kourosh_iran نوشته: درمورد کمونیست ها هم چیزی که تاکنون بنده در وجود آنها نشانه هایش را فکر میکنم دیده باشم و با این بحث و گفتارهای جناب مزدک دوباره این خاطره برایم زنده شد اینست که بیشتر کمونیست ها انسانهایی بهتر از همان سرمایه دارهای استثمارگر نیستند، بلکه شاید بدتر باشند، و این کمونیست ها درواقع افرادی هستند که در جنگ همیشگی و طبیعی که برای تصاحب امکانات و لذت در جهان ما جریان دارد بنوعی شکست خورده اند، عقب مانده اند، و میشود گفت بعضا آن هوشمندی و زیرکی و قدرت یا شرایط و شانس مساعدتری را که سرمایه داران موفق داشته اند نداشته اند، و وجودشان پر از کینه و عقده های پنهان است، و حال میخواهند انتقام خود را از جهان و زندگی با هدف قرار دادن این افراد (بلکه تمامی مردمی که کوچکترین مخالفتی با آنها بکنند یا مانعی در سر راهشان باشند) و خشونت و کشتار آنها بگیرند و سپس خودشان هم از یکسری امکانات و لذت ها و تصاحب اموال دیگران تاحدی هم که شده بهره مند شوند (یا حداقل وقتی میشوند بدشان نمی آید و بهشان چیزهای مفت بدست آمده حال میدهد!).
این باز همان پندار است که: کسی که از حقوق زنان پدافند میکند، باید خودش زن باشد و سرکوفت هم خورده باشد!
+ کافر همه را به کیش خود پندارد
که چنین نیست، نه لنین کارگر و بی پول بود و فریدریش انگلس هم خودش سرمایه دار بود . مارکس هم کارگر نبود
استالین هم کارگر و ... نبود و هیچکدام هم کم هوش نبودند که هیچ، بساکه بسیار باهوش هم بودند. آنها میدیدند که
این سامانه ی بهر کشی چگونه مردم را از میان میبرد و چه ستمی به کارگران و رنجبران میشود و از انجا که تنها
در پی شکم و زیرشکم خود نبودند و سرنوشت آدمهای دیگر برایشان مهند(مهم) بود، رفتند در پی انیکار! گاندی
هم خودش وکیل بود و همه چیز هم داشت، ولی برای رهایی مردم هندوستان رفت کتک خورد و رفت زندان. این
است که تا زمانی که شما از دریچه "
به من این جا چی میرسد" نگاه کنید، در پایان کار به شما و به جهانیان
چیزی نمیرسد. به زبان دیگر، نباید در پی آن بود که من خود را در این سامانه ی بخور بخور و بهرهکشی به
بالا برسانم که بیشتر بهره بکشم تا بهره بدهم، بساکه باید در پی این بود که چکار کنیم که از بیخ، این ساختار
از میان برود که کسی نیاز به فروختن نیروی کار خود به دیگری و تن دادن به بردگی نداشته باشد!
اگر همه ی جهانیان همین ترز اندیشه را که شما دارید، داشتند، اکنون هنوز برده داری روم باستان برجای
بود. خوشبختانه کسانی بودند که درد مردم برایشان یکسان نبود و با هوشمندی، کارگران و رنجبران را
رهبری کردند و دمار از روزگار بهره کشان و انگلها درآوردند و در آینده نیز همین خواهد بود. همین اسنودن
نه کارگر بود و نه کم هوش و نه پخمه، ولی امد خودش را به دردسر انداخت و پته ی آمریکایی هارا ریخت روی آب!
---
لنین هم زمانی که مرد از خودش پول و پله ای بجا نگذاشت چون برای گرفتن
پول و پله برپا نخاسته بود، از استالین که میتوانست همه ی پولهای روس را
داشته باشد، جز یکی دو پیپ و چپق چیزی نماند، پسرش هم در جنگ با آلمان
رفت و اسیر شد و کشته شد. پس میبینید که به وارون گمان شما ( که از روی
آیین خودتان سخن میگویید) کمونیستها در پی پول و پله سرمایه دار ها برای
خودشان نیستند. آنها خوشبختی همه ی رنجبران و مردم کوشا را خواهانند.
•