10-07-2014, 06:28 AM
راجع به ازدواج صحبت کردی و اینکه خدا روزی میرسونه.
خب مسئله به این روشنی و سادگی هم نیست. نه؟
اولا که خواهی نخواهی با ازدواج کردن یکسری مزایا و آزادیهای مجرد بودن رو از دست میدی. اون به اصطلاح خدای شما نگفته اینا رو برات نگه میدارم و یه چیزی هم میذارم روش!
زمان قدیم هم زندگی ساده تر و محدودتر از الان بوده؛ الان کلی چیزا هست که آدم توی زندگی دلش میخواد اما برای پرداختن بهشون فراغت و وقت و آزادی زیادی نیاز هست. بطور مثال اگر مثل من به علم و فناوری مدرن و قدرتهای اصیل و درونی علاقهء زیادی داشته باشی، این با یک زندگی معمولی و ازدواج کردن و تشکیل خانواده دادن جور در نمیاد. احتمالا مگر اینکه مثل پیامبر شما بیایم 40 سالگی ازدواج کنیم! راستی خود ایشون چرا ازدواج رو اینقدر به تاخیر انداختن؟
بعدش جونم برات بگه که خداتون گفته روزی رو من میدم، اما گفته همینطوری نمیدم و باید خودت کار و تلاش بکنی تا من بهت بدم. نگفته هم که چقدر کار و تلاش و احتمالا بیگاری و رنج باید بکشی که چقدر در مقابل بهت روزی بده. اصلا در خود همون قرآنتون گفته که روزی هرکس رو بخوایم تنگ میکنیم و هرکس رو بخوایم گشاد گشاد همینطوری بدون حساب میدیم!! دلیل و معیارش رو هم نگفته و کسی رو به تخمش هم حساب نکرده که بخواد پاسخگو باشه از این بابت.
خدای شما به کسی تضمینی نمیده. معلوم نیست مثل هنداونه میمونه که بری ازدواج کنی چه زن و زندگی گیرت بیاد و چقدر روزی چقدر راحت گیرت بیاد. ممکنه کونت پاره بشه بخاطر یه لقمه نون، ممکنه هم شلنگ آتش نشانی رو باز کنه روت!! اصلا هم اینا بخاطر قدرتهای مادی و تصادف و روابط طبیعی و این حرفا نیست و لابد فقط و فقط خواست خدای شماست!
ضمنا این همه آدم که میبینیم بعد از ازدواج کونشون پاره شده و پشیمان شدن ولی راه برگشت ندارن، خیلی هاشون هم آخرش کارشون به مشکلات زیاد و دعوا و ناراحتی و بهرحال بهرصورت طلاق و این حرفا میکشه، اینا وجود خارجی ندارن لابد، یا اینکه یادمون رفته رفتار خدای شما قابل پیشبینی نیست و کسی نمیتونه اون رو زیر سوال ببره و پاسخگو هم نیست! اصلا از کجا معلوم، هرکس بدبخته، معلومه که تقصیر خودش بوده حتما خودش گناه کرده خودش دزدی کرده خودش ایمان نداشته (آخ آخ این یکی رو که من هم ندارم حالا از کدوم بقالی چطوری بخرم؟!) و غیره و غیره.
تازه تجربه و دریافتهای شخصی رو چه میکنی؟
خدای تو از بچگی به من نشون داده که داستان زندگی به این سادگی ها نیست. و فهمیدم که باید بر عقل و توان و ارادهء خودم تکیه کنم. حالا خدا هم اگر بود، یه جاهایی که واقعا از دست من خارجه، شاید اونجا کاری میکنه. ولی ازدواج کردن و نکردن یک کار بزرگ بود که دست خودم بود و عقل و حس من میگفت که نکن، اگر کردی نمیشه مطمئن بود از نتایجش و پای خودته. منم که کلا دنبال کنترل و تضمین تاحد ممکن هستم در زندگی، در نتیجه فهمیدم که باید راه خودم رو طی کنم. هروقت از عقل و تشخیص و روش خودم پیروی نکردم در زندگی، نتیجهء خوبی نگرفتم، گاهی حتی نتیجهء معکوس گرفتم. آدم باید خودش باشه. من باید طبیعی و خود واقعی خودم باشم.
ضمنا من نمیگم که دیگران همه بیان از فکر و تصمیم من پیروی کنن. نه هرکس به خودش مربوطه. اگر از من پرسیدی، توی کار من دخالت کردی، گفتی چرا با دین و خدای من مشکل داری، من عین تجربه و عقل و وجدان خودم رو برات گفتم. این شماها هستید که ماهیت اعتقاداتتون طوریه که همش باید توی کار دیگران فضولی کنید و اونا رو زیر سوال ببرید و درموردشون بدون اینکه عملا بتونید ثابت کنید، قضاوت کنید و حکم بدید! چون اساسا دین و اعتقادات شما اینطوریه و همه رو توی کلیشه های محدود خودش و مدل ساده شده و مطلق خودش از جهان میبره و استثناء و نمیدونم توش نیست.
خب مسئله به این روشنی و سادگی هم نیست. نه؟
اولا که خواهی نخواهی با ازدواج کردن یکسری مزایا و آزادیهای مجرد بودن رو از دست میدی. اون به اصطلاح خدای شما نگفته اینا رو برات نگه میدارم و یه چیزی هم میذارم روش!
زمان قدیم هم زندگی ساده تر و محدودتر از الان بوده؛ الان کلی چیزا هست که آدم توی زندگی دلش میخواد اما برای پرداختن بهشون فراغت و وقت و آزادی زیادی نیاز هست. بطور مثال اگر مثل من به علم و فناوری مدرن و قدرتهای اصیل و درونی علاقهء زیادی داشته باشی، این با یک زندگی معمولی و ازدواج کردن و تشکیل خانواده دادن جور در نمیاد. احتمالا مگر اینکه مثل پیامبر شما بیایم 40 سالگی ازدواج کنیم! راستی خود ایشون چرا ازدواج رو اینقدر به تاخیر انداختن؟
بعدش جونم برات بگه که خداتون گفته روزی رو من میدم، اما گفته همینطوری نمیدم و باید خودت کار و تلاش بکنی تا من بهت بدم. نگفته هم که چقدر کار و تلاش و احتمالا بیگاری و رنج باید بکشی که چقدر در مقابل بهت روزی بده. اصلا در خود همون قرآنتون گفته که روزی هرکس رو بخوایم تنگ میکنیم و هرکس رو بخوایم گشاد گشاد همینطوری بدون حساب میدیم!! دلیل و معیارش رو هم نگفته و کسی رو به تخمش هم حساب نکرده که بخواد پاسخگو باشه از این بابت.
خدای شما به کسی تضمینی نمیده. معلوم نیست مثل هنداونه میمونه که بری ازدواج کنی چه زن و زندگی گیرت بیاد و چقدر روزی چقدر راحت گیرت بیاد. ممکنه کونت پاره بشه بخاطر یه لقمه نون، ممکنه هم شلنگ آتش نشانی رو باز کنه روت!! اصلا هم اینا بخاطر قدرتهای مادی و تصادف و روابط طبیعی و این حرفا نیست و لابد فقط و فقط خواست خدای شماست!
ضمنا این همه آدم که میبینیم بعد از ازدواج کونشون پاره شده و پشیمان شدن ولی راه برگشت ندارن، خیلی هاشون هم آخرش کارشون به مشکلات زیاد و دعوا و ناراحتی و بهرحال بهرصورت طلاق و این حرفا میکشه، اینا وجود خارجی ندارن لابد، یا اینکه یادمون رفته رفتار خدای شما قابل پیشبینی نیست و کسی نمیتونه اون رو زیر سوال ببره و پاسخگو هم نیست! اصلا از کجا معلوم، هرکس بدبخته، معلومه که تقصیر خودش بوده حتما خودش گناه کرده خودش دزدی کرده خودش ایمان نداشته (آخ آخ این یکی رو که من هم ندارم حالا از کدوم بقالی چطوری بخرم؟!) و غیره و غیره.
تازه تجربه و دریافتهای شخصی رو چه میکنی؟
خدای تو از بچگی به من نشون داده که داستان زندگی به این سادگی ها نیست. و فهمیدم که باید بر عقل و توان و ارادهء خودم تکیه کنم. حالا خدا هم اگر بود، یه جاهایی که واقعا از دست من خارجه، شاید اونجا کاری میکنه. ولی ازدواج کردن و نکردن یک کار بزرگ بود که دست خودم بود و عقل و حس من میگفت که نکن، اگر کردی نمیشه مطمئن بود از نتایجش و پای خودته. منم که کلا دنبال کنترل و تضمین تاحد ممکن هستم در زندگی، در نتیجه فهمیدم که باید راه خودم رو طی کنم. هروقت از عقل و تشخیص و روش خودم پیروی نکردم در زندگی، نتیجهء خوبی نگرفتم، گاهی حتی نتیجهء معکوس گرفتم. آدم باید خودش باشه. من باید طبیعی و خود واقعی خودم باشم.
ضمنا من نمیگم که دیگران همه بیان از فکر و تصمیم من پیروی کنن. نه هرکس به خودش مربوطه. اگر از من پرسیدی، توی کار من دخالت کردی، گفتی چرا با دین و خدای من مشکل داری، من عین تجربه و عقل و وجدان خودم رو برات گفتم. این شماها هستید که ماهیت اعتقاداتتون طوریه که همش باید توی کار دیگران فضولی کنید و اونا رو زیر سوال ببرید و درموردشون بدون اینکه عملا بتونید ثابت کنید، قضاوت کنید و حکم بدید! چون اساسا دین و اعتقادات شما اینطوریه و همه رو توی کلیشه های محدود خودش و مدل ساده شده و مطلق خودش از جهان میبره و استثناء و نمیدونم توش نیست.