" بسم الله الرحمن الرحیم
ﻳﺴﺄﻟﻮﻧﻚ ﻋﻦ ﺍﻷﻧﻔﺎﻝ ﻗﻞ ﺍﻷﻧﻔﺎﻝ ﻟﻠﻪ ﻭﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﻓﺎﺗﻘﻮﺍ
ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺃﺻﻠﺤﻮﺍ ﺫﺍﺕ ﺑﻴﻨﻜﻢ ﻭﺃﻃﻴﻌﻮﺍ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺭﺳﻮﻟﻪ ﺇﻥ ﻛﻨﺘﻢ ﻣﺆﻣﻨﻴﻦ ﺇﻧﻤﺎ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻮﻥ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺇﺫﺍ ﺫﻛﺮ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺟﻠﺖ ﻗﻠﻮﺑﻬﻢ ﻭﺇﺫﺍ ﺗﻠﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺁﻳﺎﺗﻪ ﺯﺍﺩﺗﻬﻢ ﺇﻳﻤﺎﻧﺎ ﻭﻋﻠﻰ ﺭﺑﻬﻢ ﻳﺘﻮﻛﻠﻮﻥ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﻳﻘﻴﻤﻮﻥ ﺍﻟﺼﻼﺓ ﻭﻣﻤﺎ ﺭﺯﻗﻨﺎﻫﻢ ﻳﻨﻔﻘﻮﻥ ﺃﻭﻟﺌﻚ ﻫﻢ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻮﻥ ﺣﻘﺎ ﻟﻬﻢ ﺩﺭﺟﺎﺕ ﻋﻨﺪ ﺭﺑﻬﻢ ﻭﻣﻐﻔﺮﺓ ﻭﺭﺯﻕ ﻛﺮﻳﻢ .."
" به شناسه خداوند مهرگستر خیلی مهربان
میپرسندت باره فزون آمده ها گو فزون آمده ها براخداوندُ فرستاده باز بیم گیرید خداوندُ سازندگی کنید داشتهء میانتان هم فرمان برید خداوندُ فرستاده اش اگر بودید باورگرهایی
اگرِ چه باورگرها کَسهایی گُداری بازگو شد خداوند هراسید دلهاشانُ گُداری پِیخوانی شد بَرِشان نشانه هاش افزودشان باوریُ بر پرورنده شان کار میگمارند
کَسهایی برپا میدارند پیوست نماز هم از چه توشه دادیمشان پرداخت میکنند
آندسته آنها باورگرهایی درستی تا براشان پله بندیهایی نزد پروردنده شانُ درست گشتگیُ توشه ای خیلی گرامی "
Timsar نوشته: mbk فقط سعدی نیست در مورد می خوری شعر سروده بلکه تمام شعرای معاصر ایرانی تا دلت بخواد شعر سرودن.
بخشی از اشعار ....[/SIZE]
ببین همین سراینده ها بیچاره ها چند جا گفتند مِی ما از آب انگور نیست ،نمونه رو که تو مستِ آب انگوری از حافظ خداوند بیامرزدش..یا کسی از مستُ هوشیار گفت چون پروین خداوند بیامرزدش خواست از چگونگی نابسامان زمان خود پرده بردارد که داستانیست نه راستی رخدادی یا آدمی خودش که اندیشه دارد سخن هر کسی را نبایستی پذیرا باشد مگر خداوند وگرنه سراینده ها بگفته پروین یا نمیدانم که سروده » . ﮔُﻞِ ﺑﯽ ﻋﻠّﺖ ﻭ ﺑﯽ
ﻋﯿﺐ ﺧﺪﺍﺳﺖ. » که سراینده هم شاید برخی جا کمی کاستی دارد،
آنچه روشن هست ناباورها خوبی آیین باورمندی را چشم ندارند ببینند که خداوند چشمشان را بسته مگر پشیمان شوند،خداوندا مرا دوست جز خودت مدارُ برپاساز پیوست نماز دار