undead_knight نوشته: میتونی به من بگی چه چیزی باعث میشه مردمانی که حتی در کنترل خوراک و سکسشون مشکل دارند موقع جرم دارای توانایی گزینش میشند؟!یا در این موارد هم توانایی خاصی ندارند و بی جهت محاکمشون میکنیم؟!
بیراهه به فلسفه؟
اگر خواستِ آزاد داشته باشیم:
تبهکاران را باید پادافره بدهیم.
اگر خواست آزاد نداشته باشیم:
تبهکاران را باید پادافره بدهیم.
پس اینکه کسی از ناتوانیِ کنترل خویش ناچار به تبه روی آورده او را بیگناه نمیکند (گناه ِ ژنهایش است); اگرچه در دادگاههایِ امروزین باز هم
کوشیدهاند این گروه را کاهش بدهند و نمونهوار, کشتن از روی احساس (crime of passion) پادافرهیِ کمتری از کشتن پیشسِگالیده (premeditated murder) میگیرد.
undead_knight نوشته: ما انسان های امیال متفاوت داریم و گاهی این امیال ما با هم در تضاده،کسی که نمیتونه رفتار جنسی، غذاییش رو کنترل کنه در بسیاری از مواقع اولا از اضافه وزنش چندان ناراضی نیست،اگر ناراضی باشه هم همچنان ممکنه فقط از نتیجه ناراضی باشه واز پرخوری لذت ببره،و کسی که از پرخوری لذت نبره و از نتیجه هم ناراضی باشه در بسیاری از موارد در کنترل وزنش مشکلی نداره.
Negative liberty is freedom from interference by other people. Negative liberty is primarily concerned with freedom from external restraint
اگر بخوایم انگل رو اینجور تحلیل کنیم،انگل آزادی منفی(آزادی بیرونی) رو از میزبانش میگیره،یعنی امیال درونی میزبان هیچ ارتباطی به موجودیت انگل نداره.
Positive liberty is the possession of the power and resources to fulfill one's own potential
آزادی مثبت آزاد شدن از امیال درونی هست.
اود اینها چه پیوندی به سخن من داشت؟ من یک نمونهیِ روشن زدم, بیشتر مردم روی چیزی ساده همچون اندازهیِ
خوراکی که روزانه میخورند هم کنترل بسنده ندارند, چرا و چگونه هنگامیکه پایهیِ رانهیِ جنسی (این توانمندترینِ رانهها) آنان
به میان کشیده میشود ناگهان دیگر هیچکس بردهیِ ژنهایش نیست و ما از شوالیهیِ نامرده انگ تئوری توطئه میخوریم؟
کراننمایی انگل هم روشن نمودیم, در سکس زن و مرد هر دو خوشیمیبرند ولی زن برای همان سکسی که
خود خوشی میبرد از مرد یک پول و بهرهیِ افزوده میگیرد, که این را هرکس بروشنی رفتار انگلوار میابد:
خوشی زن - خوشی مرد = 0 (رفتاری که پاداشی یک اندازه برای هر دو سو دارد).
بهرهیِ افزودهیِ زن (= بهرهیِ کاستهیِ مرد) = انگلواری
در دوستی هم دوستی که بهرهیِ بسیار بیشتری ببرد را انگل مینامند, در پیوندهایِ
زناشویی و همسری نیز زنان همین بهرهیِ بسیار بیشتر (امروز ناروا) را میبرند که بهمچنین, آنها را انگل میسازد.
پارسیگر