09-18-2012, 06:02 PM
Russell نوشته: نکته دیگه ماهیت دین هست.دین خودش همراه با تابو تقدس و بقولی Sacredness است.شما در مقابل تقدس راه محترمانه ای در پیش ندارید،شما همین که خلاف تقدس سخن بگویید واکنش تند دریافت میکنید و باید هم بکنید.با پدیده دیگر جور دیگر حالا میشود رفتار کرد.از همه مهمتر تمسخر (مانند طرح موفق امام نقی) از معدود راه های پر قدرت عبور از تقدس است.بقول نیچه به چیزی که یکبار خندیدی شما نمیتوانی بهمان چشم قبل نگاه کنی.
در مورد اسلام این مورد بیشتر مانع است. چرا که برخلاف ادیان دیگر در اسلام قرآن سخن مستقیم خود خدا دانسته شده. در این باب به نظر من توجه کردن به نظرات امثال دکتر سروش می تواند مفید باشد. سروش وحی را به معنی جاری شدن کلمه به کلمه قرآن از سوی خدا را زیر سئوال برده و آن را وابسته به خرد و علمی که خالق در وجود پیامبر اسلام قرار داده می داند. لذا قرآن را سخن محمد دانسته و بنابراین آن را وابسته به تغیرات زمانه می کند. به این معنی که آنچه آنروز قانون شرع بوده مربوط به آن زمان بوده و ما امروزه باید قوانین را بر اساس عقل و خرد خودمان (که از دیدگاه الهی مخلوق خداست) تعیین کنیم. بسیار شبیه حرفهای کسوری در باب بهدینی. به نظر من مسلمین اگر کمی درجه تولرانس خود را پایین آورده و مسایل را از این دیدگاه ببینند متوجه می شوند که تنها راه بقا برای قرن نو این دیدگاههاست. به خصوص در نزد شیعه چنین راه برون رفتی وجود دارد.
Qui Tacet Consentire