نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 3 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

گفتگو پیرامون کمونیسم و سوسیالیسم

Mehrbod نوشته: در همان سایت خودش نوشته!! ((:

عزیز من ساملی از اولش کمپانی نبوده ! اول از همه یک استارتآپ بوده و بعدش سر مسایل حقوقی و ... کمپانی میشود .
یعنی عملن کمپانی وجود نداشته تا قبل از آن .
وگرنه چه طور میشود کمپانی که دسامبر 2011 تاسیس شده چند ماه بعدش و در سال 2012 به یکباره 30 میلیون دلار فروخته بشود ؟ همه داستان بر سر برنامه ای که این نابغه جوان نوشته بوده .

بعد تیم ساملی چه کسانی بودند مگر :

Summly - About


نیک از سال 2008 و سن 12 سالگی برای آیفون برنامه مینوشته (نابغه بوده) :

نقل قول:

Nick has been creating iPhone apps since 2008 which included Facemood and SongStumblr prior to Summly. He also enjoys art, typography, chair design, cricket, philosophy and seeing his friends.


بعد که یاهو علاقمند به خریدش میشود اینها می آیند کمکش میکنند که آن را بفروشد :

Bart helps companies scale globally. Previously he was the COO at Badoo, an MD at GSI Commerce International, a GM at Amazon.com (helping lead the international expansion from 1998-2001), and was an MD at EMI Music Europe.

Eugene has over 20 years experience of deploying scalable, real-time, mission critical systems for Badoo, Walmart, JP Morgan Chase, Rakuten, Credit Suisse, Oracle, IBM, Sun Microsystems, and several others.

Inderjeet is a well-known expert in automatic summarization and NLP who is about to publish his seventh book and 92nd paper. His jobs have included being a Visiting Fellow at the Computer Laboratory at Cambridge University, a Research Scholar in Computer Science at Brandeis University, and a Senior Principal Scientist at The MITRE Corporation.

Christer is on the third decade of an Odyssey of natural language processing and machine learning, making port at top-notch research institutes, universities, and start-ups (including stints as a VP of Fixed Income Research at Lehman Brothers and working at Xerox Research Center Europe). He holds a PhD in computer science and an M.Sc. in engineering physics and has published "too many articles" and developed more software than any situation ever called for.

John is a lawyer, turned management consultant, turned internet executive. He has deep experience with media organisations from roles at The Boston Consulting Group and most recently at Facebook.

Phil has worked for the last 15yrs in the mobile space, focussing on the monetization of value added services and social networking. Previous positions include Head of Development at iTouch, Handmade Mobile (Flirtomatic) and FlashSales Ltd.

Currently the Founder & CEO, Kuato Studios (an AI driven, interactive game company studio scheduled to launch in late 2012), was the former CEO/Founder (INQ Mobile), and a former Board Member of Spotify and Siri, among others.


یعنی ما داریم میبینیم که نبوغ یک نوجوان که از 12 سالگی برنامه نویسی میکرده چه طور باعث میشود چند تن از بزرگان دنیای تجارت و تکنولوژی به کمکش بیایند و یک شبه میلیونر شود !
دمش هم گرم است هوار تا E41f

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

Mehrbod نوشته: انگار[1] سرانجام و کم کم دارید پنداره[2] را میگیرید, که در سرمایه‌داری یا شما سرمایه‌دار میشوید و می‌فرازیوید[3], یا زیر پا له میشوید و کسی نامی از شما نمیبرد!

نکته‌ای که ما داریم می‌نماریم[4] نیز بدرستی همین است, که این سامانه[5] از بیخ هومن‌ستیز است و باید
آنرا همچون سامانه‌یِ برده‌داری برچیده و به چیزی هومنی‌تر[6], مانند کمونیسم ولی نبایست کمونیسم, روی آورد.

من احساسی از زیر پا له شدن نمیکنم ! به عکس تصور زندگی در آلونکهایی که نظام گَندی کمونیستی میخواهد بهم بدهد و تمام ثروت جامعه را بدهد به حاکمیت تن و بدنم را میلرزاند !
همچنین کسی که مخالف برده داریست ! برده خرید و فروش نمیکند .
من میگویم شما که میفرمایید :

Mehrbod نوشته: کسانیکه میاندیشند با راه انداختن کار سرمایه‌داران بهره‌کش دیگر خودشان بهره‌کشی نمیکنند, همچون
دانشمندان سلاح‌های کشتارجمعی سازی هستند که میاندیشند خودشان بیگناه هستند و هیچکاره: ما تنها داشتیم پول میگرفتیم بمب‌ها را میساختیم, کاره‌ای نبودیم!!

پس هیچ مدله نباید در راه انداختن کار سرمایه دار بهشان یاری برسانید .
این یاری رساندن از خرید برق و لپ تاپ و کامپیوتر و ماشین و خوراک و ... از سرمایه دارها هست تا کار کردن مستقیم برایشان (اگر شغلی دارید که برای یک سرمایه دار کار میکنید).

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

sonixax نوشته: عزیز من ساملی از اولش کمپانی نبوده ! اول از همه یک استارتآپ بوده و بعدش سر مسایل حقوقی و ... کمپانی میشود .
یعنی عملن کمپانی وجود نداشته تا قبل از آن .
وگرنه چه طور میشود کمپانی که دسامبر 2011 تاسیس شده چند ماه بعدش و در سال 2012 به یکباره 30 میلیون دلار فروخته بشود ؟ همه داستان بر سر برنامه ای که این نابغه جوان نوشته بوده .

بعد تیم ساملی چه کسانی بودند مگر :

Summly - About


نیک از سال 2008 و سن 12 سالگی برای آیفون برنامه مینوشته (نابغه بوده) :

خب من هم پاسخ دادم ایشان توانسته از جایگاه بهره‌دهی — با سرمایه‌گذاری یک سرمایه‌دار بهره‌کش — به جایگاه بهره‌کشی برسد, کجای این اکنون این همه شلوغ کردن دارد؟

شما انگار میخواهید با این نمونه‌هایِ یک در چند میلیون (یکی کاری انجام داده که گران خریده‌اند و دیرتر بهره‌کش شده) وژدان خودتان را بیاسایید, هر آینه هیچکس
نمیتواند بتنهایی این همه پول در بیاورد بیشتر یک یافتیک است, شاید کسی یا بهتر بگوییم, کسانی هم پیدا شدند که درمان ایدز را یافتند و پول هنگفتی هم به جیب
زدند, ولی این پول هنگفت را خب چجوری به جیب میزند؟ سرمایه‌داران بهره‌کش patent میکنند, سپس با فروش دارو! دوباره بهره‌میکشند و چرخه از نو می‌همارد.


پول که از درخت نمی‌افتد, یکی کار میکند (بهره‌میدهد) و جیب اش پیوسته سبکتر میشود, یکی کار میدهد (بهره‌میکشد) و جیب اش سنگین‌تر میشود, در
این میان چندتایی هم کارگر یخه‌ذرین داریم که درآمد‌هایِ آنچنانی (از پولهای بهره‌کشیده) دارند, ولی هرگز به پای سرمایه‌داران نمیرسند.



پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

Mehrbod نوشته: نیوتون, ادیسون, من, شما, بیل گیتس, هیچکدام سزاواری اینکه بیشتر از یک اندازه‌ای پول (= قدرت) داشته باشیم را نداریم, تنها در سرمایه‌داری
کثیف است که به کسیکه بیشتر از ٩٥% همه‌یِ مردم جهان رویهم درآمد دارد آفرین میگویند و نمیتوانند نابرابری ژرف و بی در و پیکری سامانه[1] را ببینند.

Granted, کسیکه بیشتر میکوشد بیشتر هم باید درآمد داشته باشد, ولی چه اندازه بیشتر؟ بیشتر از یک کشور؟ بیشتر از دو کشور؟ بیشتر از ١٠ کشور!!؟ بیشتر از نیمی از مردم جهان!!!؟

نوآوری[2] هم بروشنی چیز خوبیه, ولی ادیسون نوآوری نکند, یکی دیگر بجایش میکند. اندکی دانش به آمار و سازوکار درگاشت[3] برایتان چرایی اش را روشن میکند.

شخص A نوآوری نکند شخص B همان نوآوری را نمیکند یا اگر بکند مدتهای بسیار بعد از آن این کار را میکند و این یعنی کند شدن مسیر پیشرفت و اگر نوآوری A نباشد فرد C نمیتواند با الهام از نوآوری وی (جوزف سوان) سیستمی بهتر را نوآوری کند .
سوای اینها که ادیسون چه کرده و چه حق بزرگی بر گردن بشریت دارد و این مساله که اگر ادیسون نمیکرد یکی دیگه مرکد بیشتر به جوک میماند تا واقعیت .

خیلی از نوآوری های بشری نیازمند سرمایه های کلان بوده و هست کما اینکه ما میبینیم بیشتر دانشمندان یا خود ثروتمند بوده اند یا تحت حمایت ثروتمندان بوده اند ، به عبارت ساده تر تقریبن هیچ اختراعی در دنیای مدرن بدون وجود سرمایه وجود خارجی نمیداشت .

ساده ترش میشود اینکه وقتی پول نباشد اختراعی هم نیست .

باز ساده تر ترش میشود در نظام کمونیستی که تمام ثروت جامعه در دستان دولت باشد نوآوری که چه عرض کنم کپی کاری از روی بزرگان منجر میشود به چرنوبیل !!!

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

sonixax نوشته: من احساسی از زیر پا له شدن نمیکنم ! به عکس تصور زندگی در آلونکهایی که نظام گَندی کمونیستی میخواهد بهم بدهد و تمام ثروت جامعه را بدهد به حاکمیت تن و بدنم را میلرزاند !
همچنین کسی که مخالف برده داریست ! برده خرید و فروش نمیکند .
من میگویم شما که میفرمایید :
پس هیچ مدله نباید در راه انداختن کار سرمایه دار بهشان یاری برسانید .
این یاری رساندن از خرید برق و لپ تاپ و کامپیوتر و ماشین و خوراک و ... از سرمایه دارها هست تا کار کردن مستقیم برایشان (اگر شغلی دارید که برای یک سرمایه دار کار میکنید).

نه این راهکار آدم‌هایِ باهوش به آدم‌هایِ کودن است که دستی دستی خودشان را از بازی بیرون بیاندازند, زیرا با نخریدن لپتاپ
و پس افتادن از دانش‌هایِ روز و رایانه و .. این تنها من هستم که از بازی بیرون میافتم و سرانجام کار از گرسنگی و بدبختی نابود میشوم,
سامانه‌یِ سرمایداری بجایش یک ستیزنده را بدست خودش نابود کرده و هیچ آسیبی هم از این راه ندیده است.

به سخن بهتر, در جاییکه نخورید خورده میشوید, نه تنها باید بخورید, که باید بهتر از دیگران هم بخورید.


از همینرو من در زندگی خودم با آگاهی هماگ می‌بهره‌کشم, ولی همواره این را در یاد دارم که همزمان در بلند-زمان دارم به
خودم و دیگران و سرانجام هومنی آسیب می‌رسانم و در هر ریختی و به هر بختی, سامانه را نکوهیده و میکوشم
آنرا بازراستادهی کنم, بسوی چیزی مانند همبود کاررها, یا به سامانه‌ای که ابزارفرآورش همگانی باشند (دست دولت, دست خود کارگران, ...).

پارسیگر

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ

Mehrbod نوشته: خب من هم پاسخ دادم ایشان توانسته از جایگاه بهره‌دهی — با سرمایه‌گذاری یک سرمایه‌دار بهره‌کش — به جایگاه بهره‌کشی برسد, کجای این اکنون این همه شلوغ کردن دارد؟

ایشون تونسته با هوش بالایی که داشته به ثروتی زیاد برسد ! همین و بس . هوشی که بقیه نداشتند و برای همین است که شمار ثروتمندان از فقیران و مردم عامه کمتر است .

Mehrbod نوشته: شما انگار[1] میخواهید با این نمونه‌هایِ یک در چند میلیون (یکی کاری انجام داده که گران خریده‌اند و دیرتر بهره‌کش شده) وژدان خودتان را بیاسایید,

حقیقت اینه که تمام ثروتمندان و سرمایه دارن یک در چند میلیون هستند ! چون همه آن بهره هوشی را ندارند که به چنان جایگاهی برسند .

Mehrbod نوشته: هر آینه هیچکس
نمیتواند بتنهایی این همه پول در بیاورد بیشتر یک یافتیک[2] است, شاید کسی یا بهتر بگوییم, کسانی هم پیدا شدند که درمان ایدز را یافتند و پول هنگفتی هم به جیب
زدند, ولی این پول هنگفت را خب چجوری به جیب میزند؟ سرمایه‌داران بهره‌کش patent میکنند, سپس با فروش دارو! دوباره بهره‌میکشند و چرخه از نو می‌همارد[3].

حق مسلم هر مخترعیست که اختراعش را patent کند و سپس آن را بفروشد . به طور مشخص کسی که درمان ایدز را پیدا کند سزاوار میلیاردر شدن هم هست . با فروش دارویش هم نه تنها از کسی بهره کشی نمیکند بلکه جان آنها را نجات هم میدهد .

Mehrbod نوشته: پول که از درخت نمی‌افتد, یکی کار میکند (بهره‌میدهد) و جیب اش پیوسته سبکتر میشود, یکی کار میدهد (بهره‌میکشد) و جیب اش سنگین‌تر میشود, در
این میان چندتایی هم کارگر یخه‌ذرین داریم که درآمد‌هایِ آنچنانی (از پولهای بهره‌کشیده) دارند, ولی هرگز به پای سرمایه‌داران نمیرسند.

تقریبن تمام سرمایه دارن خودشان روزی کارگر بوده اند ! منتها باهوش تر از بقیه بوده اند . تمام داستان همین است .
شما هر (توجه بفرمایید که گفتم هر) سرمایه داری که ثروتش موروثی نباشد را که مثال بزنید بهره هوشی بالاتری از نرم جامعه دارد . (لازم دانستم این را هم اضافه کنم : و از هوشش استفاده کرده)
همانهایی هم که ثروتشان موروثیست را اگر بنگریم میبینیم که والدینش یا اجدادش بهره هوشی بالاتری از نرم جامعه داشتند .

و همانگونه که میبینیم همین پسر بچه یا مارک زاکربرگ یا بیل گیتس یا زنده یاد جابز یا لری پیج یا سرگئی برین (این یکی کمونیست زاده هم بوده :دی) بهره هوشی بسیار بالاتری نسبت به باقی جامعه ای که درش زندگی میکنند دارند . برای همین ثروت بیشتری هم دارند که گوارای وجودشان باد .

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

Mehrbod نوشته: نه این راهکار آدم‌هایِ باهوش به آدم‌هایِ کودن است که دستی دستی خودشان را از بازی بیرون بیاندازند, زیرا با نخریدن لپتاپ
و پس افتادن از دانش‌هایِ روز و رایانه و .. این تنها من هستم که از بازی بیرون میافتم و سرانجام کار از گرسنگی و بدبختی نابود میشوم,
سامانه‌یِ[1] سرمایداری بجایش یک ستیزنده را بدست خودش نابود کرده و هیچ آسیبی هم از این راه ندیده است.

و همین لپ تاپها و دانش های روز بدون سرمایه وجود خارجی نخواهند داشت .
همچنین نه من خودم را تیز و بز میدانم و نه شما را کودن ! چنین جسارتی هرگز نکردم .


Mehrbod نوشته: به سخن بهتر, در جاییکه نخورید خورده میشوید, نه تنها باید بخورید, که باید بهتر از دیگران هم بخورید.

پس دیگر این همه زور برای جامعه کمونیستی که آخرش مچپاننتان در یک خانه تیمی با وسایل عمومی و بدون حق مالکیت و ... چیست ؟


Mehrbod نوشته: از همینرو من در زندگی خودم با آگاهی هماگ[2] می‌بهره‌کشم, ولی همواره این را در یاد دارم که همزمان در بلند-زمان[3] دارم به
خودم و دیگران و سرانجام هومنی[4] آسیب می‌رسانم و در هر ریختی و به هر بختی, سامانه را نکوهیده و میکوشم
آنرا بازراستادهی کنم, بسوی چیزی مانند همبود[5] کاررها, یا به سامانه‌ای که ابزارفرآورش همگانی باشند (دست دولت, دست خود کارگران, ...).

اگر مهربد وارسته فردا روزی یک نرم افزار بنویسد (فرض کنیم یک بازی) و آن را بفروشد و از فروش آن میلیاردر شود (مثل شرکت روویو) نه تنها به کسی آسیب نرسانده بلکه ثروتمند شدنش که حتمن منجر به اشتغال زایی برای سایرین خواهد شد سود هم رسانده . اگر این سیستم همسوی حفاظت از محیط زیست باشد که دیگر چه بهتر .

خدای ار به حکمت ببندد دری - به کرمک زند قفل محکم تری  
پاسخ

نقل قول:شما هنوز دگرسانی[1] میان پول و سرمایه را نمیدانید. شما میتوانید برای خود پولی گردبیاورید
ولی این پول دارای مرز است و شما نمیتوانید بیش از یک اندازه ای در سراسر زندگی با کار
بی بهره کشانه، پول بدست بیاورید. زمانی که شما این پولتان را بکار انداخته و برای نمونه
رستورانی بزنید که در آن نخستین کارگر خود را بکار بگمارید[2]، میشوید سرمایه دار و بهره کش.
اگر سهام هم بخرید باز همان است، چون سهام هم از کار کارگران ان کارخانه و نهاد،
بالا میرود و برای شما سود سالانه میدهند.
آ آ آ:))کمونیست ها از زمان مارکس هنوز در آنالیز جامعه سرمایه داری پیشرفت خاصی نکردند:))
بفرمائید ببینم یک خواننده یا بازیگر یا فوتبالیست چطور از دیگران "بهره کشی" میکنه برای پول درآوردن؟ [MENTION=43]مزدك بامداد[/MENTION]

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ

نقل قول:باز ساده تر ترش میشود در نظام کمونیستی که تمام ثروت جامعه در دستان دولت باشد نوآوری که چه عرض کنم کپی کاری از روی بزرگان منجر میشود به چرنوبیل !!!
چه نشسته اید و در خواب غفلتید که چرنوبیل رو هم جز خراب کاری CIA بوده:))

To ravage, to slaughter, to usurp under false titles, they call empire; and where they make a desert, they call it peace
Tacitus-
پاسخ

دیدم مثل اینکه صحبت از بیل گیتس و مایکروسافت شده و اینکه چرا اینقدر ثروت باد آورده دارن و نظام سرمایه داری که این رو اجازه میده باعث تخریب دنیا میشه.
خب این از یک طرف درسته، ولی از طرف دیگه نمیشه گفت نظام سرمایه داری اینه و از اول اینطور بوده.
درواقع اینکه چرا این چنین ثروتهای عظیمی به این سرعت و راحتی جمع میشن، یک پدیدهء نسبتا جدیدی هست که به فناوری رایانه و شبکه و اینترنت مربوط میشه که باعث ایجاد (یا حداقل تشدید) چنین خاصیتی شده.
من این مطلب رو اخیرا در یک کتابی خوندم.
کتاب جالبی بود. با اینکه زیاد جدید هم نبود اما خیلی خوب تغییر چهرهء جهان و حتی نظام و فرمول اقتصاد نوینی رو که بر اثر فناوریهای نوین ارتباطی و اینترنت بوجود میان نشون داده بود و پیشبینی کرده بود.
اساسا این یک اقتصاد جدید است که بقول طرف اون رو باید با سیستمهای بیولوژیکی مقایسه و نگاشت کرد.
طرف بهش میگه اقتصاد شبکه ای.
میگه شبکه اثر تشدیدکنندگی و تصاعدی داره و برخلاف نظامهای اقتصادی کلاسیک و قبلی، فراوانی درش منجر به افزایش ارزش میشه (در نظامهای قبلی این عدم فراوانی بود که باعث ارزشمند شدن میشد). میگه که هرچی اتصالات شبکه ای چیزی بیشتر باشه، بصورت تصاعدی اثر اون چیز تشدید میشه و ارزش بیشتری پیدا میکنه.
بعدا اسم و مشخصات دقیق کتاب و امکان دانلودش رو براتون میذارم؛ الان دم دستم نیست.
پاسخ


موضوعات مشابه ...
موضوع / نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال

پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: 4 مهمان