Russell نوشته: شما دارید میگویید این تنها به خاطر (توهم) وجود الله/جن/... است که من شما را نمیکشم،ولی انسان بسیار خوب و انسان دوستی هستید !!
خیر حرفی از خوبی و انسان دوستی نزدم.
فرض کنید من ذاتا آدم بدی هستم.
در این صورت کارکرد خداباوری برای من این بوده که کارهای بد نکنم.
نقل قول:خب شما پرت هستید و این حرفهای بی سر و ته را میزنید و ادعاهای آخوندی و منبری میکنید تقصیر من چیست؟
تمام سخن این است که بدون یک چاقوکش بزرگ در آسمان نمیتوان اخلاق داشت،پس بیخدایی خطرناک است.شما با غوطه در اخلاق عرفانی بفرمایید اینرا ثابت کنید.
ماشالاسپاگتی گویا بار اثبات مهملات اینچنینی از شما هم بدوش ما افتاده و ما تازه باید این مهملات را که از فهم کودکانه از اخلاق میآید را برویم ثابت کنیم که نیست!!
بقول شما فرض بر عدم وجود است.
پس چیزی بنام اخلاق دارای ارزش ذاتی هم وجود ندارد.
اخلاقی که فراتر از منافع شخصی باشد وجود ندارد.
اگر شما ادعا میکنید وجود دارد، بفرمایید اثبات را.
ولی از نظر خداباوری و دین این واضح است که به شما معیاری بیش از جلوی پا و ماده میدهد.
یعنی حتی یک زمانی اگر از نظر مادی هیچ توجیهی برای عمل اخلاقی یافت نشد، میشود از نظر معنوی آن را توجیه کرد.
ولی در قاموس بی خدایی چنین توجیهاتی وجود ندارد. بنابراین اخلاق تنها با منافع شخصی است که برای هر فردی معنای منطقی پیدا میکند. اگر هم کسی احساساتی باشد که خب این چه ربطی به منطق دارد و چه چیزی را ثابت میکند؟ تازه میتوان گفت احساسات کور و بدون پشتوانهء منطق میتواند ضعف هم تلقی شود (از دید فردی - وگرنه بله برای عملهء مفت دیگران و طبیعت و فرگشت بودن خوب است).
حساب کنید یکی از گنده هایتان که مزدک بود، عاقبت نتوانست جز سفسطهء مضحک «بقای بهینهء ژن»، دلیل دیگری برای اخلاق و حفظ نسل و این حرفها بیاورد.
نقل قول:و اتهام ریاکاری و اینها هم که رسما مهمل هستند چرا که علاوه بر همه مشکلات و خطرات خداباوران برای خداباباوران اینها سیاستمدار بودهاند و دنبال پیش بردن کار خود(که این شامل عملی کردن ایدههایِ خود در قانون اساسی میشود) نه صرفا تبلیغ و آگاه کردن دیگران از افکار خود،اتفاقا در زندگی شخصی تا آنجا که میشود تشخصی داد از این هم بیخداتر بودهاند.این هم اتفاقا بخاطر تشعع اخلاق عرفانی خداباوران است که خداناباوران را بطرز آزادانه و الهی از حقوق و کار خودشان سعی میکنند منع کنند و همین امروز هم این رفتار بیشرمانه آنها ادامه دارد.
منتهی شما چون عرفان شرم را از وجودتان زدوده،در حال دفاع از خدباوری و رفتارهای فاشیستی آن هستید، تازه بیخدایان را متهم میکنید که چرا در جایگاه یک سیاستمدار همه باورهایشان را روی میز نریختهاند تا خداباوران حقوقشان را بخاطرش پایمال کنند !!
خیر بنده از آن قضایای فاشیستی که شما میگویید دفاعی نکردم.
شاید بخاطر همین مواردی که شما گفتید است که میگویم دین و مذهب و اینکه اینها قدرت و سیاست را در دست داشته باشند قبول ندارم و افراطی میدانم.
چیزی که من گفتم درحد همان اعتقادات شخصی و سکولاریسم است.