیچ اعجاز علمی ! ندارد و عرب هم میدیده
است
كه یك درخت، چه باباران فراوان و چه با ران كم ، میوه
میاورد و
تنها ترفند محمد این بوده كه علت آنرا به الله
بسته در حالیكه امروزه
میدانیم كه ریشه ی برخی درختان
دراز است و به آبهای زیرزمینی میرسد و به
الله كاری
ندارد و این واقعیت هم در قران نیامده است، بلكه شیاد
سایت
قران شناسی آنرا به قران چسبانیده است! !! •
***
kamran333
11-30-2008
پیک 193
مـاده سـبـز
گـیـاهی
(انعام 99
)
[b]«و
این اوست که از ابر باران میفرستد، با آن جوانه های انواع رستنیها را در
میآوریم، و از جوانه ماده سبز را درمی آوریم، که با آن ماده سبز دانه های
خوشه ای درست میکنیم، و از تاره های نـخل پَـنگهای خـوردنی درست می کنیم، و
باغهایانگور و زیتون و انار که ترکیبات مشترک زیادی دارند ولی همانند نمائی
نمی کنند را درست می کنیم».
نکات آیه:
1ـــ همه گیاهان ماده سبز درست می کنند که آن بنوبه خود دانه و ثمر
درست می کـند:
در
سلول گیاهی کیسه های غشائی هست که در آن موادی درست می شود که کلروفـیل
نامـیـده می شود. کلروفـیل به معنی «ماده سبز گیاهی و سبزینه» است که معادل
آن در عربی «خـَضِـر» است (یعنی همان چیزیکه در آیه مطرح شده است). این ماده
سبز (خضر) انرژی نوری خورشید را جذب می کند و به انرژی شیمائی تـبـدیـل می
کند.
ریشههای گیاه
آب و مواد معدنی را از خـاک می مکـنـد کـه بـطـرف بـرگـها رسـانـده می شـوند
و بـرگـهـا نیز از هوا دی اکسید می گیرند، بعد خَـضِر (یعـنی کـلـروفـیلها)،
مواد غـذائی مورد نیاز درخت را تولید می کنند که به سراسر آن صادر می شـود و
بدنه درخت و مــیــوه و ثــمــر آن را درست می
کـند.
http://www.quranology.com/t-ketab/derakh...-farsi.GIF
کیسه غشائی (کلروپلاست) که درسلول قرار دارد بطور
متوسط یک پانصدم میلیمتر است.سلول برخی از گیاهان صدها
عدد از آن دارند. درون آن انبوهی غـشـاء وجود دارد. که در آنها خَـضِـر (ماده
سبز، کـلـروفـیـل) وجود دارد.
2ـــ نخل، انگور، زیتون و انار ترکیبات مشترک زیادی
دارند ولی همانند نمائی نمی کنند:
ثمر نخل و انگور و انار و زیتون ضمن اینکه هـمانـنـد
نـمـائی نمی کـنـنـد تـرکـیـبـات مـشـتـرک زیادی دارند. از
جـمـلـه:
هـمـه آنها روغن، آب، پروتئین، مـواد معدنی ومواد قـندی دارند.
[/b]
***
Skeptic
11-30-2008
پیک 194
نقل قول:مـاده سـبـز[B]
گـیـاهی
[font=Arial](انعام 99
)
[b]«و این اوست که از ابر باران میفرستد، با آن جوانه های انواع
رستنیها را در میآوریم، و از جوانه ماده سبز را درمی آوریم، که با آن
ماده سبز دانه های خوشه ای درست میکنیم، و از تاره های نـخل پَـنگهای
خـوردنی درست می کنیم، و باغهایانگور و زیتون و انار که ترکیبات مشترک
زیادی دارند ولی همانند نمائی نمی کنند را درست می
کنیم».
نکات
آیه:
1ـــ همه
گیاهان ماده سبز درست می کنند که آن بنوبه خود دانه و ثمر درست می
کـند:
در سلول
گیاهی کیسه های غشائی هست که در آن موادی درست می شود که کلروفـیل
نامـیـده می شود. کلروفـیل به معنی «ماده سبز گیاهی و سبزینه» است که
معادل آن در عربی «خـَضِـر» است (یعنی همان چیزیکه در آیه مطرح شده
است). این ماده سبز (خضر) انرژی نوری خورشید را جذب می کند و به انرژی
شیمائی تـبـدیـل می کند.
[/b][/quote]
معادل کلروفیل در
عربی الكلوروفیل یا الیخضور است، نه خضر!
نقل از ویکیپدیای عربی :
الكلوروفیل أو الیخضور
عبارة عن صبغة خضراء یكسب النباتات اللون الأخضر كما أنه یقوم بدور
أساسی فی عملیة التمثیل الضوئی التی تشكل أساس الحیاة على
الأرض.
ترجمه خضر در این آیه: ( http://www.zandiq.com/quran/showayah.php?n=888
)
سبزه (خوشابر مسعود انصاری، مصباح زاده، قمشه ای، اشرفی ،معزی
)
سبزه - گیاهى كه از تخم روییده و ساقه و شاخه پیدا كرده (مجتبوی
)
ساقه ها و شاخه های سبز (انصاریان ، مکارم ، پورجوادی، کاویانپور
)
ساقه ای سبز (آیتی )
گیاه سبز (سراج )
سبزى (حلبی )
سبزینه
(رشاد خلیفه)
جوانه سبز (خرمشاهی، فولادوند)
هیج یک آن را ماده سبز
ترجمه نکرده اند. با توجه به مضمون آیه هم کاملا واضح است که سبز اشاره به سر
سبزی و گیاه و امسال آن دارد.
(هیچ یک نیز نبات را جوانه سبز ترجمه نکرده
است. )
از این گذشته اگر معنی خضر، کلوروفیل باشد، درست نمودن دانه
های خوشه ای از کلوروفیل در تضاد کامل با یافته های علمی خواهد بود. (کلروفیل
یک ماده شیمیایی با ساختار پورفیرینی است و حاوی هیچ نوع اطلاعات ژنتیکی نیست
که سیستم پیچیده ای چون دانه های خوشه ای بخواهد از آن ساخته شود.)
***
Mazdak Bamdad
12-01-2008
پیک 195
سفسته ی اینها در این است كه اصولا ً پس
از كشف
ماده جذب كننده ی نور در گیاهان،آنرا به انگیزه ی رنگ سبزش " كلروفیل"
نامیده-
اند، چون "كلر" در یونانی به چم سبز است. •
χλωρός chlōrós
***
rrkh
12-05-2008
پیک 196
mazdak bamdad نوشته:
اینهم بیخود است،
چون ماه در اثر برخورد سهمگین
یك سنگ سترگ آسمانی از زمین،
از جایی كه اكنون خلیج مكزیك هست، گویا
جدا شده است و پیش
از ان ماه نبوده كه شبها ! را روشن كند. ماه
نمیتوانسته است
" مشتعل"! باشد چون برای استعال. اكسیژن نیاز است كه
گرانش
ماه، هرگز توان نگه داشتن اكسیژن و گاز های دیگر را
ندارد
و نداشته ( برای همین هم ماه اتمسفر ندارد). اگر بگوییم كه
دیدگاه نوسینده ی بیسواد این بوده است كه ماه در حال گداخته
(
مذاب) بوده، بازهم پرتو افكنی سنگ های گداخته، هرگز به
پای پرتو
افكنی بدست آمده از جوش هسته ای در خورشید
نمیرسیده و نمیرسد.
گذشته از این، ایه هم این مزخرفات را نمیگوید و تنها میگوید
كه
( در هر دوره شبانه روز) شب و روز جای هم را میگیرند.
( تفسیر
المیزان)
ما شب و روز را دو نشانه قرار دادیم; سپس
نشانه شب را محو كرده، و نشانه روز را روشنىبخش ساختیم تا (در پرتو
آن،) فضل پروردگارتان را بطلبید (و به تلاش زندگى برخیزید)، و عدد
سالها و حساب را بدانید; و هر چیزى را بطور مشخص و آشكار، بیان
كردیم.
بر این پایه بازهم شارلاتانهای دست اندر كار آن
سایت مفلوك،
هم دروغ در چم آیه بافته و هم از خورده سواد خود، با
چند
عكس بیمورد، افسانه ی شبه علمی ! بافته اند كه مردمی
بیسواد تر از خود را خر كنند ! •
بنده
خدا مجبوری دروغ بگی؟
من کاری با آیه ندارم.
دیگه این روزها هرکس
کتابهایی مثل قصه های مامان بزرگ و ماه ، داستانهای بابا بزرگ درباره ی نجوم
، بچه ها بیاید بریم ماه ،کتب نجومی برای کلاس اولی ها و ... رو خونده باشه
می دونه که هیچ توری محکمی درباره ی پیدایش ماه وجود
نداره.
مثلا:
نقل قول:دربارهپس نتیجه می گیریم هنوز هیچ تئوری محکمی
منشا ماه سه نظریه از همه قابل توجه تر است. اولی می گوید که ماه همراه
با زمین در سحابی بزرگی که منظومه شمسی و دیگر سیارات از آن ساخته شده
است به وجود آمده است. دومین نظریه ماه را جسمی سرگردان در فضا در نظر
میکیرد که به طور ناگهانی هنگام عبور از کنار زمین توسط گرانش آن به
دام افتاده است و اکنون به دور زمین می چرخد. سومین نظریه می گوید
هنگامی که زمین تشکیل شد صخره ای سرگردان در فضا با آن برخورد کرد و آن
را به دو تکه بزرگ و کوچک تقسیم کرد. قسمت بزرگتری زمین است و تکه
کوچکتری هم ماه. اما هر سه این نظریات علاوه بر توجیهات زیادی که از
منشا ماه و زمین دارند دارای ابهاماتی نیز هستند.
درباره ی پیدایش ماه وجود نداره.
چه برسه به اینکه محل برخورد هم مشخص
بشه.
***
kamran333
12-05-2008
[color=#DDA0DD]پیک 197
آتش از درخت
سبز
(یس
78-80)
« و آفرینش خود را فراموش کرده و برای ما مثال
زد! گفت: چه کسی استخوانها را در حالیکه پوسیده اند زنده می کند؟ ـــ بگو: کسیکه
نخستین بار آن را پدید آورده و پرورش داد آن را زنده خواهد کرد و او به هر
گونه آفرینشی داناست ـــ آن کسیکه
از درخت سبز برای شما آتش قرار داد هنگامی که از آن آتش می
زنید».
http://www.quranology.com/t-ketab/derakh...--barg.JPG
(«انشاء» بمعنی: پدید آوردن و پرورش دادن
چیزی است. فعل « تُوقِدوُن» فعل ازمصدر ایقاد از باب افعال بمعنی آتش زدن
است).
آیه می
گوید هنگامی که از درخت (یعنی از چوب و هیزم آن یا از نفت و غیره که از درخت می آید) آتش می زنید، آتش
زدن آن از درخت سبز قرار داده شده است.
می دانیم که
آتش برای روشن شدن و روشن ماندن و سوختن و سوزاندن نیاز به اکسیژن دارد و اکسیژن نیز از درخت سبز می آید.
***
Mazdak Bamdad
12-07-2008
پیک 198
نخست اینكه اكسیژن اكنون از درخت سبز میاید و
بیش از
ان، از پلانكتون ها ( گیاهواره های ریز دریایی)
و اكسیژن گویال زمین هم
پیش از پدید آمدن گیاهان
بر اثر واكنش های شیمایی از كف اَبَردیا ها (
اقیانوس ها)
پدید آمده بود. دیگر اینكه در این ایه سخنی از
اكسیژن
نیست، بلكه اگر همین بازگردان را هم بگیریم، به این چم است
كه
چوب درختان میسوزند كه انیهم اعجاز علمی نیست و
همگان میدانسته اند. سوم
اینكه زمانی كه محمد این " نشانه"
را برای كارهای الله میاورد، نشانه ای
بوده است كه برای عرب
شناخته شده بوده، چون آوردن نشانه ی ناشناخته كه
حماقت است.
عرب هم میدانسته است كه گیاه سبز و بته ها پس از خشك
شدن
میسوزند. چهارم اینكه چم ایه را باز سفرنگ دروغین كرده اند
و
میگوید:
الَّذِى جَعَلَ لَكم مِّنَ الشجَرِ
الاَخْضرِ نَاراً فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ
آن خدایى كه براى شما از درخت سبز آتش پدید آورد پس شما از آن آتش مى
افروزید
و سفرنگ آن ( در تفسیر المیزان ) چنین است:
استبعاد از این كه چگونه ممكن است چیزى كه مرده است زنده شود با
اینكه مرگ و زندگى متنافیند؟ جواب مى دهد: هیچ استبعادى در این نیست ؛ براى
اینكه آب و آتش هم با هم متنافیند، مع ذلك خدا از درخت تر و سبز آتش برا ى
شما قرار داده و شما همان آتش را شعله ور مى كنید.
و مراد از ((شجر(( - به طورى كه در بین مفسرین معروف است درخت مرخ
- به فتحه میم و سكون را و خا - و درخت عفار - به فتحه عین - است كه این
دو درخت ، چنین وضعى دارند كه هرگاه به یكدیگر ساییده شوند مشتعل مى
گردند و در قدیم مردم براى تهیه آتش قطعه اى از شاخه این درخت و قطعه اى
دیگر از شاخه آن مى گرفتند، و با اینكه سبز و تر بودند، ((عفار(( را در زیر و
((مرخ (( را روى آن قرار داده و به یكدیگر مى ساییدند، و هر دو به اذن خدا
آتش مى گرفتند.
title html
پس
پیوندی با اكسیژن ندارد و خود درخت و چون در
این ایه دیدگاه گوینده بوده
است كه معجز هم نیست!
•
.Unexpected places give you unexpected returns