mbk نوشته: ب
"( وَیَسْتَعْجِلُونَكَ بِالْعَذَابِ وَلَنْ یُخْلِفَ اللَّهُ وَعْدَهُ وَإِنَّ یَوْمًا عِنْدَ رَبِّكَ كَأَلْفِ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ )" "هم زود می شتابندت به ناگواری هم نبودهپشت می کند خداوند پیش پیمانش را هم چون روزی نزد پروردگارت جور هزار سالی از چیزی می شمرید است "ببین اینجا آمد "ک "جور نه "مثل" "همانند هم گفت یوم روزی نه الیوم روز
" یُدَبِّرُ الأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الأَرْضِ ثُمَّ یَعْرُجُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ" "به سامان می دهد فرمان از آسمان سوی زمین پس بالا برده می شود سویش در روزی بود ارزشش هزار سالی از چیزی می شمرید" اینجا هم یوم بی ال آمد
"سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرِینَ لَیْسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ تَعْرُجُ الْمَلائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَیْهِ فِی یَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ""پرسید پرسنده ای به ناگواریی انجام شو برای روپوشندگان نیست برایش کنارزنی از خداوند دارای بالاروی جاها بالا میرود فرشته ها هم روح{جان} سویش در روزی بود ارزشش پنجاه هزار سالی" اینجا هم یوم ناشناخته آمد تنها شناخته سال شمارش ما است باز اینجا درباره زمین چیزی نیامد که به دیدم هم دیگر جایگاه بالا روی آمد که دوری اش بیشتر از دوری پیشین است هم نشان از گشودگی های پهنای هستی است نه چیز دیگر خداوندا مرا از کوته بینان مگذار
بازی صرف و نحو شما بیخود است . چم " یَوْمًا ,یَوْمٍ " همان "روزی" است که درازی آن برابر هزار / پنج هزار سال است که شما میشمارید. یعنی فراسیدن گاهی است که برابر هزار ... سال عربی است.روشن است چرا "الیوم" نگفته است. برای اینکه "الیوم" چم دیگر دارد : امروز، امروزه، در این زمان / برش زمانی.
مسلن از روز (یوم قیامت ), (یوم الدین) هم از محمد پرسیدند ولی نگفت که چه اندازه به درازا خواهد کشید... گفت فقط الله میداند و نمیخواهد بکسی بگوید.
نقل قول:باز اینجا درباره زمین چیزی نیامد
نیازی نبوده که سخنی از زمین بمیان بیاید. در فرهنگ آنزمان چم روز چیزی بوده که همگان آن را میدانستند. گذشته از آن، در جهان بینی تورات و قرآن تنها روی زمین است که روز معنا و وجود دارد که = لیل + نهار