نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 0 رای - 0 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

وضعیت بیکاری
#1

چند روز پیش تلویزیون ج. ا. راجع به بیکاری داشتن صحبت میکردن (مجری با یک نفر دیگه) که میگفت وضع بیکاری وخیمه و مثل اینکه تا یک سال دیگه به 40% هم میرسه. تازه میگفت این نرخ بیکاری با تعریف وزارت کار از بیکاریه که به افرادی که کمتر از یک ساعت در هفته کار میکنن بیکار میگن.

نظر شما در این مورد چیه و آخر و عاقبت چی میشه آیا راهی داره؟
راستی ما در رتبهء چندم جهان هستیم از نظر بیکاری؟

من خودم یه کار دارم الان که همه چیش خوبه الا حقوقش! (بیمه هم نیستم). مدتهاست توی فکر و منتظر هستم اقتصاد باز رونقی بگیره فرجی بشه شانسی چیزی خلاصه که یه شغل مناسب گیر بیارم اینو ول کنم، ولی مثل اینکه حالا حالاها اینطور نمیشه. فعلا فکر کنم باید همین رو هم که دارم بچسبم!
پاسخ
#2

از این 40 درصد به اطمینان میگویم 20 درصد از راحت طلبی و بلند پروازی خودشان بیکارند

شراب اولی تر ...
پاسخ
#3

دشواری اینجاست که خیلی ها تمایل دارند به استخدام دولت دربیایند. خب اینطور هم که نمی شود و آن هم یک گنجایشی دارد.

شوربختانه بخش خصوصی هم در داخل کشور به دلیل عدم پشتیبانی و سنگ اندازی جلوی آن رونق چندانی ندارد.

در این دوره زمانه آدم باید دستش را بگیرد به زانوی خود و یا نقی گویان کاری برای خود دست و پا کند . گرچه شاید درآمد چندانی هم نداشته باشد

یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!

"فریدون فرخزاد"
پاسخ
#4

iranbanoo نوشته: از این 40 درصد به اطمینان میگویم 20 درصد از راحت طلبی و بلند پروازی خودشان بیکارند
مطمئنی؟ چرا؟
من خودم از کار فعلیم راضی نیستم، یعنی همه چیش خوبه ولی درآمدش خیلی کمه؛ یه مدت توی روزنامه ها گشتم و تحقیق کردم ولی باید بگم بیشتر کارها یا در اصل ویزیتوری و بازاریابیه یا انواع کلاهبرداری یا استثمار یا کارهای کارگری و این حرفا اونم با حقوق کم، که با اینا آدم به جایی نمیرسه جز اینکه عمرش میگذره فقط با یک زندگی بخور نمیر.
شما چه مثالی داری از اینکه میگی راحت طلبی و بلندپروازی؟
یه مدت هم که کارفرما بیمه منو قطع کرد (اول بیمه بودم) رفتم دنبال بیمه بیکاری گرفتن کلی دویدم، البته پولش رو هم گرفتم، منتها یه فرم هم توی اداره کار پر کردم که توش نوشته بود میخواید آموزش حرفه ای رایگان ببینید و شغل پیدا شد خبرتون کنیم و این حرفا منم زدم بله، ولی هیچوقت هیچ خبری نشد نه از آموزش رایگان و نه هیچگونه پیشنهاد شغلی.
آدم اگر مجبور نباشه، دنبال بیشتر این کارها نره شاید بهتر باشه، چون بجاش حداقل بره کلاسی چیزی دانشگاهی آموزشی چیزی خلاصه یه چیزی یاد بگیره که آینده به درد موقعیت و درآمد بیشتری بخوره، وگرنه بری سر این کارهای معمولی که اکثرا آینده نداره و حتی اگر خوب هم دربیاری تضمینی نیست که پایدار باشه و از اونور هم عملا تمام یا بیشترش رو خرج میکنی و دست آخر هم هیچ تخصص و ارتقا خاصی احتمالا توش بدست نمیاری و فقط گذران عمر کردی.
البته من قبول دارم که جوونهای الان هم اکثرا یا خیلی ها راحت طلب و زیاده خواه هستن و اصولا حتی اگر بیکار باشن وقت و انرژی خودشون رو صرف کارهای بیهوده و کم ارزش و عیاشی و تفریح و وقت گذرانی میکنن، ولی خود من اینطور نبوده و نیستم با این حال وضعم اینه و حتی یک فرصت کاری درست و حسابی هم در طول ماه ها پیدا نکردم. البته توی مملکت ما الان این چیزا رابطه و پارتی میخواد که اگر داشته باشی شانس خیلی بیشتری برای پیدا کردن موقعیت های کاری خوب داری.
ضمنا اینکه جوونای ما اینطوری شدن از کجا معلوم همهء تقصیر گردن خودشونه؟ شاید همین وضعیت بی ثبات و بی حساب و کتاب هم این امر رو موجب شده یا کاتالیز شدید کرده. بالاخره اینم که میبینی توی خیابون خیلی جوونها با پولهای بادآورده و حاصل از فساد و دزدی و بخور و بخور و رانت پدراشون عیاشی میکنن و ول میگردن بعد خب معلومه آدم براش سنگین تر میشه که مثل بچه آدم سرش رو بندازه پایین بره سر یه کار توی یه محیط بسته تمام روز رو کار کنه بعدم یه حقوق بگیره که فقط خرج زندگی و گذران عمر باشه و همینطور عمرش بگذره و سنش بره بالا و آخرش هم هیچی به هیچی!
پاسخ
#5

الان کارهای دولتی در کشور ما بهترین کارهاست، چون حقوق و مزایای تضمین شده قانونی میگیری و حساب و کتابش رعایت میشه. ولی دنیای بیرون دنیای کمبود و فشار و استثمار و گرگ ها و درنده هاست؛ باید برای بقا واقعا قوی و جنگنده باشی.
توی کار آزاد بری دیگه با خودته و شانس و نمیدونم چی، بهرحال میدونم که هرکسی هم به این راحتی نمیتونه توش موفق بشه. ضمنا اگر سرمایه اولیه نداشته باشی که شانست خیلی کمه.
توی مملکتی که عرضه ندارن کنترل کنن، ثبات نیست، هر روز یجاش گندش میزنه بیرون، بنظر من خصوصی سازی و این حرفا هم کشکه و به درد نمیخوره همون سیستم دولتی بهتره باوجود تمام ناکارایی و عوارضی که داره.
بازار آزاد و سیستم خصوصی مال کشورهاییه که ثبات نسبی دارن حداقل و یکسری استانداردهای زندگی و جامعه درشون وجود داره بطور طبیعی و برای طولانی مدت میشه روش حساب کرد. ولی کشور ما اگر داخلی ها بذارن از خارج اینقدر فشار و مسئله داریم که همه چیزمون بهم ریخته و هر روز یجاش پنچر میشه و تا دولت بخواد عکس العملی نشون بده کاری بکنی هزاران نفر و صدها هزار نفر و خانواده هزینه ها سنگینی دادن بابتش و هزاران کار و سرمایه گذاری و زحمت از بین رفته و صدمه دیده. توی چنین شرایطی کسی دنبال تولید و کارهایی که نیاز به ثبات و امنیت و تضمین اجتماعی و سیاسی و اقتصادی خوبی دارن نمیره و همین میشه که میبینید فقط کارهای سطحی و دلالی و زمین و ملک و ساختمان سازی (که تازه اینا هم اخیرا کساد شده و صدمه دیده از بابت شرایط سیاسی و اقتصادی و تحریم ها).
خصوصی سازی در کشورهایی با شرایط ما فقط از سر باز کردن بخشی از مردم و کاهش هزینه هاست برای حکومت. در عمل سرنوشت اون مردم برای کسی مهم نیست و به بهانهء بازار آزاد و خصوصی سازی و رقابت اونا رو از سر باز کردن و به جون هم انداختن.

در این بین فقط یک کار خوبی دولت آقای روحانی برای این قشر از مردم کرد که اونم بیمهء سلامت بود!
منم بیمهء سلامت گرفتم چون بیمه ندارم. حداقل اینطوری نگران خرج دکتر و دارو و درمان نیستم که یوقت خدای نکرده غیرمنتظره خرج اینطوری پیش بیاره.
پاسخ
#6

kourosh_iran نوشته: مطمئنی؟ چرا؟
من خودم از کار فعلیم راضی نیستم، یعنی همه چیش خوبه ولی درآمدش خیلی کمه؛ یه مدت توی روزنامه ها گشتم و تحقیق کردم ولی باید بگم بیشتر کارها یا در اصل ویزیتوری و بازاریابیه یا انواع کلاهبرداری یا استثمار یا کارهای کارگری و این حرفا اونم با حقوق کم، که با اینا آدم به جایی نمیرسه جز اینکه عمرش میگذره فقط با یک زندگی بخور نمیر.
شما چه مثالی داری از اینکه میگی راحت طلبی و بلندپروازی؟
من هیچ وقت نمیگم وضعیت کاری توی ایران بدون مشکل هست و مطمئنا نیاز به سامان دهی داره.
ولی از طرفی مشکل بیکاری تنها با انداختن تقصیر به گردن دولت حل نمیشه و کسی که تو زندگیش هدف و تارگت مشخصی برای کارش نداشته باشه محکوم به فنا شدن توی این سیستم هست.
گرچه من فکر میکنم توی این بل بشوی اقتصادی همونطور که خیلی ها آسیب میبینن خیلی ها هم فرصت های نابی برای پرش به جلو پیدا میکنن اگر و فقط اگر کمی بدونن دقیقا به دنبال چه هستن!
شغل هایی مثل ویزیتوری و پیک و این دست مشاغل کاذب همه گذری و غیر تخصصی هستن.شاید دریچه ای باشن برای کسی که تازه وارد کار شده ولی همون فرد باید بدونه راه رسیدن به یک ثبات کاری نشونه کردن یک بازار مشخص و هزینه دادن برای جا باز کردن در اونه.در حالی که من میبینم اکثر افراد بیکار به دنبال کار و حقوق یا مفت هستن بدون اینکه برای رسیدن به این ثبات شغلی ذره ای تلاش کنن!

شراب اولی تر ...
پاسخ
#7

نقل قول:اکثر افراد بیکار به دنبال کار و حقوق یا مفت هستن بدون اینکه برای رسیدن به این ثبات شغلی ذره ای تلاش کنن!
خب اینکه این افراد اینطور هستن بهرحال اینا تربیت شدهء همین نسل و همین جامعه و همین حکومت هستن.
از یک فرد نوجوان و بی تجربه در این دنیای آشفته چقدر انتظار میره؟ واقعا چه کسانی رو میتونن چرا الگو قرار بدن؟ چه کسی راهنماییشون کرده، چه کسی کمکشون کرده؟ هرجا میری فقط رابطه و بخور بخور و خودخواهی و هرکسی میخواد زودتر بار خودش رو ببنده ولو به قیمت استثمار دیگران، کلاهبرداری، صدمه زدن به بقیهء جامعه.
پاسخ
#8

البته منم خودم آدم بی هدفی بودم E105
البته نه اینکه بگم راحت طلب و زیاده خواه بودم، نه من یخورده وضعم خوب بود (ارث پدری)، و بخاطر همین زیاد و زودی دغدغهء شغل و درآمد نداشتم، ولی از اونور هم بچه علاقمند و درسخونی بودم و دنبال خلاف و عیاشی هم نبودم؛ حتی تا همین الانش نه سیگار کشیدم و نه لب به مشروب زدم (ولی اخیرا میخوام مشروب رو یه تستی بزنم اگر فرصت شد E415)
من خیلی به علم و فناوری مدرن علاقه داشتم؛ بطور کلی به هرچیز پیشرفته و قدرتمندی. رشتم هم کامپیوتر و برنامه نویسیه. اینقدر خوره بودم که سالها بعد از دانشگاه مطالعه کردم و میخواستم همه کاری رو بلد باشم. البته این تلاش هم به نتایجی رسید و میتونم بگم الان یه همه فن حریف هستم، یه آچار فرانسه واقعی! ولی خب بقولی میگن همه فن حریف هیچکاره، الان حکایت من شده که تخصص آماده به کار بازاری توی یک مورد خاص ندارم. اما این کاری که الان دارم و یجا دیگه هم بعد از ظهرها کار میکنم، دوتاشون نیاز به همون یه آدم همه فن حریف و آچار فرانسه داشتم و این مهارت و توانایی های گسترده در این کارها کاملا به دردم خورد، و حتی از برنامه نویسی هم بارها در کارم استفاده کردم با نوشتن سریع برنامه های کوچک ولی هوشمندانه برای حل مشکلات موردی.
حالا یه معضل رشتهء ما اینه که گسترده و پیچیده است و سخت میشه بین تخصص ها و حیطه های مختلفش مرزبندی کرد، بخصوص در کشور ما که اونقدری منابع مالی و انسانی نداریم که تقسیم نقش ها و وظایف یک امر معمول یا حتی شدنی باشه، یعنی مثلا شما میخوای یه سایت درست کنی باید همه یا حداقل چند بخش از اون رو (سمت سرور، سمت کلاینت، امنیت، طراحی، توسعه، گرافیک) رو خودت بلد باشی و خودت انجام بدی، وگرنه به مشکلات جدی برمیخوری که کمترینش پرهزینه درآمدن و صرف نکردن پروژه است. تازه یه بدبختی دیگه هم که رشتهء ما از نظر کاری داره اینه که تغییرات زیاد و سریعی داره. مثلا من سالها طراحی و توسعهء وب یاد گرفتم ولی الان اینقدر استاندارد و فناوری و تغییراتی مثل طراحی برای دستگاههای موبایل و غیره اومده که یجورایی دیگه خسته شدم و عقب موندم. هرچند پایه رو دارم و الان یادگیری من خیلی سریعتر و راحتتره، ولی خب بهرحال وقت و انگیزهء کافی براحتی پیدا نمیشه.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
آخرین ارسال توسط sonixax
12-23-2012, 02:11 AM

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: