نامنویسی انجمن درست شده و اکنون دوباره کار میکند! 🥳 کاربرانی که پیشتر نامنویسی کرده بودند نیز دسترسی‌اشان باز شده است 🌺

رتبه موضوع:
  • 1 رای - 5 میانگین
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

#11

Alice نوشته: اصلن سفر به گذشته همون پارادوکس های معروف خودش رو به همراه میارهـــ... ! که هاوکینگ پارادوکس پدربزرگ بهشون میگهــــ... ؛
این پارادوکوس ها در حال حاضر اصلن قابل توجیه نیستنــــ... !

در همین مطلبی که در پست اول آوردم در این خصوص توضیح مختصری داده که البته همه در حد نظریه هستن!!!

Anarchy نوشته: تونل زمان: واقعیت یا خیال؟ چند اشکال در مسالهٔ سفر در زمان وجود دارد. اول اینکه اصلا نفس تئوری سفر در زمان یک پارادوکس است. پارادوکس یا محال نما یعنی چیزی که نقض کننده(نقیض) خودش در درونش است. به طور مثال، اگر شخصی در زمان به عقب برگردد و به تاریخی که هنوز بدنیا نیامده‌است برود، چطور می‌تواند آنجا باشد؟ یک راه حل برای این مشکل، نظریهٔ جهان‌های موازی است. طبق این نظریه امکان دارد چندین جهان وجود داشته باشد که مشابه جهان ماست اما ترتیب وقایع در انها فرق می‌کند. پس وقتی به عقب برمی‌گردیم در یک جهان دیگر وجود داریم نه در جهانی که در ان هستیم. طبق این نظریه بینهایت جهان موازی وجود دارد و ما هر دستکاری که در گذشته انجام بدهیم یک جهان جدید پدید می‌اید.
پاسخ
#12

Mehrbod نوشته: همچنین اینکه هیچ چیز تندتر از شید نمیتواند باشد نادرست است، کرانه‌های جهان ما (خود اِسپاش یا space) با تندایی فراتر از شید می‌گسترد، ولی چیزی هم گمان نمیکنم به گذشته برود!
آیا کرانه های جهان (fabric of space) را میتوان یک چیز حساب کرد؟
پاسخ
#13

Anarchy نوشته: در همین مطلبی که در پست اول آوردم در این خصوص توضیح مختصری داده که البته همه در حد نظریه هستن!!!
آره اینم خوندمـــ...
ولی در حد همون نظریه س ؛
خود جهان های موازی هنوز کلی حرف و حدیث دربارش باقی مونده چه برسه بخوایم پارادوکس های زمان رو باهاشون توجیه کنیمــــ... !

Catwoman: from here, Bane's men patrol the tunnels. And they're not your average brawlers
Batman: Neither am I
پاسخ
#14

Anarchy نوشته: خب متوجه نشدم چرا نمیتونیم به گذشته برگردیم مهربدجان...بیشتر توضیح میدی؟

خوب رفتن به این چم[sup][aname="rpa74226df2facc440eb7cfab941bbdedc4"][[/aname][anchor="pa74226df2facc440eb7cfab941bbdedc4"]1][/anchor][/sup] است که ما باید گذشته را یکجایی داشته باشیم تا به آن برویم دیگر، ولی ما گذشته و
آینده نداریم، تنها کنون را داریم که همان جنبش ماده از گذشته و بسوی آینده است. جایی بجز اینجا و زمانی بجز اکنون نیست.

برای رفتن به آینده هم باز جایی نمیرویم، همانجایی که هستیم جنبش خودمان را کند میکنیم میگذاریم جنبش
پیرامون تند باشد، سپس جنبش‌مان را دوباره می‌همگاهیم[sup][aname="rpaac7b4eef9c634406b30532c14fda38c0"][[/aname][anchor="paac7b4eef9c634406b30532c14fda38c0"]2][/anchor][/sup] و به اندرکنش[sup][aname="rpac5867ae70bba4de882585a45c916e362"][[/aname][anchor="pac5867ae70bba4de882585a45c916e362"]3][/anchor][/sup] در آینده میپردازیم.



----
[aname="pa74226df2facc440eb7cfab941bbdedc4"]1[/aname]. [anchor=rpa74226df2facc440eb7cfab941bbdedc4]^[/anchor] Cam || چم: معنی; چرایی Ϣiki-En, MacKenzie Meaning
[aname="paac7b4eef9c634406b30532c14fda38c0"]2[/aname]. [anchor=rpaac7b4eef9c634406b30532c14fda38c0]^[/anchor] Hamgâhidan || همگاهیدن: Ϣiki-En To synchronize
[aname="pac5867ae70bba4de882585a45c916e362"]3[/aname]. [anchor=rpac5867ae70bba4de882585a45c916e362]^[/anchor] andar+kardan::Andarkardan || اندرکردن: تعامل داشتن/کردن Ϣiki-En To interact

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#15

Mehrbod نوشته: خوب رفتن به این چم است که ما باید گذشته را یکجایی داشته باشیم تا به آن برویم دیگر، ولی ما گذشته و
آینده نداریم، تنها کنون را داریم که همان جنبش ماده از گذشته و بسوی آینده است. جایی بجز اینجا و زمانی بجز اکنون نیست

خب با این تعریف تو که باید زمان رو چیزی جدا از ماده بدونیم نه برگرفته از ماده...
پاسخ
#16

Nocturne نوشته: آیا کرانه های جهان (fabric of space) را میتوان یک چیز حساب کرد؟

nocturne جان fabric of space میشود تارپودِ[sup][aname="rpaa8e950a4079249c5a2dc94080983f19d"][[/aname][anchor="paa8e950a4079249c5a2dc94080983f19d"]1][/anchor][/sup] اِسپاش، کرانه‌های جهان میشود edge of the universe یا همچین چیزی.

از زمان مِهبانگ میدانیم که جهان رو به گسترش است، این گسترش در درازنای زمان شتاب میگیرد و
هماکنون هم خود اِسپاش[sup][aname="rpa9c4ae09f5b4144bb9a771f1c29f2eb52"][[/aname][anchor="pa9c4ae09f5b4144bb9a771f1c29f2eb52"]2][/anchor][/sup] تندتر از شید[sup][aname="rpa2512616f0706481ba87548a8567016eb"][[/aname][anchor="pa2512616f0706481ba87548a8567016eb"]3][/anchor][/sup] گسترده میشود و برای همین ما نمیتوانیم همه جهان را ببینیم.



----
[aname="paa8e950a4079249c5a2dc94080983f19d"]1[/aname]. [anchor=rpaa8e950a4079249c5a2dc94080983f19d]^[/anchor] Târpud || تارپود: بافت; اساس Ϣiki-En Fabric
[aname="pa9c4ae09f5b4144bb9a771f1c29f2eb52"]2[/aname]. [anchor=rpa9c4ae09f5b4144bb9a771f1c29f2eb52]^[/anchor] Espâš || اسپاش: فضا Ϣiki-En, www.loghatnaameh.org Space
[aname="pa2512616f0706481ba87548a8567016eb"]3[/aname]. [anchor=rpa2512616f0706481ba87548a8567016eb]^[/anchor] Šid || شید: نور; شیدِ خور = خورشید Ϣiki-En Light

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#17

موضوع جذابیه. به نظر من جابجایی سریع بین فاصله های مکانی بسیار دور یک روزی به یک طریقی محقق میشه. اما جابجایی زمانی همون پارادوکس های همیشگی خودش رو داره. درسته که نظریه هایی مثل نظریه جهان های موازی و همزاد سعی میکنه توجیهش کنه ولی خوب هنوز اتفاقی نیوفتاده و عملی صورت نگرفته تا بخواهیم باهاش یک پله بعد رو ثابت کنیم.

انسان پیشرو با جامعه همخوانی ندارد هم آهنگی دارد
پاسخ
#18

Anarchy نوشته: خب با این تعریف تو که باید زمان رو چیزی جدا از ماده بدونیم نه برگرفته از ماده...

بر پایه این تعریف زمان یک فرایافت[sup][aname="rpad1640ad0e6ea490ea540e80f9cdf8304"][[/aname][anchor="pad1640ad0e6ea490ea540e80f9cdf8304"]1][/anchor][/sup] آهنجیده[sup][aname="rpac99b9d5119f4427ca262e096e3e0a43c"][[/aname][anchor="pac99b9d5119f4427ca262e096e3e0a43c"]2][/anchor][/sup] بیشتر نیست که ما «حس» میکنیم، ولی در واقعیت باشنده[sup][aname="rpa0236aca6e6ca427b9ac120702d54a23b"][[/aname][anchor="pa0236aca6e6ca427b9ac120702d54a23b"]3][/anchor][/sup] نیست.

چیزی جدا از ماده نیست به هر روی، که به آن وابسته هم هست.

جنبش ماده -> زمان



----
[aname="pad1640ad0e6ea490ea540e80f9cdf8304"]1[/aname]. [anchor=rpad1640ad0e6ea490ea540e80f9cdf8304]^[/anchor] Farâyâft || فرایافت: پنداره‌ای که از چند پنداره‌یِ دیگر ساخته شده باشد; مفهوم Concept
[aname="pac99b9d5119f4427ca262e096e3e0a43c"]2[/aname]. [anchor=rpac99b9d5119f4427ca262e096e3e0a43c]^[/anchor] Âhanjidan || آهنجیدن: انتزاع کردن; بیرون کشیدن Ϣiki-En To abstract
[aname="pa0236aca6e6ca427b9ac120702d54a23b"]3[/aname]. [anchor=rpa0236aca6e6ca427b9ac120702d54a23b]^[/anchor] Bâšande || باشنده: موجود Being

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ
#19

Anarchy نوشته: خب با این تعریف تو که باید زمان رو چیزی جدا از ماده بدونیم نه برگرفته از ماده...
من مفهومی که خودم از زمان درک کردم را مینویسم مطمئن نیستم چقدر این درک درست یا دقیق باشد، که بیشتر هم بر گرفته از مستندهایی هست که در این مورد دیدم، به نظر من زمان کاملا وابسته به فیزیک است و مغز انسان است که آن را به صورتی که الان درک میکنیم درک میکند، برای من زمان چیزی نیست جز تغییر، یعنی همه چیز تغییر میکند و چیزی که یک ساعت و دو روز پیش بوده نیست، فرض کنید که تمام چیزهایی که در کائنات وجود دارند از حرکت بایستند، ستاره ها هیدروژن را به هلیم تبدیل نکنند، شما از جایتان تکان نخورید و همه چیز همان جایی که هست باقی بماند، در این حالت زمان بی معنی میشود چون هیچ فرقی بین پیش از آن و بعد از آن وجود ندارد، اینجا است که مفعوم انتروپی وارد ماجرا میشود، همه چیز در کائنات از حالت منظم مانند ستاره ای که تشکیل یک کره را داده و به طریقی نظم دارد به حالت نامنظم گرایش دارد که این مفهوم را هم برایان کاکس در مستند واندر اوف ده یونیورس به صورت خیلی ساده و جالب توضیح داد.
زمان چیزی نیست جز تغییر همه چیز که همان افزایش انتروپی و بی نظمی در کائنات باشد، و این زمان چیزی نیست که همیشه ادامه داشته باشد بلکه وقتی انتروپی در جهان انقدر افزایش پیدا کرد که قابلیت افزایش بیشتر را نداشت خود زمان هم متوقف میشود چون انتروپی دیگر بیشتر از این نمیتواند افزایش پیدا کند و هیچ مارکری برای اینکه فرق گذشته را با آینده مسخص کند وجود ندارد، دلیلی که فکر میکنم برگشت به گذشته امکان پذیر نیست این است که احتمال اینکه جهان به طریقی به سوی نظم سوق پیدا کند و انتروپی کاهش پیدا کند بسیار بسیار کم است، فرض کنید من اگر بخواهم به گذشته برگردم این تنها اتفاقی نیست که افتاده بلکه وقتی من به گذشته بر میگردم ستاره ای که همین چند لحظه پیش سوپر نوا شده هم باید ذرات تشکیل دهنده اش دوباره به هم بچسبند و منظم بشوند، البته چیزهایی که گفتم تعریف های مستدل علمی شاید نباشند بلکه بیشتر برداشت ساده ی خودم از این مفاهیم است.
پاسخ
#20

Reactor نوشته: موضوع جذابیه. به نظر من جابجایی سریع بین فاصله های مکانی بسیار دور یک روزی به یک طریقی محقق میشه. اما جابجایی زمانی همون پارادوکس های همیشگی خودش رو داره. درسته که نظریه هایی مثل نظریه جهان های موازی و همزاد سعی میکنه توجیهش کنه ولی خوب هنوز اتفاقی نیوفتاده و عملی صورت نگرفته تا بخواهیم باهاش یک پله بعد رو ثابت کنیم.

این FTL یا Faster than Light اگر نشدنی بود براستی یک خورده‌ای زندگی را خسته کننده میکند E402

درباره پارادکوس‌هایی که سفر به زمان درست میکند ولی نگره‌های[sup][aname="rpa6a12edd5ce08465da1d117522884b9a0"][[/aname][anchor="pa6a12edd5ce08465da1d117522884b9a0"]1][/anchor][/sup] زیادی است که چگونه شدنی باشد، بهترین آن همان جهان‌های همراستاست که آلیس بالا گفت.

تا آنجاییکه من خوانده‌ام (و چندان هم نبوده) نگره‌های بسیار خوب و sound ای میزنند.



----
[aname="pa6a12edd5ce08465da1d117522884b9a0"]1[/aname]. [anchor=rpa6a12edd5ce08465da1d117522884b9a0]^[/anchor] Negare || نگره: فرضیه Ϣiki-En Theory

.Unexpected places give you unexpected returns
پاسخ


پرش به انجمن:


کاربران در حال بازدید این موضوع: