12-23-2012, 07:21 PM
یک روزی ملت ما آزاد می شود و این روز زیاد دور نیست. فرهنگ همیشه غالب می شود بر زور و ستم و قلدری!
"فریدون فرخزاد"
SAMKING نوشته: یه آهنگ ترنس از آرمین ونبورن.......1ساعت و 45 دقیقه داره میخونه
عجیبترین ترک آهنگی هست که تاحالا شنیدم!!! 150M mp3
Mehrbod نوشته: نام ترک؟Armin van Buuren - A State of Trance 579
نقل قول:روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
روزای خوبت بگو کجا رفت
تو قصه ها رفت یا از اینجا رفت
انگار که اینجا هیچکی زنده نیست
گریه فراوون وقت خنده نیست
گونه ها خیسه دلا پاییزه
بارون قحطی از ابر میریزه
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
انگار که شبه هر روز هفته
از هر خونه ای عزیزی رفته
همه با هم قهر همه از هم دور
روزا مثل شب شبا سوت و کور
نه تو آسمون نه رو زمینیم
انگار که خوابیم کابوس می بینیم
از زمین دوریم از زمان جدا
حتی نمییام بیاد خدا
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
نوبت میگیریم گیج و بی هدف
واسه مردن هم باید رفت تو صف
روزا و شبا اینجور میگذرن
هرجا که میخوان مارو میبرن
آخه تا به کی آروم بشینیم
حسرت بکشیم گریه ببینیم
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
خداحافظ خداحافظ
روزای خوبت بگو کجا رفت
تو قصه ها رفت یا از اینجا رفت
انگار که اینجا هیچکی زنده نیست
گریه فراوون وقت خنده نیست
گونه ها خیسه دلا پاییزه
بارون قحطی از ابر میریزه
همه با هم قهر همه از هم دور
روزا مثل شب شبا سوت و کور
روزای روشن خداحافظ
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
نه تو آسمون نه رو زمینیم
انگار که خوابیم کابوس می بینیم
نوبت میگیریم گیج و بی هدف
واسه مردن هم باید رفت تو صف
روزا و شبا اینجور میگذرن
هرجا که میخوان مارو میبرن
روزای روشن خداحافظ
سرزمین من خداحافظ
خداحافظ خداحافظ
آخه تا به کی آروم بشینیم
حسرت بکشیم گریه ببینیم
ای زن تنها مرد آواره
وطن دل توست شده صدپاره
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
همه عزادار سر به گریبون
مردا سر دار زنا تو زندون
پاشو کاری کن فکر چاره باش
فکر این دل پاره پاره باش
نقل قول:توی یک دیوار سنگی دوتا پنجره اسیرن
دوتا خسته دوتا تنها یکیشون تو یکیشون من
دیوار از سنگ سیاه سنگ سردو سخت خارا
زده قفل بی صدایی به لبای خسته ی ما
نمی تونیم که بجنبیم زیر سنگینی دیوار
همه ی عشق منو تو قصه است قصه ی دیدار
همیشه فاصله بوده بین دستای منو تو
با همین تلخی گذشته شب و روزای منو تو
راه دوری بین ما نیست اما باز اینم زیاده
تنها پیوند منو تو دست مهربون باده
ما باید اسیر بمونیم زنده هستیم تا اسیریم
باسه ما رهایی مرگه تا رها بشیم میمیریم
کاشکی این دیوار خرابشه منو تو باهم بمیریم
توی یک دنیای دیگه دستای همو بگیریم
شاید اونجا توی دلها درد بی زاری نباشه
میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه
SAMKING نوشته: Armin van Buuren - A State of Trance 579
به به میبینم که یک نفر اینجا هست که کمی ار موسیقی راستین میدونه
دیگه داشتم کمکم از این سخنگاه نا امید میشدم
مُردم بس که دیدم تو پیکها نوشتن"هایده و مهستی و...."
با رپ میونت چطوره؟ با راک؟ (:92:)
نقل قول:از پس پرده نگاه کن
مثل شطرنجه زمونه
هرکسی مثل یه مهره توی این بازی میمونه
یکی مثل ما پیاده
یکی صد سال سواره
یه نفر خونه بدوشه
یکی دوتا قلعه داره
یه طرف همه سیاهو یه طرف همه سفیدن
روبه روی هم یه عمره ما رو دارن بازی میدن
اونا که اول بازی توی خونه ی تو من
پیش پای اسب دشمن
اون همه سرباز رو چیدن
ببین امروزم تو بازی میون شاهو وزیرن
هنوزم بدون حرکت پشت ما سنگر میگیرن
تاج و تخت شاه دیروز در قلعشون نمیشه
به خیالشون که این تاج سرشونه تا همیشه
یادشون رفته که اون شاه که به صد مهره نمی باخت
تاج رو از سرش تو میدون لشکر پیاده انداخت
اونکه مارو بازی میده
اونیکه مهره رو چیده
اونیکه نه شاه نه سرباز
نه سیاه...........نه سفیده
از پس پرده نگاه کن