01-29-2014, 10:09 PM
kourosh_bikhoda نوشته:[ATTACH=CONFIG]3442[/ATTACH]
فرنود که ته کشید, لودگی میآغازد
.Unexpected places give you unexpected returns
kourosh_bikhoda نوشته:[ATTACH=CONFIG]3442[/ATTACH]
kourosh_bikhoda نوشته: 160281_08aa9.jpgاین روز ها که دیگر چنته تهی شده، چگالی پاسخ های زرشکی و لودگی و شعری تان بالا رفته است!
مزدك بامداد نوشته: بیجاست.
از دید شما چنین است. برگه[١] های تاریخی چیز دیگری میگویند
که آنها را برای کوروش اوردیم و ایشان دیگر پاسخی نداشت!
مزدك بامداد نوشته: چرا به خودشان شلیک کنند؟ به کارگران و شورشیان و مردم ویتنام شلیک میکنند!
دیگر ندار ها هم یا از گرسنگی میمیرند یا به مزدبردگی میافتند!
مزدك بامداد نوشته: سفسته است، چون بیمار کسی که نمیتواند کار کند و نه کسی که نمیخواهد!
اینجا هم باز مچتان را گرفتیم !
مزدك بامداد نوشته: ما هرگز نگفتیم که "کسی که کار نمی کند". گفتیم کسی که نمیخواهد کار
کند = تنبل و مفت خور است . پس شما به ما دروغ بستید
که مچتان را گرفتیم !
مزدك بامداد نوشته: در هر کشوری ، کارگران با بهره کشان کشور خود در جنگ هستند.
مزدك بامداد نوشته: اگر امپریالیست ها هم در آن کشور دست در دست بهره کشان بومی
به چپاول سرگرم باشند، با انها نیز برخورد میشود ! ما هر دزدی را میزنیم !
Mehrbod نوشته: نخست اینکه:
سپردن کارهای سخت و جانفرسا ≠ سپردن همهیِ کارها
دو اینکه در این روند شدنی بودن سپردن کارهایِ امروزین هومن[١] به ماشینهایِ فردائین ساختهیِ دست هومن هیچ سخنی نمیرود و
نیازی به روشنگری من نیست; از این یاوهها و ژاژهها[٢] که کار آدم را ماشین نمیتواند بکند چند دههای میگذرد که کسی دیگر چیزی نمینالد, مگر شما و یک @Reactor
سه اینکه دگرآزاریِ شما و اینکه دوست دارید توی سر و کلهیِ دیگران بزنید و "رقابت" بیجا
داشته باشید و از این و آن بهرهبکشید تا زندگی به شما "مزّه" بدهد, از خویشکاریهایِ[٣] نژاد هومنی[٤]
نیست که برایتان برآورد[٥]; برای هرکس که یک جو خرد در مغز اش داشته باشد, سپردن کارها به ماشین
و پرداختن به زندگی و خوشیهایِ آن برای هومن, بروشنی گزینهیِ[٦] بهتر میباشد و در این یک باره نیز به روشنگری فزودهیِ من نمینیازد[٧].
Mehrbod نوشته: بیجاست, ده باری پاسخ همین پرسش را دادهایم, ولی از بس هوچیگری میکنید یاد اتان نمیماند:
sonixax نوشته: باز که توهم زدید :)))مهر کنید این پاسخ ها (!!) را که برای من است
ولی شماها به خودتان شلیک میکردید
حرف از بی مصرفی بود ! نه نخواستن!!!
پس بیخود ذوق زده نشوید یک وقتی سکته میکنید :e405:
و ما هم عین گفته های خودمان را نقل کردیم! مشکل بینایی دارید یا صرف نمیکند دیدنشان ؟!
مزخرفات کمونیستی!!!
...!!
مزدك بامداد نوشته: مهر کنید این پاسخ ها (!!) را که برای من است
جداگانه گفتاورد و پاسخگویی بفرمایید. سپاسگزارم !
Russell نوشته: نتیجهای که دوستان میخواهند از عرضه و تقاضا بگیرند همانطور که شهریار گفت درست نیست، عرضهیِ پایین و تقاضای لزوما نتیجهیِ مهارت و استعداد و کوشش نیست. شما بعلت بیماری قدتان دو متر و نیم شده باشد هم در اقلیت هستید و میتوانید آنرا در کتاب رکوردها ثبت کنید و کسب درآمد کنید و چه بسا ناگهان تقاضا برای دیدن آدم دو متر و نیمی سر به آسمان بگذارد ولی گمان نمیکنم کسی بتواند نشان دهد این نتیجهیِ مهارت و استعداد است.اگر منظورت منم که اصلا نتیجه ای که شهریار میگه رو منظورم نیست!یعنی قانون عرضه و تقاضا ابداع سرمایه داری نیست،سرمایه داری فقط داره ازش "بهره برداری" میکنه.
در هر حرفه شرایطی مثل سختی کار و... هستند که تقریبا ثابت هستند مثلا همانطور که شهریار گفت سختی کار آتش نشان (فشار فیزیکی و روانی که به او میآید) از فوتبالیست و حتی ستارهیِ فوتبال در بسیاری مواقع بیشتر است. این سختی جدا از مزایا و حقوق و... در گزینش یک شغل موثر است چنانچه تقاضا برای قهرمان پرورش اندام شدن بسیار کمتر است از ستارهیِ موسیقی شدن. عادلانه این است که مزایا و درآمد تابعی از مسئولیت و سختی کار باشد.
sonixax نوشته: شما بروید به این بپردازید که یک تریاکی حق ندارد بگوید تریاک بد است نکشید!بیجاست، به وارونه: یک تریاکی سزا ندارد بگوید که بهمان کس بد است چون تریاک میکشد!
Mehrbod نوشته: فرنود که ته کشید, لودگی میآغازد+
مزدك بامداد نوشته: این روز ها که دیگر چنته تهی شده، چگالی پاسخ های زرشکی و لودگی و شعری تان بالا رفته است!میدونید چرا؟ چون ما با هرکس همچنان که شایسته[٩] ی اوست[١٠] سخن گفته ایم!
kourosh_bikhoda نوشته: میدونید چرا؟ چون ما با هرکس همچنان که شایسته[٩] ی اوست[١٠] سخن گفته ایم!گویا دوزاری تان تازه افتاده است . چرا که چند ماه بود
بنگاه سفسته یابی - برگ
مزدك بامداد نوشته: گویا دوزاری تان تازه افتاده است . چرا که چند ماه بودچند ماه پیش هم همین بوده جانم. همیشه با شما اونطور که شایسته ش بودید سخن گفته شده از طرف من
که جور دیگر سخن میگفتید تا اینکه چنته تان تهی شد
و ناگهان شایستگی من کاهش یافت !! هر هر !