08-06-2012, 02:08 PM
sonixax نوشته: خیر نمیتواند ، ولی میتواند از مغزش استفاده ssکند که !
مشکل اینجاست مردم ما دوست ندارند از مغزشون استفاده کنند ! فکر میکنند آکبند بمونه مثل ماشین و خونه میره روی قیمتش !
فکر کردن نیاز به زمان آزاد و آسودگی و آسایش دارد میلاد جان.
اگر من و شما و بیشتر دوستانی که اینجا هستند هم زمان آزاد و فکر [کمی] آسوده نداشتیم نمیتوانستیم کتابی خوانده و درباره جهان و دانش چیزی بیاندیشیم یا بفلسفیم یا گفتمان بکنیم.
اگر نیک بنگریم همینکه هوموساپینس هم به اینجا رسید برای این بود که توانست با کشاورزی و دامداری برای خود زمان آسایش و اندیشه بدست آورد.
در ایران کنونی این خبرها نیست، شما شباروز اگر دنبال سگدو زدن برای بدست آوردن مرغ و نان و ... باشید روشنه که نمیتوانید درباره سیاست و دموکراسی کوچکترین فکر و اندیشهای از خود بکنید.
مگر آن جوک را نشنیدهای که «اگر ادیسون ایرانی بود و زیر درخت نشسته بود و افتادن سیب را میدید، همینکه میرفت پیش باباش از یافت گرانش بگوید باباش یکی میزد پس کلهاش که پسر جون بجای این بازیها برو دنبال یه کار درست و حسابی، مامانش هم یکی میزد تو سر خودش که وای بدبخت شدیم به بچهام زن نمیدن سرش همهاش تو آسموناست»
در اینباره در نوشتار برتراند راسل بنام «[post=7959]در ستایش بیکاری[/post]» بسیار خوب روشنگری شده، اینکه چرا بیکاری و آسودگی از کار روزانه باارزشترین دستاورد فرهنگی آدمی بوده و باید باشد.
اگر هم نگوییم همه کشورهای باختری، ولی بیشتر کشورها مانند همان انگلستان و ... در زمان مستعمره گیریهای خود بود که
پول و آسایش بدست آوردند - لندن را پیش از رنسانس بنگرید، دنبال سوزاندن زنهای جادوگر بودند چون فکر میکردند شبها گربه میشوند!
در همین بازههای آسودگی و کمی بیکاری بود که هنر و رنسانس شکوفا شد؛ مردم آسایش و امنیت داشتند و به هنر و دانش روی آوردند و کم کم راژمان (سیستم)های
همبودین و اجتماعی بهتری درست کردند و پستر هم با پیشرفت تکنولوژیک و فندیک بجای استعمار کلاسیک این راه شکوفایی را از راه دانش و صادرات فندیک باز نگه داشتند.
sonixax نوشته: فقط کافی بود هر شخصی ۱۰ دقیقه در دوران انقلاب به ادعاها و حرفهای خمینی فکر میکرد الان وضعمون این نبود .
باز هم اینجور نیست. برای من و شما سی ثانیه فکر کردن هم زیاده، چرا که دانستههای بسیاری درباره دموکراسی، فرهنگ، تاریخ و بسیاری چیزهای دیگر داریم و
میتوانیم بسادگی تناقضها و مزخرفات سخن را بازشناسیم، ولی در زمان شاه اینچنین نبوده و مردم هنوز در همان آسمانها سیر میکردند و به ضریح آقا آویزان میشدند.
.Unexpected places give you unexpected returns