نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

روشنگری وضعیت ایران
#1

روشنگری وضعیت ایران

درود
با اینکه بسیار گرفتار کار و بیزنس و گرفتاری های شخصی هستم اما بخاطر نبود رفرنس درست و حسابی تصمیم گرفتم تاپیکی بزنم و
درباره ی وضعیت فعلی کشورم ایران و موقعیتی که درش قرار داره و همینطور حوادث تاریخی که به وضعیت فعلی کشورم مربوطه روشنگری کنم.

دلیلی این کار اینه که این چند وقته زیاد دیدم که درباره ی ایران قضاوت نادرست میشه و یک عده کاربرها, ایران و ج.ا و مردم و تاریخ و فرهنگ و اقتصاد
و سیاست و جنگ و خلاصه همه چیز رو با هم قاطی میکنند در حالیکه موجودیت اینها جداست.

این تاپیک رو زدم این هست که درباره ی وضعیت و شرایط ایران چه در گذشته و چه در حال و آینده روشنگری کنم.
اون هم روشنگری علمی و منطقی.

من اینجا قراره با ادبیات خودم درباره ی وضعیت ایران مطلب بنویسم. ساده و با زبان منطق و بدون تعصب.
اینجا حرف های بند تمبونی مثل "گور باباش" و "کوس ننش" و "به من چه" و از این حرف ها نداریم.

لطفا موضوع گفتگو هم حول بحث "وضعیت ایران" باشه و از اینکه بحث رو منحرف نمیکنید سپاسگذارم.

خیلی خوشحال میشم که دوستان نظراتشون رو بگن اما الزاما "منطقی" و ترجیحا دارندگان مدارک لیسانس به بالا..

انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
پاسخ
#2

در این پست میخوام درباره ی خطر حمله ی آمریکا به ایران روشنگری کنم.
خیلی جاها گفته میشه که اگر آمریکا به ایران حمله کنه چنین و چنان میشه.
معمولا بین مردم خارج از ایران که به نحوی وابستگی به سلطنت طلب ها و مجاهدین و سایر انگل ها دارند, حرف حمله به ایران خیلی طرفدار داره.

علم و سواد درست و حسابی ندارن و فکر میکنن دنیا همون چیزی هست که اون ها میخوان در حالیکه واقعیت ها هستند که دنیا رو میسازن.

حتما شما هم خیلی جاها شنیدید که آمریکا میخواد به ایران حمله کنه ولی شاید از خودتون پرسیده باشید که پس چرا اینقدر دست دست میکنه و آیا دلیل این همه تعلل آمریکا در حمله به ایران اینه

که دلش برای ایران میسوزه؟

واقعیت اینه که نه! آمریکا به 71 کشور حمله کرده و دلش بحال تمدن و فرهنگ کسی نسوخته و رحم به کسی نمیکنه و دنبال فرصت دادن دوباره به کسی هم نبوده.
هر موقع که تونسته مثل عقاب مقتدرانه بر سر شکار بدبخت فرود آمده.

پس چرا تا الان به ایران حمله نکرده؟ چرا رئیس جمهورهای آمریکا دائم طرح حمله ی نظامی رو میگذارن روی میز و فردا دوباره میگذاره زیر میز و دوباره...؟

من در پست زیر سعی کردم ساده براتون توضیح بدم.

ببینید:

آمریکا به 2 دلیل با ایران نمیجنگه.

دلیل اول: جنگ آمریکا در افغانستان و عراق برای آمریکا 8 تریلیون دلار خرج برداشت که همه رو وام گرفت. هر ثانیه ای که میگذره به این وام ها سود هم تعلق میگیره. الان آمریکا 16.4 تریلیون دلار بدهی داره.

16.7 تریلیون دلار هم درآمد سالیانه ی کشور آمریکاست.
سقف بدهی با GDP آمریکا برابره و اعتبار اش پر شده.
اگر بخواد فقط کمی بیشتر از GDP وام بگیره اعتبارش خیلی کم میشه.
هر دولت آمریکا میتونه هر سال تا حدود 2.5% GDP وام بگیره که با این وضع کج دار و مریض اقتصاد جهانی و برعکس رشد سریع هزینه های دولت آمریکا, همین الان به شکل معمولی

هم دولت های آمریکا وضعیت نامناسبی دارند و در سال های پیش رو تاثیر منفی خودشون رو نشون میدن.
این نشانه ها الان هم شروع شده.
تمام دولت ها از وام استفاده کردند و جمهوری خواهان به شکل نابودگرانه ای آمریکا رو مقروض و ضعیف کردند.
تاثیر بدهی های آمریکا بر ضعیف شدن دولت الان هم شروع شده و اوباما فعلا تنها رئیس جمهوریه که تا سطح قابل قبولی سعی کرد هزینه های دولتی رو کم کنه که البته نتونست در سال اخیر این رویه رو ادامه بده و اون هم وام گرفت.

خلاصه کار برای دولت سخت تر از این حرف هاست.

اولین تاثیر بدهی های سنگین دولت آمریکا اینه که راه بلندپروازی های دولت آمریکا رو میبنده!
یعنی آمریکا دیگه نمیتونه جنگ و آتش بازی راه بندازه.

تحلیلگرها میگن جنگ آمریکا با ایران (با توجه به تورم جهانی و تورم دلار از سال 2001) حداقل 10 تریلیون دلار برای آمریکا هزینه داره. بدهی های آمریکا با سودش در اون زمان به

30 تریلیون دلار یا بیشتر میرسه.
سر به فلک میکشه و رقم عجیب و غریبی میشه...
اگر این اتفاق بیوفته فاتحه ی آمریکا خواندست و رئیس جمهور آمریکا باید کشور رو بذاره سر طاقچه و همراه سناتورها برن لبو فروشی کنن.

دلیل دوم: آمریکا با ارتش مجهز و نیرومندش شاید بتونه کمتر از 2 هفته ایران رو بگیره. ولی آیا میتونه نگه اش داره؟ احتمالا نه!
آمریکا میخواد ایران رو بگیره که چکار کنه؟ هر کاری بخواد بکنه اول باید بتونه کنترلش کنه و امنیت رو درش برقرار کنه.
آمریکا در عراق واقعا خراب کرده!
عراق شده محل تصفیه حساب و نمایش قدرت و جمع کردن طرفدار برای کشورهای منطقه.
خاور میانه همین حالا به سختی کنترل میشه و ایران نشون داده که در کنترل جنگ های خاورمیانه نقش پررنگ و تعیین کننده ای رو داره. حالا اگر قویترین وزنه ی تعادل خاورمیانه یعنی ایران

نباشه چی میشه؟؟؟؟؟

این که بر سر عراق چی میاد احتمالا برای آمریکا مهم نیست.

اما آمریکا باید بتونه:

1. جلوی افکار عمومی جهان پاسخگو باشه. قدرت نیاز به تایید و جلب مشروعیت عمومی داره و همین الان اوضاع نشون میده که جهان بهش بی اعتماد شده.
نمونه ی این بی اعتمادی اش بازارهای پولی و مالی هست که بدون واسطه ی ارز آمریکا یعنی دلار در همه جای جهان داره درست میشه.

2. مشکل بزرگتر اینه که با جهش قیمت نفت چکار میکنه؟ تحلیلگرها میگن حمله ی آمریکا به ایران میتونه قیمت نفت رو همون ابتدای کار تا 200$ بالا ببره. به این اضافه کنید که تنگه ی

هرمز متعلق به ایران هست. 30% ترانزیت انرژی جهان از این آبها میگذره و میتونه نفت رو تا بشکه ای 500$ و بعضی تحلیل گر ها میگن تا بشکه ای 1000$ بالا ببره.
----------

اقتصاد اروپا هنوز در شوک رکوده.
اقتصاد آمریکا تازه از رکود درآمده.
اقتصاد چین داره تازه وارد رکود میشه.
حمله به ایران یک حماقت بسیار بزرگه و بدونید فقط نفت بشکه ای 200$ میتونه اقتصاد نحیف جهان رو نابود کنه.

برای همینه که اوباما میخواد با ایران دست دوستی بده و عجله هم داره.
اوباما نه عاشق ایرانه و نه دلش به حال ایران میسوزه. فقط از جمهوری خواهان کودن - باهوشتره و درک میکنه چی به مصلحت آمریکاست.
اوباما و مشاور هاش میدونن که آمریکا دیگه توان جنگیدن نداره. سربازهای دور از وطن و جنگ افزارهای فوق پیشرفته ی ارتش آمریکا خیلی هزینه بر هستند.
آمریکایی ها اینو میدونن و برای همینه که جمهوری خواه ها هم دیگه از جنگ حرف نمیزنن و فقط از تحریم بیشتر حرف میزنن.
چون دیگه توانش رو ندارن که بجنگن.
شعارهای جنگ طلبانه ی بعضی جمهوری خواهان مثل تام کاتن هم فقط لافه!!

به همین خاطر هست که اوبامایی که خودش تحریم های هسته ای ایران رو پیشنهاد داده و خودش برده کنگره و خودش زیرش رو امضا کرده, حالا میخواد لغوش کنه.
میدونه که اگر بخواد با روش قهری جلو بره و ایران رو تحریم کنه, ایران هم میزنه زیر توافق و میره بمب میسازه و آمریکا هم دستش بسته ست و نمیتونه مانع بشه.

[ATTACH=CONFIG]4684[/ATTACH]


فایل‌های پیوست
.jpg usd-us-debt_ceiling-2012-16394_billion_USD-v1.jpg اندازه 444.83 KB  تعداد دانلود: 79

انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
پاسخ
#3

درود

حتما به گوشتون خورده که ایران و اسرائیل منافع مشترک زیادی دارند و اگر جمهوری اسلامی نبود با هم رابطه ی خوبی داشتند.قصد دارم برای شما توضیح بدم که چرا موضوع درست برعکس

چیزی هست که شما فکر میکنید.

تا الان متوجه شده اید که مقامات اسرائیلی تلاش بی سابقه ای میکنند تا توافق هسته ای بین ایران و آمریکا بوجود نیاد.

خوب. سوال خوبیه که از خودمون بپرسیم. اگر مشکل اسرائیل فقط جمهوری اسلامی باشه و از حکومت مردمی ایران حمایت کنه, بهترین هدیه که برای مردم ایران همین توافقه!
توافق, قدرت اقتصادی مردم رو بالا میبره و بدنبالش قدرت چانه زنی مردم با حکومت هم بالا میره و به دنبالش, پاسخگویی حاکمیت به مردم رو هم زیاد میکنه.

هرچه توافق سنگین تر باشه, سرمایه گذاری بیشتری در بازارهای کشور انجام میشه و به همون نسبت از تندروی ها و ماجراجویی های حکومت کم میشه.

بسیار خوب. همه ی این ها مواد لازمی هست که کشور ایران برای شروع به پیشرفت نیاز داره.

پس چرا کشور اسرائیل که ادعای دوستی با کشور ایران و حمایت از مردم ایران رو داره تا این اندازه با توافقی که بدون شک بر روی وضعیت مردم و کشور ایران تاثیر مثبت داره مخالفه؟

من این ماجرا رو در 2 قسمت برای شما توضیح میدم.
قسمت اول, ماجرای چگونگی شروع ارتباط جدی ایران و کشورهای منطقه با آمریکا و قسمت دوم, موضوع اختلاف ایران و اسرائیل و تمام کشورهای منطقه بر منافع مشترک.

برای فهمیدنش باید به عقب برگردیم و تاریخ معاصر کشور خودمون رو مرور کنیم تا درک این موضوع روشن بشه.

من سعی میکنم در حین احترام به اصل موضوع مورد بحث, اطلاعات اضافه و لازم در مورد شرایط آن زمان رو هم به شما بدم.

انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
پاسخ
#4

قسمت اول

بعد از جنگ جهانی دوم, امریکا فقط یک دشمن داشت. کمونیسم.
کمونیسم 2 قطب داشت که سایر کشورهای کمونیستی به شکلی زیر مجموعه های این دو قطب به حساب می آمدند.
اولین قطب شوروی بود و قطب دیگر چین.

چین کمونیست به دنبال کمونیستی کردن آسیای میانه و آسیای جنوب شرقی بود و شوروی برای کمونیست کردن خاورمیانه و آفریقا نقشه میریخت و حتی در اوج فعالیت هاش به موفقیت هایی در

پیشبرد ایدئولوژی کمونیسم در آمریکای لاتین رسید که در پله ای باعث برگزاری تظاهرات و بمب گذاری حتی در آمریکا شد.
این اتفاق, خطر شوروی رو برای آمریکا بسیار پررنگ کرد.

آمریکا از مدت ها قبل برای جلوگیری از گسترش مرزهای کمونیسم, شروع به سرمایه گذاری در کشورهای هم مرز با شوروی و چین کرده بود.
بهترین جا برای سرمایه گذاری, کشورهای جنگ زده هستند که بنیان های اقتصادی نابود شده دارند.
و چه جایی بهتر از ژاپن و آلمان.
آمریکا خیلی زود از نتایج مثبت کارش خرسند شد و شروع به امتحان این روش جواب داده, در کشورهای دیگر کرد.
اولویت با کشورهایی بود که مرز نزدیکی با شوروی و چین داشتند.
پروژه ی کره ی جنوبی و ایران که هردو کشور همسایه های چین و شوروی بودند کلید خورد.

اما همانطور که در آسیای جنوب شرقی, سنگاپور و اندونزی و مالزی هم توسط آمریکا فتح شدند, در خاورمیانه هم ایران تنها نبود.
اسرائیل هم کشور تازه تاسیسی بود که خطر نفوذ شوروی درش احساس میشد.
همینطور عربستان که مورد حمایت آمریکا قرار گرفت.

آمریکا شروع به پرداخت کمک های مالی, اعطای وام, پشتیبانی نظامی, همفکری و بازسازی کشورهای تحت نفوذش میکند تا آن ها رو جذب کند تا بتواند سدّ و مقاومت محکمی در برابر نفوذ

کمونیسم باشند.

در این بین پیشرفت ایران از کره و اسرائیل و عربستان به شکل محسوسی بیشتر بود. دلیل این کار احتمالا بخاطر نیروی کار جوان و صنعتگران فراوان بود و پیشرفت های اقتصادی خیلی خوبی

رو تجربه کرد.

سال 1342 تا 1352, طلایی ترین سال های اقتصاد ایران بود.
سال 1353 با افزایش بسیار زیاد قیمت نفت همراه بود.

درآمد ناچیز نفت ایران به یکباره به 23 میلیارد دلار رسید.
با توجه به نرخ منفی تورم دلار, این مقدار پول در آن زمان بسیار زیاد بود و با درآمد نفتی زمان احمدی نژاد قابل مقایسه بود.

این درآمد هنگفت, شاه ایران رو از کمک ها و دخالت های آمریکا -که حالا به آقا بالا سر تعبیر میشد- کاملا بی نیاز میکرد.

شاه نیمی از این پول را سهم خودش میدانست و برای شخص خودش و خانواده اش کنار میگذاشت. با این کار اولین فساد میلیارد دلاری در ایران شکل گرفت. این فساد بزرگ, اعتراضات زیادی

را به سمت شاه روانه کرد.

شاه برای آرام کردن مردم و فرار از عواقب این فساد, با دستورشخص خودش, نیمی دیگر از پول بادآورده ی نفتی را به شکل مستقیم در اقتصاد تزریق کرد. شبیه همان کاری که احمدی نژاد بعد

از افزایش درآمد های نفتی با پول نفت ایران کرد.

شاه سعی میکرد با باد زدن بیشتر تنور اقتصاد ایران, انگشت اتهام مخالفان رو که حالا برگ مستندی از فساد هنگفت شاه در دست داشتند را از خودش دور کند.
غافل از اینکه اقتصاد با عجله و حماقت اصلا میانه ی خوبی ندارد!
این کار شاه با مقاومت شدید و گسترده ی اقتصاددان ها چه در ایران و چه در خارج از ایران مواجه شد و حتی گفته شد, دولت آمریکا به شاه در مورد عواقب غیر قابل پیش بینی این کار هشدار

داده بود.

اقتصاددانان به شاه اخطار دادند که برای فرار از فساد مالی, اشتباه بسیار بزرگتری را مرتکب میشود.
از سوی اقتصاددانان پیشنهاد شد برای جلوگیری از فساد پول نفت و عدم تخریب دلار های هنگفت نفتی در اقتصاد ایران, صندوق ذخیره ی ارزی تشکیل شود و پول نفت در آن صندوق پس انداز

شده و سپس در کشورهای خارج از ایران در قالب سرمایه گذاری خارجی, هزینه شود و به این ترتیب رنکینگ اعتباری کشور هم بالا میرود. کاری که بعدها نروژ کرد.

اما افسوس که این مقاومت همگانی, در پایان راه به جایی نبرد.
شاه دیکتاتور, برای فرار از اتهام فساد و با شعار پوپولیستی تسریع در بازسازی ایران, کار خودش را کرد.
اتفاقی که نباید می افتاد, افتاد!

وارد کردن حجم زیادی از پول به اقتصادی که با رهنمود آمریکا, زیر سایه ی عقلانیت و ریتم منطقی و مثل ساعت کار میکرد, یک شوک بسیار بزرگ بود.

ناگهان اقتصاد ایران رشدی خیره کننده را تجربه کرد.
رشد اقتصادی که هنوز هم در بین پیرمردهای بازمانده از آن دوران با افتخار از آن دوران یاد میشود.
شاه در منحرف کردن نگاه مردم از خود و خانواده اش موفق شد و مردم سرگرم کار و زندگی شدند.

قیمت نفت هر روز بالاتر میرفت.
قیمت زیاد نفت کماکان به اقتصاد آمریکا فشار زیادی وارد میکرد.
از شاه ایران که رئیس اوپک شده بود, از طرف آمریکا درخواست شد تا با افزایش تولید, قیمت نفت را کاهش دهد که با مخالفت شاه روبرو شد.
در پی این مخالفت, کشور آمریکا خرید نفت از ایران را تحریم کرد.

شاه که به شکل احمقانه ی با پول باد آورده ی نفتی, پروژه های عمرانی بسیار رو کلید زده بود, با تحریم نفتی آمریکا به یکباره متوجه شد که در آمد نفت ایران به نصف کاهش پیدا کرد.
دولت ایران برای اولین بار در خرج و مخارج دولت ناکام ماند و کسری بودجه آورد.
برای جبران کسری بودجه, پروژه های عمرانی تعلیق شدند.
تورم و بیکاری به یکباره زیاد شد و فضا برای انقلاب مساعد شد.

با نارضایتی عمومی مردم, دیگر توان حکومت برای شاه مهیا نبود و سلطنت رو رها و از کشور فرار کرد.

انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
پاسخ
#5

قسمت دوم

تا اینجا فهمیدیم که چرا آمریکا, ایران و چند کشور دیگر در خاورمیانه و شرق آسیا را جزیره ی امن معرفی میکرد و حجم زیادی از کمک های مختلف, هرسال برای کمک به این کشورها در دولت

و مجلس آمریکا تصویب میشد.

بزرگترین حُسن این حجم از توجه آمریکا به این کشورها, امنیت و ثبات اقتصادی بود که از طرف آمریکا به این کشورها هدیه شد و بزرگترین دلیل پیشرفت اقتصادی سال های حال حاضر این

کشورها را رقم زد.

برگردیم به ادامه ی ماجرا:

پس از فروپاشی شوروی دیگر نیازی برای کمک آمریکا به آلمان و ژاپن و کره و اسرائیل و بقیه ی کشورها ی زیر پرچم آمریکا نبود.

در ایران هم انقلاب شده بود و دولت انقلابی حاضر به کنار آمدن با آمریکا نبود.

آلمان و ژاپن و کره, اقتصادهایی قوی داشتند و نیازی به ادامه ی کمک های آمریکا وجود نداشت.
خطر کمونیسم هم رفع شده بود و آمریکا مجبور به خرج هزینه ی مالی در کشورهای دیگر نبود.


اما اسرائیل فرق اساسی داشت.
کشوری ضعیف و تازه تاسیس که حتی بدون حمایت آمریکا, حتی ادامه ی حیات این کشور به خطر می افتاد.

اسرائیل مثل همیشه برای ادامه ی زندگی, به کمک ابرقدرت جهان نیاز داشت.

به همین دلیل AIPAC تشکیل شد.
کارکرد این سازمان در یک جمله خلاصه شده:
"به آمریکا بقبولاند که تنها نماینده ی آمریکا در خاورمیانه است"

سازمانی برای چانه زنی.
از منابعی که سازمان رو تشکیل داده بودند پول دریافت میکرد و به اشکال مختلف (معمولا هزینه ی انتخاباتی) به سناتورها پرداخت میشد.
به این ترتیب این توانایی رو داشتند تا رای سناتورهای آمریکایی را خریداری کنند.
بعد از کسب تجربه و یادگیری ساز و کار انتخابات ایالات متحده, در مرحله ی بعد حتی سناتورهای یهودی از این طریق به سنا و مجلس نمایندگان راه پیدا کردند.

اسرائیل برای اینکه به دولت آمریکا بقبولاند که "تنها نماینده ی آمریکا در خاور میانه ست" نیاز به تصویر سازی داشت.

متاسفانه رهبران ایران هم با حماقت زیاد, آب رو به آسیاب این ها میریختند.

"پاک کردن اسرائیل از روی نقشه ی جهان" که بارها در صحن عمومی و جلوی دوربین توسط محمود احمدی نژاد گفته شد و بسیار از طرف اسرائیل تبلیغات میشد, بیشترین نقش رو در حمایت

آمریکا و حتی جهان در این سال ها از اسرائیل داشت که در نقطه ی اوج خودش باعث شد حتی انتقادات برخی از کشورهای اروپایی به اسرائیل متوقف شده و حتی دشمنان اسرائیل رو بر علیه

ایران با اسرائیل متحد کرد!

دولت اسرائیل هنوز هم درگیر تامین امنیت حیات این کشور هست.
این کشور به بحرانی ادامه دار نیاز داره تا به حیاتش ادامه بده.

تا به امروز, نقش بحران آفرینی در منطقه رو هیچ احمقی بهتر از رهبران تندروی ایران بازی نمیکرد.

به همین خاطر, امروز که صحبت نزدیک شدن ایران و آمریکاست و حرف از ایجاد رابطه بین دو کشور بعد از 36 سال قطع ارتباط شده, اسرائیل واقعا ترسیده.

نه فقط اسرائیل که پرچمدار مخالفت با ایران شده بلکه عربستان و قطر و امارات و ترکیه میدانند که ایران متحد آمریکا میتواند به تنهایی جای خالی حلقه ی گمشده ی آمریکا در خاورمیانه را پُر

کند.

ایران بعد از 36 سال تحریم های همه جانبه, نه تنها فرو نپاشید, حتی امروز نفوذ و پیشرفت ایران را در خاورمیانه میبینیم.

در حالیکه آمریکا مدت هاست به متحدانش در خاورمیانه کمک های همه جانبه کرده و بدون گرفتن نتیجه درمانده شده.

منافع ایران و اسرائیل و تمام کشورهای خاورمیانه بعد از فروپاشی شوروی از هم جدا شد و رقابتی بین کشورها درگرفت برای دریافت امتیاز بیشتر از آمریکا.

به همین خاطر, اسرائیل تا این اندازه و به شکل بی سابقه ای به هر ریسمان کهنه ای چنگ میزند و از هر دروغی استفاده میکند تا ایران هراسی را تبلیغ کند شاید بتواند از حل شدن یکی از

بزرگترین پرونده های بحران ساز خاورمیانه و خوراک حیات اسرائیل و ظهور دوباره ی یک رقیب قدرتمند جلوگیری کند.

انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
پاسخ
#6

Reactor نوشته: شاه نیمی از این پول را سهم خودش میدانست و برای شخص خودش و خانواده اش کنار میگذاشت. با این کار اولین فساد میلیارد دلاری در ایران شکل گرفت. این فساد بزرگ, اعتراضات زیادی

را به سمت شاه روانه کرد.

نیمی از درآمد چند میلیارد دلاری نفت میدونید چقدر میشه؟! منبعی دارید؟

Reactor نوشته: در پی این مخالفت, کشور آمریکا خرید نفت از ایران را تحریم کرد.

اگر آمریکا این کار را کرده باشد همانند فروپاشی دولت مصدق عامل اصلی انقلاب در ایران هم آمریکا بوده. منبعی دارید؟
پاسخ
#7

مطالب بسیار خوبیه!
اورجینال از خودته؟
بنظر میاد اطلاعات و تخصص قوی در این زمینه ها دارید.
پاسخ
#8

من نمیخوام گیر بدم به منبع، منبع کنم. ولی بعضی چیزها مثل چنان دزدی توسط شاه و فرارش
بخاطر اون دزدی دیگه خیلی عجیب غریب هست. در کنار ادامه‌یِ مطلبت یک سر نخی هم بدی
به اینکه که داستان کجا و چطور بوده بد نیست.

"Democracy is now currently defined in Europe as a 'country run by Jews,'" Ezra Pound

پاسخ
#9

Reactor نوشته: توافق, قدرت اقتصادی مردم رو بالا میبره و بدنبالش قدرت چانه زنی مردم با حکومت هم بالا میره و به دنبالش, پاسخگویی حاکمیت به مردم رو هم زیاد میکنه.

ریکتور جان دقیقن همینجاست که استدلالت مشکل پیدا میکنه!
چرا ؟!
در صورت حصول توافق فقط و فقط تحریمهای مربوط به برنامه هسته ای ایران برداشته میشه و نه سایر تحریمها! یعنی در بهترین و خوشبینانه ترین حالت وضعیت اقتصادی ایران بر میگرده به دوران قبل از اعمال تحریمهای هسته ای! یعنی کی ؟! یعنی دوران خاتمی و رفسنجانی!
حالا سوال اینجاست که آیا در دوران خاتمی و رفسنجانی وضعیت اقتصادی مردم ایران حتا نزدیک به نرم و استانداردهای جهانی هم بوده ؟!
اگر پاسخ شما خیر است که هیچی!
اگر پاسخ شما آریست پرسش دیگه ای مطرح میشه :
آیا در آن دوران مردم قدرت چانه زنی با حکومت رو داشتند ؟! در این مورد و بنا به تاریخی که پشت سر گذاشتیم پاسخ مطلقن منفیست!
بله در دوران خاتمی اندکی آزادیهای اجتماعی بیشتر شد ولی هرگز به مردم قدرت چانه زنی و مجبور کردن حکومت به چیزی داده نشد! تازه همان آزادیهای داده شده هم بخشی از سیاستی بود که در میان خود سیاسیون و مقامات جمهوری اسلامی به سیاست سوپاپ اطمینان معروفه و دکترینش رو هم شخص شخیص سعید حجاریان تدارک دیده بود.
کل قضیه بر این اصل استوار بود که تنها با اندکی باز تر کردن فضای مدنی جامعه خشمی که به صورت پتانسیلی مخرب در بطن جامعه جمع شده بود خارج بشه تا منجر به انفجاری بزرگ و حکومت بر انداز نشه! که البته موفق هم بود.
دلیل اینکه سعید حجاریان از طرف تندرو ها هم به یک هدف تبدیل شد و بعد ترور شد همین بود چون با این سیاست مخالف بودند! عملن هم بعد از ترور حجاریان جریان اصلاح طلبی داخل حکومت فرسوده شد تا جایی خاتمی روزهای آخر اومد گفت تدارکاتچی بوده!!! و بعدش هم که بلای خانمانسوز مموتی نازل گشت و باقی داستان تا به امروز رو هم که به میمنت وجودی رسانه ها ظاهرن در جریان هستید!!!

یعنی این استدلال که با حصول توافق وضعیت اقتصادی مردم خوب میشه و قدرت چانه زنی با حکومت رو پیدا میکنند طوری که حکومت مجبور به پاسخگویی بشه از بیخ منتفیه (که البته از وضعیت فعلی قطعن بهتر میشه ولی در حدی نمیشه که بخواد حکومت رو مجبور به چیزی بکنه کما اینکه سابق بر این نکرده).

سعید حجاریان - WiKi

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ
#10

m@hdi نوشته: نیمی از درآمد چند میلیارد دلاری نفت میدونید چقدر میشه؟! منبعی دارید؟

بله درست شنیدید. نیمی از درآمد نفت



m@hdi نوشته: اگر آمریکا این کار را کرده باشد همانند فروپاشی دولت مصدق عامل اصلی انقلاب در ایران هم آمریکا بوده. منبعی دارید؟

این شاه بود که رئیس و همه کاره ی کشور ایران بود نه آمریکا.
حماقت از طرف شاه بود.
حتی دولت آمریکا و اقتصاددانان داخل و خارج از کشور بارها با حسن نیت به شاه در مورد عاقبت ماجراجویی های احمقانه اش هشدار دادند.
این که شاه به حرف کسی گوش نمیکرد و تک محور و دیکتاتور بود, تقصیر رو متوجه شاه و سیستم تک محوره ی ایران میکنه و تعصب عوامانه ست که مسئولیت کار شاه مملکت رو با آن همه اختیار بر دوش یک کشور خارجی که خودش هم در آخر بازی, ضررهای بسیار هنگفتی کرد بیندازیم.

انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط sonixax
12-23-2012, 02:11 AM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 35 مهمان