12-20-2012, 02:05 AM
Archive: goftegu.com - پاسخ به جفنگیات سایت قرآنولوژی - #19
***
kamran333
10-19-2008
پیک 163
چـشـمـه های اعـمـاق
اقـیانـوسـهـا
( رحمن
24)
« و او در دریاها چشمه
های تجدید کننده رشته کوه مانند دارد».
نکته آیه: در دریا چشمه
های تجدید کننده رشته کوه مانند وجود دارد:
http://www.quranology.com/t-ketab/darya/...-darya.GIFقـشـر خارجی زمین از
بخشهای کوچک و بزرگِ جدا
از هم تشکیل شده که حدوداً 10 تا می باشند. میان آنها شکافهای بزرگ است که هـزاران
کیلومتر طـول دارد و
بخشعمده آنها در دریاها می باشد. از میان این شکافها مواد مذاب درون زمین چشمه وار بیرون می ریزند.
مواد و عناصری که از درون زمین از این چشمه ها بیرون می آیند تجدید کننده
شرایط زیستی و از ضروریات ادامه حیات روی زمین می باشند. شکل آنها نیز چنانکه
قـرآن آنرا توصیف نموده مانند "رشته کوه" می
ماند.
***
Mazdak Bamdad
10-20-2008
پیک 164
و براى او است كشتى هایى كه در دریا چون كوه پدید
آمده (24).
http://www.ghadeer.org/qoran/almizan/j19...tm#link106
بازهم
تقلب یا بیسودای در بازگردان ! •
***
kamran333
10-20-2008
پیک 165
این 3 بخش را با هم می آورم
دیـوار مانع میان دو دریا
(نمل
61 )
مرز میان دو دریای
شور
( رحمن 19-20
)
مرز ناپیدا و حد فاصل میان دریای شور و
شیرین
(فرقان 53 )
[b]« و میان دو دریا
دیوار
مانع قرار
داد».
دو دریائی که دیوار میان
آنهاست دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس است. میان این دو در اعماق چند صد متری
دیوار وجود دارد. (حاجز بمعنی دیوار مانع است). در طرفـین این مانع هر یک از دریاها دما و شوری
و غـلظت و شرایط
زیستی خاص خود را دارد.
مـثلاً آب دریای مـدیـhttp://www.quranology.com/t-ketab/darya/...-farsi.GIFتـرانـه
در مقایسه با اقیانوس اطلس: گرم، شور، و کم غـلـظـت تر است. وقتی آب
دریایمـدیـتـرانـه از بالای دیـوارِ مـیـان خود و اقـیـانـوس اطلس واقع در
تنگه جبل الطارق وارد اقـیانـوس اطلس می شود، با گرمـا و شـوری و غـلظت کم و
خصوصیات ویژه خود چند صد متر به اعماق می رود. آب دریای مدیترانه در آن عـمـق
تعادل و توازان ایجاد می کند. و از بالا برمی گردد. این دو دریا در همین مرز با هم قاطی میشوند
و فراتر از مرز خود نمی روند.
..........................................
[b]« دو دریائی که بهم وصلند را هرکدام
ترکیب خاص خود داد. میان آنها مرز ناپیدائی است، از حد خود فراتر نمی روند».
منظور آیه از دو دریا دو دریای شور است.
چون بدنبال آن از وجود مرجان در آنها صحبت میکند و مرجان نیز فقط در آب شور
زندگی میکند. برزخ نیز بمعنی مرز ناپیدا است.
دو دریای شوری که هر کدام ترکیب و خصوصیات خاص خود را دارد و قاطی
نمی شوند زیاد هستند. مانند دریای احمر و اقیانوس هند. نمک و گرما در دریای
احمر بالاتر از اقیانوس هند است. میان آنها آبی درست میشود که دارای خصوصیات
میانگین این دو دریا است و (از نظر خصوصیات) از مرزمشخص خود فراتر نمی
روند.
اقیانوسها نیز در واقع از دریاهای
متعددی تشکیل شده اند که از نظر
غلظت و دما و ترکیب و شرایط زیستی و غیره با هم فرق میکنند، ولی برزخ یعنی
مرز ناپیدائی میان آنهاست و با هم قاطی نمیشوند. (این موضوع را انسان در عکس
برداری ماهواره ای از اقیانوسها در قرن بیستم فهمید. وقتی دید رنگ آبهای
اقیانوس با هم فرق میکنند آنها را بررسی کرد و دید که اقیانوسدر واقع از
دریاهای متعدد تشکیل شده که بهم وصل هستند ولی از مرز مشخصی فراتر نمی روند و
با هم قاطی نمی شوند).
...............................................
[b]« واوست که دو دریای
مختلف را هر کدام ترکیب
خاص خود داده،این یکی
شیرین گوارا و این دیگری شور تلخ است. میان آنها مرز ناپیدا و حد فاصل
ممنوعه ای قرار
داد».http://www.quranology.com/t-ketab/darya/...-khoor.JPG
در جاهـائـی کـه دو دریـای شـور و شـیـریـن
(یعنی دریا و خور) به هم می رسند آب آنها بطور عمودی درجه به درجه در هم قاطی
می شود. وسط آنها
یعنی نقطه ای است که صد
درصد در هـم قاطی شده اند، و مزه آنها پـنجاه پنجاه شده نقطه "برزخ" است. (برزخ مرز ناپیدا است
و اینطرف و آنطرف آن با هم فرق می کند). از
"برزخ" رو به طرف دریا آب رفته رفته بطور عمودی شورتر می شود تا به
نقـطه
شوری صد درصد می رسد که
آغاز دریای واقعی است. و برعکس از "برزخ" رو بطرف خور بطور عمودی رفـته رفـته
از شوری آب کاسته می شود تا به نقطه شیرینی صد درصد می رسد که همان خور واقعی
است. از نقطه
آب صد درصد شور
دریاتا نقطه آب صد درصد شیرین حد فاصل میان آنها"
است.
«حجر محجور»
بمعنی محدوده و حد فاصل ممنوعه و تحریم شده است که نه می توان وارد آن شد و
نه می توان از آن بیرون رفت. علت اینکه آیه این «حد فاصل» را «حجر محجور»
نامیده اینست که هر یک از محدوده آبهای مورد نظر (یعنی آب شیرین و آب شور و
آب ترکیبی آنها) شرایط زیستی خاص خود را دارد، در صورتی که موجود زندهاز آن
بیرون برود و یا وارد آن بشود می میرد. البته موجودات بنابر فطرت خود از آن
بیرون نمی روند.
..............................................
[/b][/b][/b]
***
Mazdak Bamdad
10-20-2008
پیک 166
یا آنكه زمین را آرامگاه ساخت و
در آن جویها پدید آورد و براى زمین كوههاى ثابت و پا بر جا ایجاد كرد و میان
دو دریا مانعى قرار داد، چگونه با این خدا خدایى هست ؟
(61)
---
در اینجا نگفته است كه آن مانع و دیوار چیست و كجاست
وادعا های این سایت، گمانه زنی و جازدن چیزی بجای چیزی دیگر
است.
دو دریا (یكى شیرین در مخازن زیر
زمینى و یكى شور در اقیانوس ها) را بهم متصل كرد
(19).
و بین آن دو فاصله اى قرار داد تا به
یكدیگر تجاوز نكنند (20).
پس اى جن و انس دیگر
كدامیك از نعمت هاى پروردگارتان را تكذیب مى كنید؟ (21).
و از آن دو لولو و مرجان بیرون مى آید
(22).
-----
او است كه دو دریا را به
هم در آمیخت ، این شیرین و گوارا و آن شور و تلخ ، و میانشان
مانعى قرار داد
نفوذ ناكردنى تا با هم مخلوط شوند
(گویا هر یك به دیگرى مى گوید) دور باش و نزدیك نیا (53)
همه ی
این آیه ها از یكجا سخن میگویند.
این میان دو دریای شور ! نیست
این امر را دریانوردان
باستان پیش از اسلام هم میدانستند
و در اصل سخن قران از جدایی آب شور و
شیرین میان
خلیج فارس و دریای عمان است كه در نزدیك عربستان
بوده و
آشنا برای مردم پیرامون آن. سخن از مرجان و
مروارید هم نشانگر همین است و
هم اكنون هم در بحرین
و یا بندر لنگه و .. اگر درست یادم باشد، مروارید
بدست میاید.
در آنزمان هم مردم دریانورد و غواصان مروارید میدانسته اند كه
كدام دریا شور و كدام شیرین است.
اینكه این "نشانه" توان الله ! اصولا ً برای عرب بصورت
این
ایه آورده شده است، نشانگر آشنایی مردم مخاطب محمد به
این امر بوده
است. آوردن یك نشانه ، اگر شناخته شده نباشد، هرآینه ابلهانه میبود.
***
kamran333
10-23-2008
پیک 167
امواج کوه مانند ناشی از
بادها
(شوری 32-33)
« از دیگر آیات وی
موجهای کوه مانند
در دریا است که مانند ـــ
اگر بخواهد باد را می خواباند و آنها در سطح دریا راکد می
شوند».
(«جَوار»
جمع «جاریة» است به معنی: چیزیکه در جریان است یا جاری می شود. در معنی دوم
خود به: کشتی، موج و چشمه اطلاق شده. و در آیه بمعنی موج بکار گرفته شده
است).http://www.quranology.com/t-ketab/darya/...manand.GIF
بلندترین امواج ناشی از باد که تا کنون اندازه
گرفته شده 34 متر بوده است. (یعنی به بلندی یک ساختمان 11
طبقه).اگر کسی یا
کسانی درگذشته در دریا با چنین امواجی مواجه شده بوده
باشند طبعاً جان سالم بدر
نمی برده اند که به خشکی
برگردند و آنرا برای
دیگران نقل کنند و به گوش محمد برسد و وی آنرا در کتاب خود مطرح کند. بنابر
این در آن زمان کسی از چنین امواجی اطلاع نداشته است.
اطلاعاتی که
امروزه انسان از این امواج دارد نیز بوسیله دستگاه و ماهواره بدست آمده نه
اینکه کسی در این امواج حضور داشته بوده باشدو به دیگران خبر داده باشد.
***
Mazdak Bamdad
10-26-2008
پیک 168
توفانی بودن دریا و موج های بلند آن هزاران سال برای ادمی
آشنا بوده و نمیتوان حكم داد كه كسی از ان جان بدر نبرده است. •
***
kamran333
10-26-2008
پیک 169
شب و
روز
روشنائی شب در گذشته
( اسری 12 )
« شب و
روز را دوتا آیه قرار دادیم. بعد آیه شب را محو کردیم و آیه روز را روشن
گذاشتیم تا دنبال بدست آوردن نعمتهای خدا بروید و تا شمارسالها و روزها و
زمان را بدانید. و هر چیزی را رفته رفته برای کار خودش قرار
دادیم».
http://www.quranology.com/t-ketab/shab-r...zashte.GIF
آیه می گوید در گذشته شب و روز هر دو روشن بوده اند، بعدها
روشنائی شب محو کرده شده است. برای روشنائی شب در گذشته دوتا دلیل وجود دارد.
یکی اینکه ماه در ابتدای شکل گیری خود مشتعل بوده و
در حد اشتعال (به تصوری کهانسان در تصویر سمت چپ از آن دارد) از خود نور
داشته است و شبها را تا اندازه ای روشن می کرده است.
دلیل دیگر اینست که پیش از اینکه جو و کمربندهای دور زمین به شکل
کنونی خود شکل بگیرد اشعه های کیهانی و طوفانهای خورشیدی به طرف زمین می آمده
اند و در برخورد با گاغهای اطراف زمین نور ایجاد می کرده اند. چنانکه امروزه
نیز طوفانهای خورشیدی در مناطق قطبی زمین که کمربندهای مغناطیسی زمین ضعیفتر
است وارد جو زمین می شوند و به شکلی که در تصویر سمت راست می بینیم در شب به
روشنائی تبدیل می شوند و محیط را روشن میکنند.
آنچه در آیه مورد نظر قرآن است روشن بودن کره ماه در گذشته و بعد
خاموش شدنآن است. چون آیه گفته روشنی ماه را محو کرده تا ما تاریخ و زمان را
بدانیم. و چنانکه میدانیم در صورتی که ماه از خود نور داشته باشد هر گاه دیده
بشود بصورت ماه کامل دیده می شود و هلالهای فعلی خود را نخواهد داشت، و اول و
دوم و سوم... ماه قابل تشخیص نمی بود.
***
roozane
10-27-2008
پیک 170
kamran333 نوشته:درود
چندی پیش یکی از دوستان مسلمانم تمام
سایت قرآنولوژی را پرینت کرده بود و به من داد تا کهنگی و عقب ماندگی
1400 ساله را ترویج کند من هم تصمیم گرفتم از دوستان در محیط آزاد
اینجا بهره گیرم تا من هم با پرینت جواب های آزاد اندیشان به سوی او
روم............................................
................................«سوگند یاد می کنم به آنکه در هم
شکسته و پنهان می شود ـــ آنکه سطح را پاک میکند».تکویر 15-
16................................................ ..«خُنُوس» بمعنی:
پنهان شدن (ناپدید شدن) ناشی از خواری یا شکست یا در هم شکستن یا احساس
کوچکی در برابر کسی است. («اِختفاء» بمعنی: پنهان شدن بمعنی ناشناخته
بودن جای چیزی است ـ «غَیب» بمعنی: پنهان شدن از دسترس دیدِ چشم ـ
«غُرُوب» بمعنی: پنهان شدن از دید در دوردست است ـ « تواری (توارا)»
بمعنی: پنهان شدن ناشی از شرم نمودن است ـ و «اُفُول» بمعنی: آغاز به
پنهان شدن نمودن است).
..................................................
.....................................«کَنس»: بمعنی رُفتن و جارو
نمودن است، و کُنَّس بمعنی چیزی است زیاد می روبد و جارو می کند.
..................................................
...................«خُنّس» چیزی است که درهم شکسته و پنهان می شود. و
آنچه در هم شکسته و پنهان می شود و پیرامون خود را جارو میکند (می مکد)
ستاره هائی هستند که در هم شکسته میشوند و به سیاه چاله تبدیل می شوند
و پیش از این نیز به آنها پرداختیم. این چاله ها با بلعیدن یا مکیدن هر
آنچه از نزدیکیهای آنها رد بشود (چنانکه در آیه مطرح شده) با جارو
نمودن آنها، سطح فضا را پاک می کنند.
.................................................. .............(در
زبان علمی هم پاک کننده نامیده میشوند. Super giant vacuum cleanes
)............................................
بر شما
سایت قرانولوژی تلاشی است از سوی کسانی که آسمان و ریسمان را به هم
می بافند تا بتوانند خود را دلداری داده و آموزه های کودکیشان را پیرامون
اسلام محفوظ نگه دارند. قرآن سوای ایاتی که دستور قتل و کشتار می دهد یا
آیاتی که خدا بین دعوای زن و شوهری محمد و همسرانش پادرمیانی می کند یا آیاتی
که حالت بخشنامه ای و قانونی دارد، بقیه شعرهای زیبایی هستند که واقعاً بی
نظیرند. محمد شخصیتی است که آن زمان با ابتذال اعراب دمخور نبود و آنان را
قبول نداشت. به همین دلیل، بیشتر اوقات خود را در بیابان و به دور از هیاهوی
مردم نادان عربستان می گذارند. در نتیجه چشمه شعر و احساس او به جوش و خروش
آمد و چنان کلماتی در کنار هم چید که تا آن زمان نزد اعراب بی سابقه بود.
اعراب به همین دلیل به پیامبری او ایمان اوردند. سوره تکویر نیز متنی شعرگونه
است که ما مانند آن را در همه زمانها و در بین همه ملتها مشاهده می کنیم. اگر
به بسیاری از شعرهای سپید امروز نگاه کنید، دست کمی از سوره تکویر ندارند.
البته مسلمانان چون قرآن را کلام خدا می دانند، مجبورند برای این شعرها فلسفه
و دلیل بتراشند. ترجمه دقیق این دو آیه این است:
سوگند به ستارگانى كه
بازمىگردند، (15)
حركت مىكنند و از دیدهها پنهان مىشوند، (16)
این یک شعر سپید است. حالا هر کسی ممکن است برایش یک فلسفه بتراشد و
آن را به یکی از واقعیتها یا تئوری های علمی سازگار بداند. پیامبر اسلام یا
همان محمد سرشار از تخیل و احساس بود. هر کسی که نسبت به مسئله ای خیالپردازی
کند، لاجرم وقوعش را در ذهن خودش به تصویر می کشد و آن را در قالب جملاتی
گیرا در می آورد. سوره تکویر حاصل همین کشمکش درونی و شعرگونه محمد پیرامون
وقوع قیامت است. من می توانم بسیاری از شعرهای سپید معاصر را به شکلی بدیع با
برخی از ترکیبات شیمیایی، پدیده های فیزیکی و قوانین مربوط به آن منطبق کنم.
***
roozane
10-27-2008
پیک 171
kamran333 نوشته:من نمی دانم چه
شب و
روز
روشنائی شب در
گذشته
( اسری 12 )
[font=arial]« شب و روز را دوتا آیه قرار دادیم. بعد
آیه شب را محو کردیم و آیه روز را روشن گذاشتیم تا دنبال بدست آوردن
نعمتهای خدا بروید و تا شمارسالها و روزها و زمان را بدانید. و هر چیزی
را رفته رفته برای کار خودش قرار دادیم».
http://www.quranology.com/t-ketab/shab-r...zashte.gif
آیه می گوید در گذشته شب و روز هر دو روشن بوده اند، بعدها
روشنائی شب محو کرده شده است. برای روشنائی شب در گذشته دوتا دلیل وجود
دارد. یکی اینکه[font=arial] ماه در ابتدای شکل گیری خود
مشتعل بوده و در حد اشتعال (به تصوری کهانسان در تصویر سمت چپ از آن
دارد) از خود نور داشته است و شبها را تا اندازه ای روشن می کرده است.
دلیل دیگر اینست که پیش از اینکه جو و
کمربندهای دور زمین به شکل کنونی خود شکل بگیرد اشعه های کیهانی و
طوفانهای خورشیدی به طرف زمین می آمده اند و در برخورد با گازهای اطراف
زمین نور ایجاد می کرده اند. چنانکه امروزه نیز طوفانهای خورشیدی در
مناطق قطبی زمین که کمربندهای مغناطیسی زمین ضعیفتر است وارد جو زمین
می شوند و به شکلی که در تصویر سمت راست می بینیم در شب به روشنائی
تبدیل می شوند و محیط را روشن میکنند.
آنچه
در آیه مورد نظر قرآن است روشن بودن کره ماه در گذشته و بعد خاموش
شدنآن است. چون آیه گفته روشنی ماه را محو کرده تا ما تاریخ و زمان را
بدانیم. و چنانکه میدانیم در صورتی که ماه از خود نور داشته باشد هر
گاه دیده بشود بصورت ماه کامل دیده می شود و هلالهای فعلی خود را
نخواهد داشت، و اول و دوم و سوم... ماه قابل تشخیص نمی
بود.
اصراری است که برخی با کلمات بازی می کنند.
آیه می گوید:
وَجَعَلْنَا اللَّیْلَ وَالنَّهَارَ
آیَتَیْنِ فَمَحَوْنَا آیَةَ اللَّیْلِ وَجَعَلْنَا آیَةَ النَّهَارِ
مُبْصِرَةً لِتَبْتَغُواْ فَضْلاً مِّن رَّبِّكُمْ وَلِتَعْلَمُواْ عَدَدَ
السِّنِینَ وَالْحِسَابَ وَكُلَّ شَیْءٍ فَصَّلْنَاهُ تَفْصِیلاً
ترجمه روان فارسی:
ما شب و روز را دو نشانه قرار
دادیم; سپس نشانه شب را محو كرده، و نشانه روز را روشنىبخش ساختیم تا (در
پرتو آن،) فضل پروردگارتان را بطلبید (و به تلاش زندگى برخیزید)، و عدد سالها
و حساب را بدانید; و هر چیزى را بطور مشخص و آشكار، بیان كردیم.
خیلی
ساده یعنی: شب را بردیم و روز را آوردیم. و..... الی آخر که کاملاً معلوم است
یعنی چه.
شما را به همان الله! این دیگر چه منطقی است؟ یکبار دیگر این
جمله ایشان را بخوانید:
«آیه می گوید در گذشته شب و
روز هر دو روشن بوده اند، بعدها روشنائی شب محو کرده شده است. برای روشنائی
شب در گذشته دوتا دلیل وجود دارد. یکی اینکه ماه در
ابتدای شکل گیری خود مشتعل بوده و در حد اشتعال (به تصوری که انسان در تصویر
سمت چپ از آن دارد) از خود نور داشته است و شبها را تا اندازه ای روشن می
کرده است. »
کجای آیه می گوید که در گذشته
شب و روز روشن بوده اند؟! این دیگر چه حرفی است؟! یعنی چه که «شب روز هر دو
روشن بوده اند؟!» شب یعنی تاریکی و روز یعنی روشنایی. مثل اینکه من ادعا کنم:
مردها در گذشته زن بوده اند! بعد هم برایش دلایل عجیب و غریب بیاورم و برای
اینکه مخاطبم را گیج کنم، عکسی را هم لینک کنم که بله! جان من دست بردارید!
چرا به خدایتان توهین می کنید؟!
.Unexpected places give you unexpected returns