12-07-2012, 06:24 PM
Pazhuhande نوشته: درود بر مهربُد گرامی.
تنها بخشهایی را که بازنویسی نکرده بودی، یا علامتِ سؤال نهاده بود، برمیرسم. البته توجه داشته باش که ممکناست بنده هم در اشتباه باشم (ضمنا، من بصورت انگلیسیِ عادی مینویسم،زحمت بازنویسیاش با شما . حرف A هنگامی که دُرُشت نوشته شد، نمادِ "آ" است):
:e303:
درود پژوهنده گرامی، لاتین نویسی آن هیچ دشواریای ندارد، تنها نیاز به خوانش سداها داریم.
Pazhuhande نوشته: قرآن که مهین کلم خوانند آن را - گه گاه نه بر دوام خوانند آن را
بر گرد پیاله آیتی هست مقیم - کاندر همه جا مدام خوانند آن را
qorAn ke mehin kalAm xAnand AnrA / gahgAh na bar davAm xanand AnrA
bar gerde piyale Ayati hast moqim / kandar hame jA modAm xAnand AnrA
گر می نخوری طعنه مزن مستانرا - بنیاد مکن تو حیله و دستانرا
تو غره بدان مشو که می می نخوری - صد لقمه خوری که می غلم ست آنرا
Gar mey naxory ta’ene mazan mastAn rA / bonyAd makon to hile o dastAn rA
To Qarre bedAn masho ke mey mi naxory / sad loqme xory ke mey qolAm ast AnrA
(مِی مینخوری = مِی نِمیخوری ) ضمنا، غَره با فتحه _َ در اینجا دُرُستتر مینماید، زیرا غُرّه به معنایِ صدای رعد و برق است. غَرّه در اینجا یعنی "مغرور و فریفته"
هر دو ویراسته و افزوده شدند:
Qorân ke mehin kalâm xânand ânrâ - Gahgâh na bar davâm xanand ânrâ
Bar gerde piyâle âyati hast moqim - Kandar hame jâ modâm xânand ânrâ
...
پژوهنده نوشته: Tarkibe piyâleyi ke darham peyvast - Beškastane ân ravâ nemidârad mast
Candin saro pâye nâzanin az saro dast - Az mehr ke peyvasto be kin ke šekast?
لخت (مصراع)ِ آخر اینگونه است: Az mehre ke peyvasto be kine ke shekast? یعنی « از روی مهر و علاقه به چهکسی، این آثارِ هنری (انسانها) را بههم پیوست (آفرید)، و بر اثر کینجویی با چه کسی دوباره آنها را شکست؟! » (البته شاید علامتِ سؤال را بر مبنایِ بافتارِ شعری نهاده باشی، با اینحال، یک کسرۀ اضافه کم دارد)
ویراستم.
پژوهنده نوشته: Ey âmade az âlame rohâniye? taft? - Heyrân šode dar panjo câhâro šešo haft
Mey nuš nadâni ze kojâ âmadeyi - Xoš bâš nadâni be kojâ xâhi raft
راستاش در اینباره، خود-ام مطمئن نیستام. اما هر چه باشد، "تفت" باید "قید" باشد و نه نامِ مکانی (که البته شاید این گمان هم نادرست باشد). در رباعیِ دیگری منسوب به خیام آمده:
ای آنکه نتیجه ٔ چهار و هفتی
وز هفت و چهار دائماً در تفتی
می خور که هزار بار بیشت گفتم
باز آمدنت نیست چو رفتی رفتی .
در اینجا، "تفت" به معنایِ گرما و داغی است. معنایِ دیگرش میتواند "چابُک" باشد. توصیه میکنم e را (یعنی کسرۀ اضافه را) بستُری.
e را زدودم. جاییکه دلاستوار نیستیم گذرانه در {} گذاشتم تا دیرتر بازنگریم:
Ey âmade az âlame rohâni{e} taft - Heyrân šode dar panjo câhâro šešo haft
Mey nuš nadâni ze kojâ âmadeyi - Xoš bâš nadâni be kojâ xâhi raft
پژوهنده نوشته: I[B]n bahr vojud âmade birun ze nehoft - Kas nist ke in gohare tahqiq naseft?
Har kas soxani az sare sodâ goftand - Ze ânruzi ke hast kas nemidânad goft[/B]
لختِ نخست به کسرۀ اضافه نیاز دارد. (این بحرِ وجود)bahre vojud. زیرا به گمانِ من "وجود" را به دریایی تشبیه کرده که آشکار شده است (از نهفت بیرون آمده است)
واژهی قافیه هم باید nasOft باشد. "سُفتن" واژهای است که ریشهی پهلوی دارد و در معنایِ "سوراخیدن" است. بنِ مضارعاش هم "سُنب" است. واژهی "سنبه" هم معروف است.
فعلا تا همین جا کافیاست. بقیه را بعدا ادامه خواهم داد بهشرطی که بدانم چهمیزان راضی بودی؟!
softan همان بود که گفتی:
نقل قول:سفتن . [س ُ ت َ ] (مص ) پهلوی «سوفتن » ۞ کردی «سونتین » ۞ (سوراخ کردن ) قیاس کنید، فارسی «سمب » وجه اشتقاق کلمه را (از اوستا) که هرن در اشتقاق اللغة نقل کرده هوبشمان مردود میداند. (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). سوراخ کردن و سوراخ شدن . (برهان ). سوراخ کردن . (از آنندراج ). سوراخ کردن مهره و مروارید و جز آن :
بسفتند خرطوم پیلان به تیر
ز خون شد در و دشت چون آبگیر.
In bahre vojud âmade birun ze nehoft - Kas nist ke in gohare tahqiq nasoft
Har kas soxani az sare sodâ goftand - Ze ânruzi ke hast kas nemidânad goft
پژوهنده نوشته: خواهش را، برای اینکه اشتباه نشود، اگر علامتِ پرسش را برای مشکوک بودن در درستیِ خوانشات میگذاری، درونِ کمانک () یا کروشه [] قرارده که به اشتباه نیفتم. با سپاس.
من سه پیک را یکی کردم تا کار آسانتر شود، اگر چند چامه دیگر را هم سداگذاری کرده و همه اینها را یکی دو ویرایش پایانی هم بکنیم،
میتوان در ریخت یک pdf زیبا همراه با دو دبیره «پارسی-عربی» و «پارسی جهانیک» چاپ کرد.
دیگر اینکه نیازی به کمانک و .. نیست پژوهنده جان، در خود چامهها هیچ نشانهای به کار نرفته، همه ? ها را من جایی که مشکوک بودهام گذاشتهام.
درباره دیگر چامهها نگرت چیست؟
.Unexpected places give you unexpected returns