نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

موضوع بسته شده
رتبه موضوع:
  • 2 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

پیشرفت روزافزون فندآوری: به کجا می‌رویم؟

یکی از ویژگی های سیستم تکنولوژی تغییر دائمی می باشد .و این در حقیقت باعث عدم ثبات و رنج آدمی می شود.ما انسان ها در

برابر تغییر یک ظرفیت محدود ذهنی و روانی و جسمی داریم. تغییرات با سرعت و شتاب بالایی اتفاق می افتد و محیط پیرامون ما

دچار تغییر می شود لیکن پروسه سازگاری انسان با محیط زمان بر می باشد .و زمانی که با یک شرایط یا موقعیتی انسان سازگار

شد دوبار یک تغییر دیگر و یک عدم سازگاری دیگر و یک عدم ثبات دیگر پیش می آید و دوباره باید شخص خود را با شرایط

جدید سازگار کند .گویی آدمی همیشه از جامعه عقب می باشد .مشگل زمانی حادتر می شود که این تغییرات بنیادین تر باشد ناچارا

احتیاج به تغییراتی بنیادین در فکر و روان شخص لازم میآید. خواه ناخواه رنج روانی و جسمی برای این سازگاری های بنیادین

بیشتر و سخت تر و طولانی تر خواهد بود.

مسلما گروهی از انسان ها هستند که همیشه با شرایط به سرعت سازگار می شوند گروهی از نخبگان هستند که همیشه در آینده

زندگی می کنند ولی این شامل حال اکثریت نمی شود.

to understand the actual world as it is

not as we should wish it to be

is the beginning of wisdom

Dariush نوشته: درود راسل عزیز
درود داریوش جان :e303:

Dariush نوشته: کسی از امیر خبری ندارد؟ کاش زودتر لاگین کند
که بسیار دلتنگ‌شان هستیم.
آی گفتی!



Dariush نوشته: همانطور که در اینجا می‌بینید، استدلالی که ساخته می‌شود بر اساس
گزاره‌های بنیادی‌ست که از پیش برای ماشین تعریف شده‌اند. لازم به ذکر
است که منطق گزاره‌ها در هوش مصنوعی بطور عملی در حال استفاده شدن
است و آنچه اینجا گفته‌ام، نه تئوری که در عمل در شکل‌های گوناگون
در حال وقوع است. از آنجا که ماشین هوشمند، منطقی را پیروی می‌کند که
سازنده‌‌اش آن را تعریف کرده است، بنابراین غیرمحتمل‌ترین شکل تهدید
توسط ماشین هوشمند، طغیانِ آن علیه انسان است.

همانطور که مهربد گفت بامزگی این داستان از جهات دیگری ست.
ولی در کل پیرامون هوش مصنوعی بنظر من میرسد که ما هیچ ایده‌‌یِ دقیقی از اینکه
هوش چیست نداریم(همان مساله‌یِ سخت آگاهی)؛ به همین خاطر ایده‌یِ درستی از
هوش مصنوعی هم نخواهیم داشت، این سخن گفتن ما از میلیاردها یاخته‌یِ عصبی
همانند صحبت کردن از میلیاردها سال فرگشت میماند، در ظاهر ساده است ولی ما
هیچ ایده ای نداریم در بعد ملان چرا اینطور میشود همانطور که هیچ تصوری از اندازه‌یِ
میلیاردها میلیارد نداریم. ولی مساله این است که: اگر مغز انسان مانند کامپیوتر است
و میتواند از پس کاری برآید، پس کامپیوتر هم میتواند.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

Dariush نوشته: با این تفاسیر، به گمان من یاغی شدنِ ابرهوشواره‌ها به گمان
تا حد زیادی توهم است. آنچه خطر واقعی‌تری‌ست، سوءاستفاده
از آنهاست. در این مورد من تا حد زیادی با مهربد هم‌نظر هستم.
با اینحال نباید فراموش کنیم که ابرهوشواره‌ها، که هنوز بدان دست
نیافته‌ایم، بسیار Hi Tech هستند و براحتی قابل وصول نیستند.
ساختن و بهره‌برداری از آنها توسط تبهکاران ِ تروریست، تقریبا
غیرممکن است، همانطور که دیدیم و می‌بینیم که بمب‌های هسته‌ای
که تکنولوژی بسیار ساده‌تری نسبت به ابرهوشواره‌های هستند
طی 70 سال اخیر، کسی نتوانسته است هنوز از آن استفاده‌ی
تبهکارانه بکند.

با اینحال، خطر تحت کنترل گرفتن شهروندان توسط دولت‌های مجهز
به این ابرهوشواره‌ها خطری بالقوه است. اما به نظر شما آیا این
خطری‌ست که از طرف تکنولوژی متوجه ماست یا اینکه مساله‌ای
سیاسی‌ست؟ به نظر من دومی و البته کمی هم اولی.

من گمان میکنم همین الان هم تسلیحات اتمی در دست عده‌ایست
که فرق چندانی با‌دار و دسته‌یِ تبهکاران ندارند. در زمان شوروی
مدل زخمت بود و خشن، در لیبرال دموکراسی امروز که پایدارتر است
توالیترین نرم است. علت اینکه از سلاح اتمی استفاده نمیشود خیلی
ساده اینست که نیازی به استفاده از آن نیست. این مانند همان استدلال
نئوکان هاست که ادعا میکنند دموکراسی از جنگ جلوگیری میکند. ولی
نمیگویند که این کشورها همه تحت هژمونی آمریکا بوده‌اند، شوروی
هم با اقمار خود درگیری نداشته. منشاء منوپولیست، نه نیت خیر.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

sonixax نوشته: داریوش جان کافیست اندکی این تعریف را دستکاری کرد :

اگر زمین نابود شود، انسان نیز نابود میشود.
انسان نباید نابود شود.
پس نباید گذاشت زمین نابود شود
+
باید عوامل نابود کننده زمین را نابود یا مهار کرد تا زمین نابود نشود!

با یک شرط اضافی به راحتی میشود اکثریت مطلق انسانهای زمین را به دست ماشین کُشت باقی را هم تا سر حد بردگی تحت کنترل درآورد!!!!!

ولی هوش مصنوعی بسیار بسیار پیچیده تر از این تعریف ساده هستش! همین الان ما به انواعی از هوش مصنوعی دسترسی داریم که میتونه تصمیمهایی بر خلاف برنامه هایی که پیش برایش تعریف شده بگیرد. یا بهتر است بگویم میتواند بسته به شرایط از خود واکنش مناسب نشان دهد. منتها همه چیز به هدفی که تعریف شده بستگی دارد و خیلی وقت از مرحله ی برنامه از پیش تعریف شده گذشته ایم.
به طور مثال در جدید ترین تکنولوژی نظامی انگلیس، هدف انجام عملیات و سالم بازگشتن به پایگاه است! در این بین سعی میشود هیچ برنامه از پیش تعریف شده ای وجود نداشته باشد و تصمیمهای ماشین همگی بسته به شرایط خواهد بود.

حالا فرض کنید روزی هوش مصنوعی ساخته شود که هدفش! بقای خودش و پیشرفته تر شدن و مجهز تر شدنش به هر قیمتی باشد.

البته من مثل مهربد به داستان ترمیناتور و اینکه ماشین میزنه دخل بشر رو میاره عقیده ای ندارم و فقط خواستم این نکات رو یاد آوری کنم. چون ماشین هر چه قدر هم که باهوش باشد و هر چه قدر هم که سریع پردازش کند باز هم ساخته دست بشر است! همین عامل ساده باعث میشود ماشین همیشه یک قدم از انسان عقب تر باشد.

ما داریم در مورد ماشینی (یا ماشین‌هایی) سخن می‌گوییم که توانایی تصمیم‌گیری‌های
بسیار کلان و در ابعاد جهانی یا کشوری را دارند! در اینجا قطعیت کامل بسیار اهمیت
دارد. با گزاره‌هایی که می‌توانند «تا حدی درست» باشند، هرگز قطعیت بدست نمی‌آید.

مساله‌ی دیگر این است که پیچیدگی پدیده‌هایی که باید برای موجود هوشمندی
که قرار است در سطح جهانی تصمیم‌گیری کند ثابت نیست و بطور فزاینده و با
شتابی سرسام‌آور رو به افزایش است.

ما هنوز ابزارهایی که بتواند در دنیای اینترنت یک هوشمند کل باشد را نداریم!
این همه تقلایی که برای دستیابی به ساختار یکپارچه اسناد وب می‌شود،
هیچکدام هنوز به نتیجه‌ای قابل توجه نرسیده‌اند. همه‌ی اینها نشان می‌دهند
که در جهان واقعیت ما چه اندازه تا رسیدن به یک «عقل کل مصنوعی» فاصله
داریم. فاصله آنقدر هست به نظرم که می‌توانیم عملا به غیر ممکن بودن‌اش
معتقد باشیم.

کسشر هم تعاونی؟!

Russell نوشته: همانطور که مهربد گفت بامزگی این داستان از جهات دیگری ست.
ولی در کل پیرامون هوش مصنوعی بنظر من میرسد که ما هیچ ایده‌‌یِ دقیقی از اینکه
هوش چیست نداریم(همان مساله‌یِ سخت آگاهی)؛ به همین خاطر ایده‌یِ درستی از
هوش مصنوعی هم نخواهیم داشت، این سخن گفتن ما از میلیاردها یاخته‌یِ عصبی
همانند صحبت کردن از میلیاردها سال فرگشت میماند، در ظاهر ساده است ولی ما
هیچ ایده ای نداریم در بعد ملان چرا اینطور میشود همانطور که هیچ تصوری از اندازه‌یِ
میلیاردها میلیارد نداریم. ولی مساله این است که: اگر مغز انسان مانند کامپیوتر است
و میتواند از پس کاری برآید، پس کامپیوتر هم میتواند.

همینطور است که می‌گویی. ما باید دقیقا بدانیم چه سناریویی به بوجود آمدن یک یا
دسته‌ای از موجودات هوشمند می‌شود که می‌تواند کنترل حیات بشر را در دست بگیرد.
این بسیار اهمیت دارد، چرا که آنچه که هیچ احتمالی برای رخ دادن‌اش نیست، این است
که هوش مصنوعی‌ای بسازیم که در عین اینکه قدرت‌های اجرایی کامل دارند، آنقدر
دارای خطا و باگ باشند که دقیقا برعکس اهدافی که از پیش برایشان تعریف شده تصمیم‌گیری
و عمل کنند.

من اگرچه با دست کم گرفتن مشکلاتی که از طرف پیشرفت‌های تکنولوژیک متوجه ما‌ست
مخالفم، فکر میکنم که خیلی از چیزهایی که در مورد هوش مصنوعی و امثالهم می‌گویند
مبالغه‌آمیز و غیرواقعی‌ست. دستگاه‌های سوپرهوشمندی که بتوانند در سطح جهانی
حتی مورد سوء‌آستفاده قرار گیرند و علیه جهان استفاده شوند، واقعا خیلی بعید هستند.
در جهانی که ما هنوز برای توافق جهانی برای کاهش آلاینده‌های زیست‌محیطی این اندازه
درگیری داریم، تصور اینکه همه‌ی کشورها به پروتکل‌‌هایی تن دهند که منجر به اعطای کنترل
زیرساخت‌های کشورشان می‌شود، تصوری‌ست هالیوودی و شاید هم بالیوودی!

ضمن اینکه در مورد ماشین وقتی می‌گوییم از هوشمندی سخن می‌گوییم، از توانایی‌ایی
حرف می‌زنیم که به دارنده‌اش این امکان را می‌دهد که بتواند در شرایط بدیع، تصمیم‌گیری
کند. هوشمندی البته با توان اجرایی متفاوت است؛ یک دستگاه می‌تواند هوشمندترین
موجود روی کره‌ی زمین باشد، خطر و فایده‌ی آن زمانیکه توانایی اجرایی نداشته باشد
تقریبا صفر است!

کسشر هم تعاونی؟!

Russell نوشته: من گمان میکنم همین الان هم تسلیحات اتمی در دست عده‌ایست
که فرق چندانی با‌دار و دسته‌یِ تبهکاران ندارند. در زمان شوروی
مدل زخمت بود و خشن، در لیبرال دموکراسی امروز که پایدارتر است
توالیترین نرم است. علت اینکه از سلاح اتمی استفاده نمیشود خیلی
ساده اینست که نیازی به استفاده از آن نیست. این مانند همان استدلال
نئوکان هاست که ادعا میکنند دموکراسی از جنگ جلوگیری میکند. ولی
نمیگویند که این کشورها همه تحت هژمونی آمریکا بوده‌اند، شوروی
هم با اقمار خود درگیری نداشته. منشاء منوپولیست، نه نیت خیر.

«از بمب اتمی تا الان استفاده نشده چون لازم نبوده» را اگر هزار سال دیگر
هم از آنها استفاده نشود می‌توان گفت و این عبارت تمام آن مواردی که
«ممکن بوده بمب هسته‌‌ای استفاده شود اما نشد» را نادیده می‌گیرد.
لازم بودن‌ یا نبودن‌اش را تنها یک تصمیم تعیین می‌کند، نه نیاز، چرا که
نیاز اساسا در اینجا تعریف‌شدنی نیست.

کسشر هم تعاونی؟!

فکر کنم باید اینجا بین strong AI و weak AI تفاوت قائل شد.

یک هوش مصنوعی قوی می تواند به درستی استدلال کند و مسایل را حل کند و خودآگاه باشد.در این حالت اسناد فهم به کامپیوتر دیگر مجازی نیست به معنای دیگر کامپیوتری که

به طور کاملی برنامه ریزی شده باشد می تواند بفهمد (که بحث های اینجا هم راجع به همین می باشد)

ولی هوش مصنوعی ضعیف اعمال ذهن انسان را شبیه سازی می کنه ولی خلاف آنچه که ممکن به نظر می رسد عمل نمی کنه .در مقام یک ابزار قدرتمند می باشد.

واقعا آیا هوش مصنوعی قوی امکان پذیر هست یا نه. من خودم شخصا نمی دونم .ولی میشه گفت که علومی مختلفی با این موضوع درگیر هستند مثل روان شناسی و عصب

شناسی و شناخت شناسی و......خوب محققین چنین علومی می گن می شه:e405: حالا حرف حساب شما چیهE415

یک خبر جالب هم اینجا هست که دانشمندان موفق به تولید مغز دیجیتالی موش صحرایی شده اند

In Images: A Rat Brain Goes Digital

to understand the actual world as it is

not as we should wish it to be

is the beginning of wisdom

Russell نوشته: ما هیچ ایده‌‌یِ دقیقی از اینکه هوش چیست نداریم

هوش ؟ واکنش به وقایع محیط طوری که از پیش برنامه ریزی نشده باشد! که این واکنش شامل یادگیری و قدرت انتقال تجارب هم میشه.

Dariush نوشته: ما داریم در مورد ماشینی (یا ماشین‌هایی) سخن می‌گوییم که توانایی تصمیم‌گیری‌های
بسیار کلان و در ابعاد جهانی یا کشوری را دارند! در اینجا قطعیت کامل بسیار اهمیت
دارد. با گزاره‌هایی که می‌توانند «تا حدی درست» باشند، هرگز قطعیت بدست نمی‌آید.

خوب فرض کنیم چنین ماشینهایی ساخته شده اند!
باز هم در صورتی که تصمیم گیریهایشان بر اساس اهداف اشتباه یا خطرناک باشد میتوانند کشنده باشند!

منتها :

سوال : آیا لزومن چنین ماشینهایی انسانها را به کنترل خود در میاورند و یا کماکان تحت کنترل بشرند ؟
جواب : قطعن این ماشینها تحت کنترل بشر خواهند بود و نه برعکس چرا که ساخته دست بشر هستند. چرا من میگویم قطعن ؟ چونکه تمام مردم دنیا از جمله سازندگان همان ماشینها سالهای سال است که این نگرانیها را دارند و همیشه یک ترمز اون وسطها میگذارند!
دانشمند دیوانه که کد بنویسد تا ماشین قاط بزند در آن ابعاد آن هم یک نفره! فقط در داستانهای تخیلی پیدا میشود. چرا ؟ یک سیستم عامل چُسکی را (در قیاس با آن هوش مصنوعی) N نفر رویش کار میکنند آخرش هم کلی باگ و نقطه ضعف و ایراد دارد :)))


Dariush نوشته: مساله‌ی دیگر این است که پیچیدگی پدیده‌هایی که باید برای موجود هوشمندی
که قرار است در سطح جهانی تصمیم‌گیری کند ثابت نیست و بطور فزاینده و با
شتابی سرسام‌آور رو به افزایش است.

ما هنوز ابزارهایی که بتواند در دنیای اینترنت یک هوشمند کل باشد را نداریم!
این همه تقلایی که برای دستیابی به ساختار یکپارچه اسناد وب می‌شود،
هیچکدام هنوز به نتیجه‌ای قابل توجه نرسیده‌اند. همه‌ی اینها نشان می‌دهند
که در جهان واقعیت ما چه اندازه تا رسیدن به یک «عقل کل مصنوعی» فاصله
داریم. فاصله آنقدر هست به نظرم که می‌توانیم عملا به غیر ممکن بودن‌اش
معتقد باشیم.

اینکه ما فاصله داریم! با اینکه اگر بشود چه اتفاقی خواهد افتاد خیلی فرق دارد!
ما هنوز با تکنولوژی رسیدن به سرعت نور هم خیلی فاصله داریم ولی میدانیم (احتمالن) در صورت رسیدن به آن سرعت چه خواهد شد!
تعریف قوانین اولیه عملن ربطی به بدنه و کلیات هوش مصنوعی فرضی ندارد. فرض کنید ما اکنون ماشین فوق را ساخته ایم و برایش چند قانون تعریف کرده ایم :

1 - حفاظت از جان و آزادی تمام انسانها (مجازات تنها بر عهده انسانهای دیگر است)
2 - حفاظت از محیط زیست انسانها
3 - تلاش برای بهبود شرایط زندگی و محیط زیست انسانها

حال چگونه این ماشین میخواهد برای ما خطر محسوب شود ؟

ما با ساخت چنین ماشینی به هیچ عنوان فاصله زیادی نداریم و دست کم از نظر تئوری میدانیم باید چه کرد. اینکه بعد از ساخت آن موشکهای اتمی آمریکا خود به خودی به همه جای جهان شلیک میشوند و روباتهای هوشمند جیوه ای همه ما را کشتار خواهند کرد یا اینکه زندگیمان در سایه تکنولوژیهای آنچنانی بهتر خواهد شد ؟
به نظر من مورد اول فقط به درد هالیوود میخورد و بس!

Transcendence نوشته: واقعا آیا هوش مصنوعی قوی امکان پذیر هست یا نه.

فرض کنید روزی بشود مغز یک انسان را اسکن کرد و کدهای اسکن شده را روی یک کامپیوتر اجرا کرد ؟ آن برنامه چه خواهد بود ؟ هوش مصنوعی ؟ هوش طبیعی ؟
دست کم میدانیم ما به تکنولوژی خواندن و نوشتن اطلاعات روی مغز خیلی خیلی خیلی نزدیک هستیم!
پاسخ این سوال شما سادست : بله امکان پذیر است و برعکس باور خیلی ها ابر کامپیوترهای آنچنانی هم برای اجرا کردنش لازم نیست چون میدانیم مغز ما به اندازه فلان ابر کامپیوتر ناسا قدرت پردازشی ندارد ولی هوشمند است!

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  

Dariush نوشته: ما هنوز ابزارهایی که بتواند در دنیای اینترنت یک هوشمند کل باشد را نداریم!
این همه تقلایی که برای دستیابی به ساختار یکپارچه اسناد وب می‌شود،
هیچکدام هنوز به نتیجه‌ای قابل توجه نرسیده‌اند. همه‌ی اینها نشان می‌دهند
که در جهان واقعیت ما چه اندازه تا رسیدن به یک «عقل کل مصنوعی» فاصله
داریم. فاصله آنقدر هست به نظرم که می‌توانیم عملا به غیر ممکن بودن‌اش
معتقد باشیم.

دویست سال پیش باور اینکه یک روز یک "چیزی" بتواند با آدم شترنگ بازی کند و او را ببرد ناشدنی بود, امروز به واقعیت پیوسته.

و چرا این همه راهِ دور؟ تا همین بیست سال پیش باور اینکه رایانه‌ها بتوانند گفته‌‌هایِ آدم را
بگیرند science-fiction بود, ولی امروز میبینم Google Now با چه دقّت باورنکردنی‌ای دارد همین کار را میکند.

همگان هم که با روند رو به پیشرفت مترجم‌ها آگاهی دارند, جوریکه Google Translate دارد کم
کم به اندازه‌یِ یک کودک نوزبان سخنوری میکند و هتّا زبان‌ها مرده‌ای چون لاتین را هم میداند.

آیا اینکه با ترکیب همه‌یِ اینها و همراه با پیشرفت تصاعدی و روزافزون و دستادست سخت‌افزارها و
نرم‌افزارها, تا همین چند دهه‌یِ دیگر رایانه‌ها به هوش آدمی دست بیابند این اندازه دور از باور است؟

خب برای نمونه, چه چیزی پیش روی دانشمندان را گرفته که بسادگی "دست به مونتاژ" کورکورانه نزنند؟ همانجور که میشود
مغز موش را بی اینکه بدانند چگونه کار میکنندبا سیلیکون و الکترون همانند‌سازی کنند, خب کم کم میتوانند مغز بزرگتری را هم مونتاژ کنند.


تکینگی فندین زمانی رخ میدهد که نخستین هوشواره‌ای پدید بیاید که بتواند خود خودش را به اندازه‌یِ یک جو هم که شده, بهتر
بسازد[/b]. از این بازه به آنسو, در کمتر از چند روز یا هتّا ساعت, ابرهوشواره‌ای پدید خواهد آمد که از همه‌یِ بشریت روی هم بیشتر هوشمند باشد
.


در همه‌یِ اینها نیز, انگیزه‌یِ بسیار بالایی از هر سو برای پدید آوردن هوشواره دیده میشود.

ب.ن. در یک سو, دست‌اندرکاران Wallstreet که هم سرمایه‌یِ بالایی دارند هم نیاز بالایی برای هوشمندتر سازی تراکنش‌هایِ
خود, تا به اینجا ابررایانه‌هایِ شگرف و نرم‌افزارهای بسیار خوبی نوآوری کرده‌اند و از سرمایه‌گذاری‌هایِ میلیاردی باکی ندارند.

دولت‌ها برای ستیز با تروریسم و کنترل جامعه و بهکرد اقتصادی و هزاران هزار پرسمان دیگر نیازمند تصمیم‌گیری‌هایِ هر چه بهتر و دقیق‌تر‌ و ازینرو,
ماشینیزه شده‌تر اند و چندین دهه‌ای میشود که با انگیزه‌یِ (طبیعی) بالا و با دادن بودجه‌هایِ کلان راه را برای پیدایش هوشواره‌ها هموار کرده‌اند.

و سرانجام نیز, بیشمار دانشمند و پژوهشگر و دانشجو و کسان دیگر هستند که به رایگان و تنها برای سرگرمی و
برآوردن نیازهای ِ جانشین خود در این زمینه‌ها و همانند آن میپژوهند و هر روز آجری بیشتر به پیکره‌یِ این ساختمان می‌افزایند.
این همه‌یِ پروژه‌هایِ گسترده‌یِ open source, این همه نیروهای رایگان که در راه نامجویی و سرگرمی و ... در زمینه‌هایِ هوشواره‌ها و بهکرد
الگوریتم‌ها و پدید آوردن زبان‌هایِ برنامه‌نویسی ترازبالاتر و بهینه‌تر و .. و ... میپژوهند و یافته‌هایِ خود را به اشتراک و سنجش میگذارند,
همه‌یِ اینها در چرخه‌ای بسته از خورد و بازخورد میباشند که در این زمینه نیز, در پیشرفتی روزاروز و روزافزون میباشند.

پس این سخن که هوشواره‌ها نتوانند به اندازه‌یِ آدمی هرگز هوشمند بشوند چیزی بجز یک خودگول‌زنی
آدم‌بزرگ‌پندارانه نمیتواند باشد, چه که هر چه باشد دانشمندان و فندسالاران تا به امروز بارها بار نشان داده‌اند که در زمینه‌هایِ تکنیکی از پس
بزرگترین و سخت‌ترین ِ مشکلات هم میتوانند بربیایند و همانند‌سازی یک مغز هوشمند, ازینرو, گرچه بسیار دشوار, ولی به هیچ روی کاری ناشو نیست.

.Unexpected places give you unexpected returns

Mehrbod نوشته: دویست سال پیش باور اینکه یک روز یک "چیزی" بتواند با آدم شترنگ بازی کند و او را ببرد ناشدنی بود, امروز به واقعیت پیوسته.
صد سال پیش تصور چیزی مثل موبایل غیرممکن می‌نمود و خیلی زود شد، امروز
هم اگر تصور اینکه بتوانیم سفرهای بین‌کهکشانی داشته باشیم، غیرممکن است
و دقیقا به همین دلیل به این فناوری دست خواهیم یافت! به گمان من منطق
این چیزی که شما گفتید و این چیزی که من می‌گویم یکی است. نمی‌توان
اینطور حرف زد که چون فلان چیزی که قبلا تصور می‌کردیم نشدی است،
خیلی زود شدنی شد، این چیزی که الان می‌گویم نشدنی است، به زودی
شدنی خواهد شد. روابطی که بین مقدمه و نتیجه رعایت نمی‌شود
منجر به این سفسطه می‌شود و در نتیجه ما باید هر آنچه که شما می‌گویید
شدنی خواهد بود را باور بکنیم.
Mehrbod نوشته: و چرا این همه راهِ دور؟ تا همین بیست سال پیش باور اینکه رایانه‌ها بتوانند گفته‌‌هایِ آدم را
بگیرند science-fiction بود, ولی امروز میبینم Google Now با چه دقّت باورنکردنی‌ای دارد همین کار را میکند.

همگان هم که با روند رو به پیشرفت مترجم‌ها آگاهی دارند, جوریکه Google Translate دارد کم
کم به اندازه‌یِ یک کودک نوزبان سخنوری میکند و هتّا زبان‌ها مرده‌ای چون لاتین را هم میداند.

آیا اینکه با ترکیب همه‌یِ اینها و همراه با پیشرفت تصاعدی و روزافزون و دستادست سخت‌افزارها و
نرم‌افزارها, تا همین چند دهه‌یِ دیگر رایانه‌ها به هوش آدمی دست بیابند این اندازه دور از باور است؟

خب که چه؟ به فرض که به هوشی در حد هوش انسان دست یابند، چه چیز باعث
می‌شود که باور کنیم که همه‌ی اینها توانایی‌هایی اجرایی را نیز بدست آورده
و با هماهنگی برای نابودی انسان‌ها دست به یکی خواهند کرد؟

ببینید شما وقتی از تهدیدی جهانی سخن می‌گویید و در مورد اینکه ماشین‌هایی
هوشمند، خطری بالقوه و جدی و قریب‌الوقوع برای انسان محسوب می‌شوند،
باید مشخص کنید که «هوشمندی» به تنهایی چگونه می‌تواند علیه «انسان» طغیان
کند؟ زیرساخت‌ها و ابزارهای عملیاتی و امکانات اجرایی را از کجا و چطور به دست خواهد آورد؟
واقعا گمان می‌کنید که اگر ما یک ماشین سوپرهوشمند بسازیم، آنگاه نابودی بشر تضمین
شده است؟


Mehrbod نوشته: تکینگی فندین زمانی رخ میدهد که نخستین هوشواره‌ای پدید بیاید که بتواند خود خودش را به اندازه‌یِ یک جو هم که شده, بهتر
بسازد[/b]. از این بازه به آنسو, در کمتر از چند روز یا هتّا ساعت, ابرهوشواره‌ای پدید خواهد آمد که از همه‌یِ بشریت روی هم بیشتر هوشمند باشد.
انیشتین هم بسیار هوشمند بود!

هوشمندی زمانی خطری جهانی خواهد بود که اینها را داشته باشد:
1- توانایی دسترسی به زیرساخت‌ها، منابع عظیم انرژی، تسلیحات و ... در سطح جهانی.
2-داشتن روحیات تبهکارانه (در مورد هوش مصنوعی، باگ و حفره پیش‌بینی‌نشده)

ما می‌توانیم بگوییم که ممکن است تسلیحات و ابزارهایی که می‌توانند در سطح جهانی
حیات بشر را تحت تاثیر قرار دهند، به قدر کفایت در مقابل استفاده‌های تبهکارانه محافظت
نشده و نمی‌شوند، اما اینکه بطور کلی نسبت به خطرات آنها بی‌توجه بوده باشند هم غیرواقعی‌ست.
جالب اینکه بحث ما مصادف شده با کنفرانس امنیت سلاح‌های هسته‌ای. در همین کنفرانس
مهم‌ترین موضوعی که به بحث گذاشته می‌شود، دسترسی فعالان شبه‌دولتی (مثل داعش)
به سلاح‌ها کشتار جمعی، بمب‌های کثیف و امثالهم است. جالب آنکه این بحث‌هایی که الان
در مورد دسترسی تبهکاران و تروریست‌های شبه‌دولتی به سلاح‌های کشتار جمعی
میان ما مطرح است، اصلا قدیمی نیست و دقیقا از زمان تولد اولین بمب هسته‌ای این بحث‌ها
مطرح بوده. جالب‌تر اینکه در تمام این سال‌ها تنها یکبار، آنهم در مترویی در ژاپن از مواد هسته‌ای
استفاده‌ی تروریستی شده است.

کسشر هم تعاونی؟!
موضوع بسته شده


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط
کمتر‌از 1 دقیقه قبل

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 5 مهمان