12-03-2010, 07:33 PM
kourosh_bikhoda نوشته: البته من تاحالا استنباطم این نبود که جوینده از خدا کمکی گرفته باشه. شاید شما اینطور برداشت کردید با توجه به گرایش دینی ایشون. یا اگر هم در پستی اینچنین گفتند و من ندیده باشم! ولی مساله ای که گفتنش خالی از لطف نیست اینه که موضوع خدا یک موضوع هستی شناسانه است. یه این معنی که نتیجه بررسی ها در این موضوع هست و نیست (Is - Is not) میشه. در پاسخ به پرسش «چه چیزهایی هستند؟» میشه پی به این مساله برد و این یعنی وجود شناسی. در حالیکه موضوع فلسفه اخلاق اینه که چه چیزهایی باید باشند. یعنی باید و نباید (Ought - Ought not) مورد بررسی قرار میگیرند.قبول دارم. تنها مشکل استدلال من هم شاید همین باشد.
برای همین هم بود که نوشتم:
Jooyandeh نوشته: ببینید من اینجا خودم یک ذرّه درگیری دارم. من شخصاً شکی ندارم که خداباوری، برای یک انسان اخلاقمدار، دیدگاهِ اساساً معقولتری از متریالیسم است. تنها چیزی که هست برای من، این است که آیا از این "معقولتر بودن" بایستی نتیجه بگیرم که خداباوری به حقیقت نزدیکتر است یا نه. این هنوز ته دلم برایم جا نیفتاده است. برای همین بود که گفتم بر مبنای این فرض که "هرچه معقولتر بود به حقیقت نزدیکتر است"، چنین و چنان میشود و فلان و بهمان.
[INDENT]آنچه مقدّس است، به سگان مدهید و مرواریدهای خود را پیش خوکان میندازید، مبادا آنها را پایمال کنند و برگردند و شما را بِدَرند. (متی ۷ : ۶)
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)
[/INDENT]وبلاگِ من: پژوهشهای شاهپور برنابا جوینده
فرزندان این عصر در مناسبات خود با همعصران خویش از فرزندان نور عاقلترند. (لوقا ۱۶ : ۹)
(ترجمهیِ هزارهیِ نو)