Mehrbod نوشته: اینهم برای شما که گویا دستی در ترزبان[4] کژفرنودها[5]؟ هم داشتید:
فکر کنم شما نوشته های مرا با نوشته های کس دیگری اشتباه گرفته اید و چیزهایی را نشان و توضیح میدهید که در نوشته من نیست!
Mehrbod نوشته: ١. سفستهیِ پرداختن به سخنگو (شما مانند خمینی هستید)
------------->
مزدك بامداد نوشته: ! اگر انها خونی را خورده باشند, خون تزار ها و تزارویچ ها و شاهزادگان
و بویار های مفت خور و کولاک ها (زمین داران بزرگ روستایی) و دیگر بهره کشان انگل
بوده که نوش جانشان و نوش جان ما باد!!
این سخنان برای ما بسیار آشنا هستند و چنانکه میبینیم این دوتن به خود این حق را میدهند کسانی که سیستم زندگی ای غیرآنچه اینان تجویز میکنند را میپسندند سرکوب کنند. آن یکی آدم هم خیلی خون دوست داشت و همش میگفت بریزید خونها و بکشید دشمنان اسلام را. پس مقایسه من بیجا نبود و ربطی به پرداختن به سخنگو نداشت.
Mehrbod نوشته: ٢. سفستهیِ انگ زدن (سفستهیِ اینکه شما دارید سفسته میکنید)
؟!
من در آن پاراگراف کجا بیجهت به ایشان گفتم که دارید سفسطه میکنید؟ گفتم که ایشان فرافکنی میکنند چرا که علت تمام کاستی های و ایراداتی که ما به شوروی میگیرم را به کسانی یا چیزهایی بیرون و نامربوط به آنچه که ما میگوییم ربط میدهند. این میشود فرافکنی.
Mehrbod نوشته: ٣. سفستهیِ توسل به بیشینگان[6]: اگر ٩٠% مردم موافق بردهداری باشند, پس بردهداری اشکالی ندارد و مشروع است.
انگار ما باید اینجا درس سیاست و دموکراسی هم بدهیم. عزیزم مشروعیت هر سیستمی برپایه ارده ی همان مردم. اینکه آنان بخواهند کمونیستی زندگی کنند یا سرمایه داری و یا اسلامی به خودشان مربوط است و نمیتوان آنان را از برپاسازی حکومت دلخواهشان منع کرد و منع کردن در این مورد غیراخلاقی است. پس چه شد؟ بستن تمام راههای دموکراتیک برای تغییر یک سیستم حکومتی توسط آن سیستم در واقع خودش غیراخلاقی است و مایه نامشروع شدن آن میشود.
Mehrbod نوشته: a. شوروی میلیونها آدم را از حق زندگی محروم کرده بود, شوروی نمونهیِ ناب کمونیسم بود (و نباید هیچ عیبی هم میداشت), پس کمونیسم بد است
شما اصلا ربط نوشته های من را به نوشته های جناب مزدک درک کردید یا همینطوری برای خودتان اسم سفسطه ها را فهرست کردید؟ ایشان از شوروی به عنوان یک کشور کمونیستی دفاع کرده و او را شهید راه عدالت دانستند. حالا شما پریده اید وسط و به انتقادهای ما به شوروی گیر داده اید! اساسا من در آن پست کجا گفتم که شوروی نمونه ناب یک حکومت کمونیستی است؟ و مگر غیر از این بود که نوشته ای که کوت کردید در انتقاد به دفاع از عملکرد شوروی به عنوان یک کشور کمونیستی بود؟
Mehrbod نوشته: b. استالین هر چه کرد برای اهداف ایدئولوژیک بود و بس (چرا هم ندارد!).
Mass grave found containing Stalin victims
همین یکی را برای ما توجیه بفرمایید که چگونه در راه خدمت اسلام و مسلمین میشود ۱۱۰۰ نفر را تیرباران کرد و یکجا در گور دست جمعی دفن کرد .مشتاقم بشنوم که چگونه این کار به نفع هومنی بوده و در راه اهداف سازمانی نبوده (یعنی ایجاد رعب و وحشت در دل مردم که جرات نکنند چیزی بگویند وگرنه اینطور وحشیانه یکجا کشته میشوند.)
Mehrbod نوشته: ١. سفستهیِ نادان خواندن دیگر: اینکه شما چیز به این آشکاری[8] که شوروی در پیت بود نمیگیرید برای ما شگفتانگیز است!
پوه...
اگر شما هم نمیتوانید دریابید که کشورهای دیکتاتوری و استبدادی برای به رخ کشیدن خود گنده گوزی میکنند تا مثلا خود را بزرگ جلوه داده باشند و تمام اینها در واقع برای تغذیه سیستم پروپاگاندای خودشان است و مصرف داخلی دارد پس شما هم با ایشان در یک دسته قرار میگیرد. هم اکنون عربستان هم بزرگترین برج جهان را با یک کیلومتر ارتفاع دارد میسازد . پس حتما این هم از دستاوردهای خارق العاده سیستم حکومتی اسلامی عربستان است!
Mehrbod نوشته: ٢. سفستهیِ زهرآگینیدن سرچشمه: اگر شوروی دستآوردی هم داشت براستی دستآورد نبوده, چون (—>سفستهیِ سفرنگ[7] تاریخ) آنرا با اردوگاه کار اجباری بدست آورده.
؟!
من این را نگفتم جوان. گفتم دستاوردهای فضایی و نظامی و هتا علمی یک کشور زمانی که در آن مردم را به زور به اردوگاههای کار اجباری میبرند و از آنها کار میکشند زمانیکه دستگاههای مخوف اطلاعاتی و سرکوب هست زمانی که در آنجا زندانهای عظیم هست زمانیکه تمام سرمایه های کشور را دولت قبضه کرده و یک سیستم اقتدار مرکزی عظیم ساخته و زمانیکه مردمش در فقر و گرسنگی دست و پا میزنند از بیخ این دستاوردها به درد لای جرز هم نمیخورند و همانطور که گفتم نمیشود نامش را دستاورد گذاشت. هر حکومتی که یک انگیزه برای رخ نمایی داشته باشد و همچنین تمام منابع خام و انسانی کشوری به عظمت شوروی را در اختیار داشته باشد و تمام سرمایه های مردم را قبضه کند و در راستای اهداف ایده یولوژیک خود بکار برد میتواند به چنین چیزهایی دست یابد.
Mehrbod نوشته: ٣. سفستهیِ سفرنگ تاریخ: اگر دولت بنمایندگی از مردم کارها را پخش[9] کند مافیا راه انداخته, ولی اگر سرمایهداران از مردم بهرهبکشند مافیا نیست.
در مورد سیستم مافیاپرور شوروی و روسیه من دیگر حرفی نمیزنم و قضاوت را مینهم به عهده ی خوانندگان که چگونه در شوروی یکی از بزرگترین و مخوفترین باندهای مافیایی تشکیل شد و هنوز هم در روسیه امروزی فعال است:
Russian Bratva Structure - Wikipedia, the free encyclopedia
Russian mafia - Wikipedia, the free encyclopedia
[ATTACH=CONFIG]2887[/ATTACH]
مغلطه ی تو هم بدی را هم مرور کنید بد نیست.
Mehrbod نوشته: ١- لغزش در تاریخ: ژاپن بجز دو خوردن تا بمب اتم و دو شهر چیزی از دست نداد, آلمان غربی هم که روشن شد چگونه میلیاردها دلار زیر نام "پیرنگ[10] مارشال" از پولهای چاپیده و بهرهکشیده در آن سرازیر شدند و خود آمریکا هم که هیچ خراشی از جنگهای جهانی برنداشت.
خیر. مردم ژاپن پس از جنگ جهانی چیزی برای خوردن نداشتند و کشور تماما ورشکسته و درب و داغان شده بود و مردم چیزی برای حمل و نقل هم نداشتند. در ثانی در روزهای پایانی جنگ آمریکا مدتها بود که ژاپن را بمباران میکرد. و دو بمب اتم در یک کشور کوچکی چون ژاپن اصلا چیز کمی نیست. کشورهایی چون آلمان انگلستان ایتالیا مجارستان هلند فرانسه و.... هم در جنگ صدمات بسیار زیادی دیدند. تمام اینها را آمریکا درست کرد؟
Mehrbod نوشته: ٢. سفستهیِ سنجش[11] نابرابر: اگر آمریکا با چپاولگری نیمی از جهان توانست اینچنین از آلمان غربی ویترین سرمایهداری بسازد و این کارها را بکند, چرا شوروی براه سامانهیِ[12] دادگرانهتر خود اگر این همه خوب بود نتوانست!؟
تحریف سخن من. گفتم که ایشان ممکن است بفرمایند تمام کشورهای اروپایی جنگ زده و ژاپن و دیگران را آمریکا با پول سرمایه داری خود ساخته است و اگر این ادعا را بکنند آنگاه ما هم خواهیم گفت که چرا شوروی با آنکه تقریبا نیمی از جهان را با منابع خام و انسانی اش در اختیار داشت نتوانست چنین کند و رفاه و آسایش و امنیت را برای کشورهای تحت حمایت خود به بار آورد؟
Mehrbod نوشته: ١. سفستهیِ نادیده گفرتن خاستگاه[13] کنشها: همانجور که کشتن همیشه بد نیست, زیرا میتواند از روی پدافند[1] شخصی باشد (خوب), یا میتواند از روی دستدرازی و دزدی باشد (بد), بهمینسان, اینکه دو کشور چگونه یاری رسانیدهاند و پول هزینه کردهایند نیز بایستی در بافتار[14] انگیزه و خاستگاه کنش بررسی شود.
خیر. مسلم است که هر دوی اینها در پی گسترش هژمونی خود بودند و خواستگاه مردمی اندیشه شان در درجه ای پایینتر از این هدف بود. بنابراین دست اندازی های هر دو نامشورع بوده. این جناب مزدک بودند که میگفتند شوروی برای همیشه در پی حمایت از مستمندان و عدالت بوده و آمریکا در پی به بردگی بردن ملل.
Mehrbod نوشته: دیدگاه چندبعدی و تکبعدی هم بیگمان شوخی بیشتر نیست. دیدگاه چندبعدیای که هومنی[15] باید در برابر
بردهداران در پیشمیگرفت بگویید ببینیم چگونه میبایستی میبوده که تکبعدیِ آن, ستیز با بردهداران ناپسند به شمار میرود؟
دیدگاه تک بعدی شما از این نشات میگیرد که شما با داس و تبر در دست و کینه و خشم در دل میخواهید همچون مولا علی همه کس را به راهی که می اندیشید ببرید و مشروعیت سیاسی برایتان محلی از اعراب ندارد.
Mehrbod نوشته: خیر, روشنه سیستم سوسیالیستیک آلمان که از پاژ[16] همهیِ مردم گرفته و هزینهیِ آموزش و پرورش رایگان خود مردم میکند یک سرمایهگذاری روی جوانان
و نیروی کار آن کشور است و کسیکه از اینها بهره گرفته و پس از آنکه به جایگاه کارشناسی برین[17] و دانشآموختگی رسید به آمریکا میکوچد, بدرستی نمکنشناسی کرده است و بدرستی نیروی کار وی را دزدیدهاند.
چرا؟ ازیرا[18] در آمریکا شما هرگز نمیتوانید این هزینههایِ رایگان و بایسته[19] برای گذران زندگی و آموزش و پرورش را بگیرید (مگر آنکه پولدار زاده شده باشید),
سپس اینکه آمریکا به آدمهایِ گدا و کم پول راه
نمیدهد (هنگامیکه آلمان میدهد و از آنها کارشناس هم برمیسازد[20]) و بجایش دروازههایِ کوچ[21] را تنها برایِ پولداران و سرمایهداران و کارشناسان بدردبخور باز گذاشته --> دزدی نیروی کار از دیگر کشورها.
باز هم نادرست است. نخست آنکه بسیاری از دوستان من در آمریکا تحصیل میکنند و بورسیه شده اند(هزینه تحصیلشان را خود آن دانشگاه میپردازد). دوم آنکه از حقوق اولیه هر کسی است که هر جا که خواست زندگی و کار کند. شما اگر کشوری داشتید در ترازی نسبی از رفاه و امنیت و آسایش در جهان آنگاه همانقدر که متخصص از کشورتان میرود همانقدر هم از کشورهای دیگر وارد میشود چرا که پس از شرایط سیاسی و اقتصادی دیگر فاکتورها سلیقه ای میشوند و سلیقه ها نیز آنقدر پراکندگی دارند که کسی این تعادل تا حد قابل قبولی برقرار باشد.
سپس آنکه در آلمان هم اگرچه هزینه تحصیل کم است اما زندگی بسیار زیاد است و کسی چون من اگر در آنجا کار نکنم یا اینکه پولدارزاده نباشم هرگز نمیتوانم از عهده تامین مخارج زندگی در آنجا برآیم .یعنی در واقع هزینه تحصیل را از طریق هزینه زندگی از من میگیرند. پس میبینیم که این هم کمابیش ترفندی است برای کشاندن توریست و کارگر از کشورهایی چون ایران و هند و پاکستان به بهانه تحصیل و ساختن متخصص. دیگر اینکه کشوری چون آلمان بسیار به سختی به دانشجویانی که از کشورهای دیگر آمده اند اجازه ماندن و زندگی کردن در آنجا را میدهد پس حتما خودش نمیخواهد متخصصان را نگهدارد.
-------------------------------------------------
بنابراین پیش از آنکه بخواهید از من سفسطه یابی کنید دست به کیبرد ببرید برای دفاع از پیر مراد خود «مزدک بیچاره» قدری با دقت بیشتر نوشته هایم را بخوانید و بدانید که موضوعش چیست به چه چیز میپردازد در پاسخ به چیست چه چیزهایی را نمیگوید و.... .